در مورد فرزندان و نوه هایی که بعضا نسبت به احکام دین همچون بی حجابی و نخواندن نماز و غیره دهن کجی نموده و اهمیتی به سخنان بزرگترها نمی دهند و در جشنها و مراسماتی همچون عروسیها محرم و نامحرم برایشان اهمیتی ندارد، وظیفه بزرگترها چیست؟ آیا قطع صله ی رحم اشکالی ندارد؟
بنده در سال خمسی به ارزش شش میلیون تومان سهم داشتیم و یک میلیون نیز نقدینگی در حسابمان بود حال آیا به هفت میلیون تومان خمس تعلق میگیرد یا فقط به یک میلیون تومان تعلق میگیرد؟
در مداحی ها یا مولودی ها مشاهده می شود که برای جلب توجه مردم و یا اشاره به وقایعی، از داستان هایی استفاده می شود که برخی قسمت های آن واقعیت ندارند و سلیقه سراینده یا نویسنده در آن وجود دارد. مثلا درباره حضرت رقیه (س) می گویند که جلوی سر مبارک امام حسین (ع) می فرمایند: «پدر! نپرس از من که چرا گوشواره ندارم. مگر من از تو می پرسم که چرا انگشتر نداری؟» آیا شعر گفتن یا نوشتن داستان هایی بدین شکل که رواج پیدا کرده است، اشکالی ندارد؟
من دختری هجده ساله هستم که خانواده ام از لحاظ حجاب غیر مذهبی هستند. ولی راجع به نماز و احترام به ائمه خیلی اهمیت قائلند. ولی خودم خیلی علاقه دارم و آرزو داشتم در خانواده ی مذهبی باشم مدتی هم با همراهی دوست خوبی، چادر پوشیدم و حجابم را کاملا رعایت کردم اما به خاطر تمسخر فامیل و تنها بودن طرز فکر و عقیده ام تسلیم شدم و در واقع تصمیم گرفتم در زندگی جدیدم در آینده با همسرم این راه را پیش بگیرم. لطفا مرا رهنمایی کنید.
بنده دختری مجرد هستم که تاکنون خواستگاران متعددی داشتم و به آنها جواب رد داده ام ولی بخاطر مسائل مادی نبوده است بلکه هیچکدام اهل نماز و تقوا نبودند و همین باعث شد که سن من بالا برود و موفق به ازدواج نشدم. من از همان ابتدا با نماز و قرآن و دعا انس گرفتم و اینچنین بزرگ شدم و به حلال و حرام اهمیت می دهم و برایم مهم است که فردا همنشینم شخصی، دین دار و اهل نماز و روزه باشد. هر چه سنم زیادم تر می شود نگرانی ام بیشتر میشه نمی دانم چه کار کنم. این موضوع برام دغدغه ذهنی است لطفا مرا راهنمایی کنید.
من به خاطر کاهلی در نماز که علت آن بیماری من است، عذاب وجدان دارم. خواهش میکنم مرا دعا کنید که با این وضع از دنیا نروم و مرا جز مومنان پاکش قراردهد وبه من توجه کند.
شغل من چیدن و فروش انگور است. بعضی از مغازه دارانی که آنها را خوب می شناسم، هم برای خوردن و درست کردن سرکه و هم برای شراب می فروشند، بستگی دارد که چه کسی از مردم به سراغشان برود. آیا من می توانم به این مغازه دارها انگور بفروشم؟ بعضی را نیز نمی دانم که برای چه موردی انگور می خواهند تکلیف من چیست؟
چرا با وجود گرانیهای سرسام آور و تحت فشار قرارگرفتن اقشار مستضعف، ودلزگی مردم از دین، مراجع فقط به مسئولین تذکر می دهند، آیا مسئولیت دیگری ندارند؟
در گذشته و قدیم علما بسیار مردمی بودند از این لحاظ که در بین مردم حاضر می شدند و شخصا با مردم صحبت می کردند. خودشان را از مردم دور نمیکردند و تافته جدا بافته نمیدیدند. حتی سیره ائمه نیز چنین بوده است. به عنوان نمونه امیرالمؤمنین (ع) هر روز شخصا بین مردم قدم میزد تا قبل ازاین که به او رجوع کنند، مشکلشان را حل کنند. ولی الان علما و مراجع تقلید و حتی در بین آنها مقام معظم رهبری را میبینیم که در بین مردم به هیچ وجه حاضر نمی شوند، حتی اگر آنها را به طور اتفاقی ببینیم و بخواهیم به آنها نزدیک بشویم، چهار پنج تا بادیگارد دورشان حضور دارد و جلویمان را میگیرند.
نظر شما نسبت به صحبت مرحوم حجت الاسلام کافی که گفته بودند: «كسي كه خمس نميدهد نجس است، يعني اين فرد حتي غسل جنابت كه ميكنه مورد قبول نيست حتي چنين فردي مسجد نبايد بره، نماز نداره و با چنين فردي نبايد رفت و آمد داشته باشيد»؛ چیست؟