قالَ لُقمانُ الحَكيمُ لاِبنِهِ في وَصِيَّتِهِ : يا بُنَيَّ ، أحُثُّكَ عَلى سِتِّ خِصالٍ ، لَيسَ مِنها خَصلَةٌ الاّ وهِيَ تُقَرِّبُكَ إلى رِضوانِ اللّه ِ عز و جل ، وتُباعِدُكَ مِن سَخَطِهِ :
سالها قبل بود، یک اقای مهندس مدیرعامل یک شرکتی در همین شیراز آمد پیش من، گفت آقای حدائق، من دنبال یک استادِ اخلاق و استاد عرفان میگردم که ما را تربیت کند، هزینهاش هم هر چه بشود من حاضرم بدهم، وضع مالیام خوب است، شما یک استاد خوب به من معرفی کنید. گفتم چقدر حاضری هزینه کنی و وقت بگذاری؟ گفت من هر چه شد حاضرم. فکر کرد من مادی را میگویم، گفت وقت هم میگذارم.
یکی از فلسفههای عبادت، اگر جوانهایمان، بچههایمان، آحاد جامعه، از ما میپرسند چرا نماز بخوانیم و چرا روزه برویم و چرا عبادت به جا بیاوریم؟ میگوییم: آقا،خودِ این عبادت، جلوهای از شکرگزاری نسبت به نعمتهای خداست.
????برشی از سخنرانی استاد حدائق از در کربلای معلی