یکی از مطالبی که اخیراً هم شنیدم در اینترنت روی آن مانور میدهند همین بحثی است که میگویند
علی بن ابیطالبی که دریکی از جنگها تیر بهپای مبارکش اصابت کرد تیر را از پای حضرت درآوردند آن حضرت متوجه نشد تا نمازش به پایان رسید
پس شما چطور میگویید حضرت در رکوع انگشتر به سائل داد؟ رکوع بود در حالت رکوع فقیر آمد انگشتر به او داد
علی بن ابیطالبی که تیر از پای او بیرون میآورند متوجه نمیشود چگونه در حال رکوع تقاضای یک مستمند را متوجه شد؟
جواب:
نکته اول: نمازی که حضرت در رکوع آن انگشتر به سائل دادند نماز مستحبی بود نه نماز واجب
نماز مستحبی را در حال حرکت هم میشود خواند نماز مستحبی اگر توجه در نماز واجب نداشته باشید اشکالی ندارد در حال حرکت، خوابیدن و در حالت استراحت هم انسان میتواند نماز مستحبی بخواند.
توی رختخواب خوابیده صورتش را به قبله بگرداند اللهاکبر بگوید تا خوابش نبرده نماز بخواند. آدم بی خیر هم نباشد خوابت نمیبرد نماز بخوان با اشاره برو رکوع و سجده.
پسنماز مستحبی شرط نماز واجب را ندارد.
نکته دوم و مهمتر: امیرالمؤمنین تصویر تمامعیار بندگی خداست همان علی بن ابیطالبی که در نماز از ماسوالله فارغ میشود و به خدا واصل است برای همان خدا هم متوجه به سائل است. یعنی شما زکات دادن به فقیر را غیر از عبادت میدانید؟ اینها در یکراست است متضاد هم نیستند خود آن انگشتر در حال رکوع دادن هم توجه به خداست. خود آن کار هم حضور قلب است. لذا ما اینها را بیگانه از هم نمیدانیم.