از نکات ارزشمندی که ما در روابط اجتماعیمان برای تاثیرگذاری در حرفهایمان موثر است، از عواطف افراد استفاده کردن است. ببینید خداوند وقتی میخواهد امر کند پیغمبر را اطاعت کنید عواطف را تحریک میکند «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ» عاشق خدا هستی، خدا را باور داری، این عواطف است، حالا که این را داری و معتقدی پیغمبر را تبعیت کن. این خیلی زیباست.
دو تا شعار در رابطه با حجاب را بیست سال قبل یکی در شیراز دیدم یکی در تهران، ظرف مدت چند روز. هر دو شعار هدفش این بود که افراد را دعوت به حجاب کند، ولی پیامها خیلی متفاوت بود. یک شعارش را همین چهارراه زرگری به طرف گودیگری، سمت راست دیدم روی دیوار با یک خط زشت نوشته شده بود «بیحجابی زن نشانهی بیغیرتی شوهر است» در همین شیراز بود و از کسی نقل نمیکنم «و بیحجابی دختر نشانهی بیغیرتی پدر است» چند روز بعد یک کاری داشتم تهران در بلوار کشاورز، دیدم روی یکی از دیوارها زمینهسازی کرده بودند و عکس گل و گیاه و یک پشت زمینهی زیبایی درست کرده بودند، بعد با خط نستعلیق زیبا این شعار نوشته شده بود: «خواهرم بیا به تمام خوبیهایت حجاب را نیز افزوده کن» حالا ببینید هر دو هدفشان این است که طرف را به حجاب دعوت کند، اما این کجا و آن کجا! میان ماه من تا ماه گردون! یکی از هنرهای اولیا تحریک عواطف بود.
من این جملهی امیرالمومنین را بگویم، امیرالمومنین میفرماید قلب انسانها وحشی است، وحشی یعنی اینکه وقتی کسی را میبینید شما را نمیشناسد، سازگاری با شما ندارد، اگر توانستی این قلب را تسخیر کنی حرفت تاثیر دارد «قلوب الرجال وحشیة فمن تألَّفها أقبلَت الیه» اگر قلب را تالیف کردی حرفت اثر میکند. دیدید بعضی وقتها استاد قلب شاگرد را تسخیر کرده به حق، گاهی اوقات پدر و مادر قلب فرزندش را به حق تسخیر کرده، گاهی اوقات دشمن با باطل و تزویر قلب کسی را تسخیر میکند، بنده در حد خودم تسخیر نکردم، چرا؟ چون روشم روش درستی نبوده است.