ام سلمه میگوید وارد شدم، دیدم حضرت زهرا یک روانداز پشمی شتری را روی خودش انداخته بود که ضخیم هم بود و خشن هم بود. عزیزش در آغوشش، داشت بچه را شیر میداد و با یک دستش هم آسیاب را میچرخاند. در یک مقطعی، پیغمبر، فضّه را وارد خانهی حضرت زهرا کرد. این هم ما کارگزارها باید کار را یاد بگیریم. یاد بگیریم کار کردن با زیردست را. حضرت زهرا، تقسیم کردند با فضه، کار را. فرمودند یک روز کار را تو بکن خانهداری و شستن و نظافت، و یک روز هم کارِ من باشد. که اصلاً بین مردم مدینه و خانمها شیوع پیدا کرد که میگفتند: امروز، روزِ کارِ فضه است، یعنی میتوانید با حضرت زهرا صحبت کنید و وقتشان آزاد است و استفاده کنید.
امروز یکی از آسیبهای جدی عالم اسلام تفرقه است. امروز چرا غزه باید به این وضع باشد؟ امت اسلام و عالم اسلام به این حد نیست که در برابر ظلم اسرائیل در بیاید؟ اما همه منسجمند، همه متحدند؟ خدا رحمت کند امام را که میفرمودند اگر شروع فتنهگری اسرائیل در چندین دههی قبل، مسلمانها هر کدام یک سطل آب بر اسرائیل میریختند دریایی ایجاد میشد که اینها را نابود میکرد! یعنی با یک کار حداقلی اینها از بین میرفتند. اما سکوت، بیتفاوتی، بیدردی این شد! گاهی اوقات تفرقهها...!
سه تا پرونده آنجا تحویل میدهند:
اول پروندهی خوبیهایتان، دوم پروندهی نعمتهای خدا، سوم پروندهی گناهان
بعضیها میگویند مسائل غزه به ما چه ارتباطی دارد؟ فلسطین هرطوری شد شد! من یک روایتی از رسول الله بخوانم که شیعه و سنی آن را نقل کردند پیغمبر میفرماید «من أصبح و لمیهتَمَّ بأمور المسلمین فلیس بمسلم»[1] اگر کسی صبح کند و بمسائل مسلمانها اهمیت ندهد مسلمان نیست، اصلا نمیشود گفت به او مسلمان. سعدی خیلی زیبا میسراید:
خیلیها به امام حسین اظهار ادب و اظهار احترام میکردند و میگفتند ما با شما نمیآییم، جانمان را برای شما نمیدهیم. سلام میکنیم ادب میکنیم، حاضریم امکانات مالیمان را در اختیار شما بدهیم، ولی جانمان را در راه شما هزینه نمیکنیم. شیعهی واقعی کسی است که واقعا با تمام وجود در دفاع از اولیای الهی بیاید در عرصه و میدان. یکی از شهدای واقعهی عاشورا که اصلا امام حسین را ندید ولی آمد جزء اصحاب الحسین قرار گرفت، شهیدی است بنام حفافبن مُهنَّد. او اهل بصره بود،