در نظام خلقت، کاری پُرصوابتر از تربیت نداریم. با ارزشترین کارهای خیر، کارهایی است که سطح فکر، اندیشه، اعتقاد و ایمان مردم را بالا ببرد. ما از کارهایی که مردم را به خدا نزدیک کند، مهمتر نداریم؛ رشد اندیشه، رشد فکر.
آیتاللهالعظمی بروجردی زمانی که در حال ساخت مسجد اعظم بودند، بعضی کوتهفکران، خرده گرفتند که چه نیاز است که مسجدی با سه شبستان و با این وسعت ساخته بشود؟ چه ضرورتی دارد که شما دارید اینگونه میسازید؟
امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: پیامبر طبیب دوّار بطبّه، پزشک سیار بود
چهرهبهچهره کوچه به کوچه خانهبهخانه به دنبال مردم بود. از حال جامعه بیخبر نبود.
مشکل بعضی از مسئولین در این نظام این است که درد مردم را نمیفهمند.
لقمان در یک مقطعی از زندگانیاش، برده بود. او را به بردگی گرفته بودند. اربابی داشت که میدانست این لقمان، اهل فضل و کمالات است. با اینکه ارباب بود، اما قدر لقمان را میدانست.
این قسمت را خوب عنایت بفرمایید مردم که در زندگیهایتان یادتان نرود که خیلی از ماها جورِ دیگری عمل میکنیم.
شما در حالات حضرت ابراهیم ببینید، تثبیت قدم حضرت و ایمان قوی ایشان، باعث شد که در برابر نمرودیان بایستند.
تهدید کردند، مؤثر واقع نشد. ابراهیم (ع) را گرفتند و در منجنیق بستند. امام صادق (ع) میفرماید: چهل شبانهروز همه بسیج شدند و هیزم جمع کردند برای آتش زدن حضرت ابراهیم (ع).
اخلاقیون میگویند: غین «غفلت»، غرور است. آدمهای غافل، اول مغرور هستند. مغرور به ثروت هست، خدا یادش میرود و میگوید: ما پول داریم.
فرعون همین بلا بر سرش آمد. علت طغیانگری فرعون همین بود که میگفت: ما نیل داریم، دریایی در حرکت، اراضی حاصلخیز اطراف نیل داریم و زمینهای آمادهی زراعت، و نیازی به خدا نداریم.
خدا به فرعون ثروت داده بود. نیل سبب شد که فرعون از خدا برید و فرعون را وسط رود نیل، جمع کرد.