Khanevade 13

امام صادق(ع) می‌فرماید: «أن یُطاعَ الله وَ لاَ یُعصَی» صالح، مطیع محض خدا است و نافرمانی خدا را انجام نمی‌دهد.

خیلی‌ها معتقدند خدیجه(س) از پیامبر(ص) بزرگ‌تر بود. موفق‌ترین زندگی مشترک پیامبر(ص) زندگی با خدیجه(س) بود.

28 سال با خدیجه(س) در کمال آرامش زندگی کرد. این معنای صالحین است.

اما بعضی‌ها را می‌بینید از آغاز در اضطراب‌اند، از آغاز در آشوبند.

صالح باشد و تهی‌دست باشد، دخترت را گرسنگی نمی‌دهد؛ صالح باشد توهین نمی‌کند؛ صالح باشد تهمت نمی‌زند؛

همه مشکلاتمان از همین فقد صالح بودن است.

بله این هم هست؛ شاید بعضی‌ها در یک مقطعی از انتخاب، صالح هستند ولی بعداً عوض می‌شوند. آقایان! الآن در مسجد نشسته‌اید. فردا چه‌کاره‌اید؟

باز، خدا برای این‌که دل‌ها را تقویت کند می‌فرماید: «فکر پول نباشید. اگر فقیر باشید ما می‌دهیم.» «یغنهم الله من فضله»؛

خدا می‌فرماید ما تأمین می‌کنیم ما غنی می‌کنیم.

Haj

 

دیدید تا «قال الصادق (ع)» می‌خوانید مسخره می‌کنند و شما را دست می‌اندازند؟ نماز می‌خوانی؟ مسجد می‌روی؟ می‌خواهی مکه بروی؟

دیروز یک زن‌وشوهری آمدند و گفتند می‌خواهیم حج برویم ولی اقوام و فامیل ما را مسخره می‌کنند.

گفتم از این نادان‌های ابله در تاریخ زیاد بوده است. انبیاء را نیز مسخره می‌کردند. پیغمبر را نیز مسخره می‌کردند.

گفتند: به ما می‌گویند می‌خواهید پولتان را به عرب‌ها بدهید بخورند؟ پولتان را به نیازمندان بدهید.

گفتم: دقیقاً این حرف‌ها را کسانی می‌زنند که اعتقادی به فقیر نیز ندارند. پولشان را به آنتالیا، آمریکا و کانادا می‌برند.

خداییش یک مورد تا حالا شنیده‌اید که در فضای مجازی و رسانه‌های عمومی بین‌المللی کسی ایراد گرفته باشد که ای کسانی که آنتالیا و اروپا و برای خوش‌گذرانی و خلیج می‌روید پول‌هایتان را به آنجا نبرید به کمیته امداد و فقرا و جهیزیه ازدواج زوج‌های جوان بی‌بضاعت بدهید؟

تا حالا شنیده‌اید؟ خیر

اما یک نفر می‌خواهد به کربلا و حج برود فریاد وااسلاما بلند می‌شود.

بی‌انصاف! به آن‌هایی که دنبال خوش‌گذرانی می‌روند و میلیون‌ها خرج می‌کنند بگویید.

شما شنیده‌اید که یک نفر به آن‌هایی که برای تماشای جام جهانی فوتبال به روسیه رفته‌اند بگوید پول‌هایتان را اینجا خرج نکنید به کمک این ضعفا و نیازمندان بدهید.

شما شنیده‌اید؟ من که نشنیدم.

چرا برای حج صدایتان درمی‌آید؟

این‌ها بازی‌خورده دشمن‌اند. این‌ها فریب‌خورده دشمن‌اند.

برای حج عرق هم نوع‌دوستی‌تان گُل می‌کند؟

ما با فوتبال مخالف نیستیم. در خانه‌ات هم می‌توانستی فوتبال نگاه کنی.

چه جمعیت کثیری به روسیه می‌روند و میلیون‌ها خرج می‌کنند و یک نفر اعتراض نمی‌کند.

ولی به سفر حجی که واجب است و امتثال امر خدا، آقای حاجی را زیر سؤال می‌برند و او را مسخره می‌کنند.

او نیز به شک و تردید می‌افتد و می‌آید و سؤال می‌کند که پولمان را به فقرا بدهیم یا به حج برویم؟

گفتم: خسته نباشید!

Khanevade 12

حالا طرف پول ندارد، دستش خالی است این نباید مانع شکل گیری ازدواج شود، خدا می فرماید من پشتوانه ام « یغنهم الله » من بی نیاز می کنم، من غنی می کنم.

ببینید آقایان پول مال خداست، حالا خدا به دست تو داده، دامادت را مثل پسرت و عروست را هم مثل دخترت بدان

هستند چنین مردمی، من سراغ دارم آقایی تمام هزینه عروسش را به پدر دختر داد و گفت اصلا عنوان هم نکنید، مثل اینکه برای دخترم خرج کردم چه فرقی دارد. داماد هم همینطور است. فقر اقتصادی نباید مانع ازدواج شود.

حالا اگر فقر بود، قرآن می فرماید به خدا توکل کنید و به ازدواج اقدام نمایید « یغنهم الله من فضله »

اصلا یکی از راهکارهای برون رفت از مشکلات اقتصادی ازدواج است، قرآن می فرماید « والله واسع علیم» ما وسعت می دهیم، ما ثروت می دهیم و ما عالمیم به مسائل و امور

Aramesh 02

آرامش از نگاه قرآن، اطمینان و ثبات قلبی است که اگر انسان به آن رسید فراز و نشیب‌های دنیا او را به هم نمی‌ریزد.

در ثروت، فقر، سلامتی، بیماری، عزت و ذلت؛ در همه حال آرام است.

می‌شود حضرت زینب (س) که در شب یازدهم محرم در آن اوضاع آشفته سرزمین کربلا، نماز شبش تعطیل نشد. این آرامش است.

اما زمانی که یک‌دفعه به ما می‌گویند قیمت دلار بالا رفته است نمازمان قضا می‌شود یا می‌گویند بچه‌ات تب کرده است زندگی را فراموش می‌کنیم.

حضرت زینب (س) در مجلس ابن زیاد فرمودند: «ما رَأَیتُ إلّا جَمیلاً»؛ ما از خدا جز زیبایی چیزی ندیدیم. این همان آرامش معنوی است. همان است که در قرآن راهکار می‌دهد که اگر این‌ها را رعایت کردید به اینجا می‌رسید. اسیر هستی اما آرامی؛ اسیر هستی اما پیروزی. می‌گوید: هر چه دیدیم زیبایی است؛ یعنی شهادت، اسارت و شلاق خوردن را زیبایی می‌داند.

چون برای خدا است زیبا است. این آرامشی است که خدا تعریف می‌کند.

 Khanevade 11 1

مرحوم شیخ بهائی نقل می کند: یکی از عرفا با خانم خود مشکل داشت. شاگردان این عارف عالم، فهمیده بودند. هر چه به استاد می گفتند حضرت استاد مشکل شما با خانمتان چیست؟ ایشان بیان نمی کرد. می گفت مگر کسی آبروی ناموس خود را نزد دیگران می برد؟

حالا بعضی ها تا کوچکترین مسئله ای در خانواده اتفاق می افتد به همه می گویند. این یک بی تدبیری است که متأسفانه ما در خانواده ها شاهد هستیم.

گرهی که با دست می شود باز کرد با دندان نباید باز کرد.

کار به جایی رسید که این عارف، همسر خود را طلاق داد.

یک روز شاگردان استاد گفتند: حضرت استاد! آن زمانی که خانم شما بود نمی گفتید مشکل او چیست. حالا که او را طلاق دادید بگویید.

آن عالم عارف وارسته گفت: آن زمانی که ناموس من بود آبروی او را نبردم امروز که نامحرمی است من چگونه آبروی نامحرمی را ببرم؟

این اخلاق دینی است.

کتاب شرح زیارت آل یاسین، جلد1

طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه