مرحوم شیخ بهائی نقل می کند: یکی از عرفا با خانم خود مشکل داشت. شاگردان این عارف عالم، فهمیده بودند. هر چه به استاد می گفتند حضرت استاد مشکل شما با خانمتان چیست؟ ایشان بیان نمی کرد. می گفت مگر کسی آبروی ناموس خود را نزد دیگران می برد؟
حالا بعضی ها تا کوچکترین مسئله ای در خانواده اتفاق می افتد به همه می گویند. این یک بی تدبیری است که متأسفانه ما در خانواده ها شاهد هستیم.
گرهی که با دست می شود باز کرد با دندان نباید باز کرد.
کار به جایی رسید که این عارف، همسر خود را طلاق داد.
یک روز شاگردان استاد گفتند: حضرت استاد! آن زمانی که خانم شما بود نمی گفتید مشکل او چیست. حالا که او را طلاق دادید بگویید.
آن عالم عارف وارسته گفت: آن زمانی که ناموس من بود آبروی او را نبردم امروز که نامحرمی است من چگونه آبروی نامحرمی را ببرم؟
این اخلاق دینی است.
کتاب شرح زیارت آل یاسین، جلد1