من یادم هست یک زمانی که سردار اسکندری شهید شد، در سوریه، دیدید بعضی از تصاویر را هم که سرش را بالای یک سرنیزهای کرده بودند و در این فضاهای مجازی... خودِ بنده، با یکی از بزرگانِ علماء کشور (حالا اسم نمیآورم) که از تهران آمده بود و سردارِ سپاه استان، آن زمان که خبرِ شهادتِ ایشان آمد، رفتیم منزلِ سردار اسکندری. خانوادهی ایشان نشسته بود، فرزندانش هم نشسته بودند. آن آقا که از شخصیتهای کشوریِ روحانیت بود، آمده بود، آقای سردار غیبپرور نشسته بود. بحث شد، گفتند بدنِ سردار اسکندری را داعشیها گفتهاند به شرطی میدهیم که یک تعداد از این اُسراء داعشی را آزاد کنید. و ما درصدد هستیم که یک تعداد از این اُسراء را آزاد کنیم از این داعشیها و جسد را تحویل بگیریم.
استاد حدائق روز دوشنبه 10 مردادماه 1401 مصادف با شب چهارم محرم در مسجدالنبی(ص) شیراز به ادامه سلسله مباحث « درس های نهضت سیدالشهدا(ع)» پرداختند.
من از پیغمبرتان یک خاطره بگویم. جنگ اُحُد شروع شد. سَرانِ کفر، ابوسفیان، اینها بُتِ هُبَل را آورده بودند در صحنهی جنگ و بُتِ عُزَّی. برای تقویت قلوبِ مشرکین. دو لشکر جلوی هم صفآرایی کردند.
استاد حدائق روز دوشنبه 10 مردادماه 1401 مصادف با روز سوم محرم در مهدیه بزرگ شیراز به بیان «ویژگی های صالحین» پرداختند.
استاد حدائق روز یکشنبه 9 مردادماه 1401 مصادف با شب سوم محرم در مسجدالنبی(ص) شیراز به ادامه سلسله مباحث « درس های نهضت سیدالشهدا(ع)» پرداختند.