راوی میگوید کاری داشتم به امامِ باقر، تابستان بود. حضرت در مدینه نبودند. گفتند آقا در بیرون از مدینه، در مزرعهشان هستند. گفت رفتم. از دور دیدم یک آقایی، زیرِ شعاعِ آفتاب، تکیه زده و بیلی در دستش بود. و یک نفر هم کنارِ دستش (از غلامان حضرت بود). میگوید من از دور نفهمیدم امامِ باقر است. گفتم این شخص، هر کسی که هست، من بروم نصیحتش کنم که بگویم آقا، دست بردار و اینقدر دنبالِ دنیا نباش. ظهر است. گرم است. تابستان، زیرِ آفتاب اینطوری آدم خودش را هلاک نمیکند.
⚫️سوگواری شهادت امام محمدباقر(ع)
⚫️و بزرگداشت سالگرد ارتحال آیت الله حاج شیخ محمد رضاحدائق و آیت الله حاج شیخ ابوالحسن حدائق
🔅همراه با سخنرانی آیت الله دژکام و مرثیه سروایی حاج مهدی سروری
⏱پنج شنبه 16 تیرماه 1401 همراه با نماز مغرب و عشا
🔸حرم مطهر حضرت احمدبن موسی(ع)




