چرا خداوند دوست دارد ما را عذاب کند و به جای آن دعای ما را اجابت نمی کند؟
پاسخ: 

بسم الله الرحمن الرحیم

در پاسخ به این سوالی که مطرح کردید، مهربانی خدا را اگر می‌خواهید بفهمید اول ببینید خودتان چقدر خودتان را دوست می‌دارید! بعضیها خودشان را دوست نمی‌دارند، می‌گویند مادرت را چقدر دوست میداری، پدرت را چقدر دوست می‌داری! شاید بعضیها به خودشان بیگانه شده‌اند که اینهم بد است. امیرالمومنین میفرماید که دلسوزترین مردم کسانی هستند که اول دلشان برای خودشان بسوزد «انصحهم لنفسه اطوعهم لربِّه»[1] و بیشتر از همه اطاعت خدا می‌کنند.

من از ایشان سوال می‌کنم که اول شما پدر، مادر، کی در زندگیتان عزیز است و جایگاه دارد. پناه بر خدا اگر کسی بگوید هیچکس برایم مهم نیست، خوب این خیلی به خودش دارد ظلم می‌کند. قطعا من از ایشان اگر سوال کنم شما چقدر خودت را دوست می‌داری؟ می‌گوید حد ندارد اندازه ندارد. پدر را چقدر دوست می‌داری، مادر را چقدر دوست می‌داری؟ می‌گوید بینهایت. این بینهایت محبت به پدر و مادر و خود، نتیجه‌ی محبت الهی است به ما. یعنی قطره‌ای از محبت اقیانوس خدا را در نهاد ما قرار دادند، ما مادرمان را دوست می‌داریم، پدرمان را دوست می‌داریم، همسرمان. اصل محبت و اساس محبت نزد خداست. لذا اینکه خدا چقدر ما را دوست می‌دارد؟ بینهایت. می‌گویند که خودت را بشناس. قرآن هم می‌فرماید یکی از نشانه‌های خداشناسی، خودشناسی و خود را شناختن است.

در اینکه ما چرا در بعضی از مراحل زندگی خدا را صدا می‌زنیم و اینکه ایشان می‌گویند 99 درصد کار پیش می‌رود، در آن یک درصد آخر کار ناموفق می‌ماند. واقعیت این است که یک بخشی از کاستی‌های کارها دست خود ما مردم است. ما یکوقت امکان دارد یک کاری را 99 درصد پیش ببریم، خودمان آن یک درصد را بزنیم خراب کنیم. خیلی‌ها هم سوء تدبیرهایشان، اشتباهات در زندگی‌شان را پای حساب خدا می‌گذارند. رعایت نکرده، در خوردنش، پوشیدنش، رفت و آمدنش، رعایت نکرده، می‌گوید چرا خدا من را سالم نگه نداشت! آقای راننده سرعت غیرمجاز دارد می‌رود، ماشین نقص فنی پیدا می‌کند، تصادف می‌کند یا چپ می‌کند، بعد می‌گوید من خدا را صدا زدم خدا کمک نکرد! خوب خدا می‌فرماید من به تو عقل دادم تو چرا سرعت غیرمجاز رفتی! ما به تو عقل دادیم، چرا در خوردنت رعایت نکردی؟ خوب رعایت نکردی، الان بیماری قند گرفتی، می‌گوید خدا قندم داد! کجا خدا قندت داده! خدا بیماری قند را به تو داد! تو رعایت نکردی، هیچ اتفاقی اتفاقی نیست. یک واقعیتی که است، یک بخشی از تعللها و کاستی‌های مردم، یک بخش عمده‌ای از اینها، ناشی از کوتاهی‌ها و بدرفتاریها و کج‌اندیشی‌های خود اینهاست، این را پای حساب خدا می‌گذارند. قطعا خداوند در نظام خلقت برای هیچ کسی شر نمی‌خواهد.

بتعبیر ملاصدرای شیراز (ره) خدا خیر محض است و از خیر محض جز خیر صادر نمی‌شود، حتی برای کفار. همینطور که اشاره هم کردند، حتی نسبت به فرعون! وقتی حضرت موسی به خدا عرض کرد که خدایا چرا به فرعون رزق می‌دهید؟ این که دارد استکبار و کفر می‌ورزد، و جلوی فرعون را با سد کردن رزق بگیرید تا آدم شود. خطاب شد موسی فرعون وظیفه بندگی یادش رفته، ما که وظیفه خدایی یادمان نرفته.

کریمان با بدان هم بد نکردند، کسی را از درِ خود رد نکردند

این خدایی که با فرعون دیکتاتورِ مستبدِ ادعای خدایی کن اینجوری برخورد می‌کند، آنوقت شما باید تصور کنید که خدا دارد از شما انتقام بگیرد! اصلا ما عددی نیستیم برای خدا!

امیرالمومنین در نهج البلاغه می‌فرماید تمام انسانها بشوند بنده‌ی صالح خدا، خدا همان خداست. تمام انسانها بشوند نافرمان و گنهکار، خدا همان خداست. «انَّ الله تبارک و تعالی غنیا عن طاعتهم آمنا مِن معصیتهم»[2] شاعر هم می‌فرماید

گر جمله کائنات کافر گردند، بر دامن کبریاش ننشیند گرد

مگر من چه تهدیدی برای خدا هستم که خدا دارد از من انتقام می‌گیرد! آخر این انتفام شان بشر ضعیف است. شان بشری که یک فرصتی ازش می‌گیرند، می‌گوید حالا که گرفتی یک فرصت ازت می‌گیرم. خدا فرصتی ازش گرفته نشده، ضرری به خدا وارد نشده! لذا ما حال بندگی خودمان را با خدا مقایسه کنیم و خدا را مثل خودمان تصور کنیم که بگوییم خدا دارد حال ما را می‌گیرد، خدا دارد انتقام از ما می‌گیرد!

همه هستی و آفرینش با خدا بیگانه شوند، خدا عزت، عظمت و اقتدارش باقیست. خوب حالا این سختی‌هایی که در زندگیها پیش می‌آید، یک بخشی از اینها معلول عملکرد انسانهاست. و گناه این آثار را ایجاد می‌کند، امیرالمومنین در دعای کمیل هم به خدا عرض می‌کند، خدایا به ما ببخش، گناهانی را که دعا را حبس کرده، بلا نازل کرده، حیای ما را دریده، تغیّر النعم نعمتها را واژگون می‌کند. یک بخشش آثار وضعی اعمال ماست. بله یک قسمتی از نرسیدن به حوائجمان و ناکامی‌های در زندگی، اینها جزء مقدرات هستی است. یعنی تقدیرات الهی است که ما خبر نداریم.

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من، این حرف معما نه تو خوانی و نه من

ایشان می‌گوید ما 99 درصد کار را پیش بردیم، یک درصد کار یکدفعه برعکس شد. اگر آن یک درصد کار را من خراب نکردم و من درست کار کردم و خدا بهم زد، یقین بدانید که خیرتان است و خدا جز خیر برای بندگان خودش رقم نمی‌زند. حالا شاید ایشان بگوید من خیر خودم را در این می‌دانم. من می‌گویم شما از یک دقیقه دیگر عمرت خبر نداری. شما نمی‌دانی فردا آبستن چه حوادثی است. پیغمبر می‌فرماید من قدم از قدم که برمی‌دارم خبر نمی‌دانم قدم بعدی را که زمین می‌گذارم هستم یا نیستم. ما دقیقه دیگر زندگیمان دست ما نیست. از وقایع آینده بی‌اطلاعیم. الان داریم از خدا یکسری تقاضاهایی می‌کنیم که وقتی براورده نشد حمل بر بی‌مهری خدا می‌کنیم، که این عین مهر و محبت است. مثل فرزندی که پدر و مادر یک تقاضاهای مساعدتی دارد، اینها عمل نمی‌کنند، این فرزند عمل نکردن پدر و مادر را حمل بر بی‌مهری می‌داند، و حال اینکه این پدر و مادر می‌گویند ما صلاح نمی‌دانیم این را الان بدهیم. این چیزی که الان از ما می‌خواهد، برای این الان ضرر است. لذا اگر ایشان تلاش خودش را کرده، زحمتش را کشیده، وظائف بندگی‌اش را نسبت به خدا عمل کرده، کوتاهی در این طرف قضیه که بندگی خداست نکرده، بعضی‌ها هم پر ادعا هستند، می‌گویند خدا باید بدهد، نماز خیلی برایش اهمیت ندارد، واجبات اهمیت ندارد، حرام مهیا شود انجام می‌دهد، می‌خواهد خدا هم حرفش را گوش کند. ما چقدر حرف گوش کردیم که حرفمان را گوش نکردند، چقدر اطاعت کردیم که اطاعتمان نکردند. امام هادی ع می‌فرماید «مَن اطاع الله یُطاع»[3] اگر اطاعت خدا کردید، اطاعتتان می‌کنند، اگر از خدا ترسیدید ازتان حساب می‌برند.

لذا من عقیدم این است که خدا قطعا با بنده‌هایش بی‌مهری نمی‌کند، خدا به بدترین بنده‌های خودش هم نظر رافت و رحمت دارد، این را اگر می‌دانی، صددرصد شما کارتان را انجام دادید ولی نتیجه برعکس گرفتید، بگذارید پای مقدراتی که ما خبر نداریم و باید تسلیم بود.

 

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه