این را مرحوم علامه حکیمی نقل مینمود؛ میگفت کتاب علامه امینی، «الغدیر» رسید به مصر. کتاب را بردند در وزارت فرهنگِ مصر، بررسی بشود و نظر بدهند که چاپ بشود یا نشود. کارشناسان وقتی بررسی کردند، به وزیرِ فرهنگِ مصر عنوان کردند که این کتاب، اگر چاپ شد در مصر، سنّی دیگر باقی نمیماند. چون هر چه در این کتاب گفته شده، از مصادرِ اهل سنت است. کتاب، ممنوعالچاپ شد. علامه حکیمی مینویسد، مرحومِ علامه امینی، یک نامهای نوشت برای وزیرِ فرهنگِ مصر: آقای وزیرِ فرهنگِ مصر! کشورِ مصری که شما امروز بر آن دارید حکومت میکنید، قرنها قبل در صدرِ اسلام، به افکار بلند و عالمانهی شخصیتی فتح شد به نام علی بن ابی طالب. چه شد که بعد از گذشتِ قرنها، فضائل این امام در مملکتی که به برکتِ او شما دارید زندگی میکنید، ممنوع است؟
مرحوم آیت الله سید هِبَة الدین شهرستانی، صاحب کتاب «اسلام و هیئت» حدود تقریباً 90 سال قبل، یک سؤالی از عالم اسلام کرد. این عالِمِ بزرگِ شیعی؛ سؤالش هم سؤال کوتاهی بود: لِمَ سُقِطنا وَ بِمَا نَرتقی؟ ما چرا سقوط کردیم؟ ما مسلمانها چرا امروز وضعمان این شده؟ یک زمانی، اسلام حرفِ اول در دنیا بود؛ در همهی عرصهها؛ عرصههای اقتصادی، عرصههای سیاسی، عرصههای علمی؛ بزرگترین دانشگاهها، در بلادِ اسلامی بود. چرا الآن وضع شده این؟ این حرفِ مرحوم سید شهرستانی، سید هبة الدین شهرستانی که لِمَ سُقِطنا، ما چرا سقوط کردیم، وَ بِمَن ارتقی؟ ما چه کنیم که دوباره برگردیم به آن موقعیت و به آن عزت و به آن جایگاه؟
راوی میگوید کاری داشتم به امامِ باقر، تابستان بود. حضرت در مدینه نبودند. گفتند آقا در بیرون از مدینه، در مزرعهشان هستند. گفت رفتم. از دور دیدم یک آقایی، زیرِ شعاعِ آفتاب، تکیه زده و بیلی در دستش بود. و یک نفر هم کنارِ دستش (از غلامان حضرت بود). میگوید من از دور نفهمیدم امامِ باقر است. گفتم این شخص، هر کسی که هست، من بروم نصیحتش کنم که بگویم آقا، دست بردار و اینقدر دنبالِ دنیا نباش. ظهر است. گرم است. تابستان، زیرِ آفتاب اینطوری آدم خودش را هلاک نمیکند.
⚫️سوگواری شهادت امام محمدباقر(ع)
⚫️و بزرگداشت سالگرد ارتحال آیت الله حاج شیخ محمد رضاحدائق و آیت الله حاج شیخ ابوالحسن حدائق
?همراه با سخنرانی آیت الله دژکام و مرثیه سروایی حاج مهدی سروری
⏱پنج شنبه 16 تیرماه 1401 همراه با نماز مغرب و عشا
?حرم مطهر حضرت احمدبن موسی(ع)