در طریق شناخت حق از باطل، روشهایی را اولیای الهی ارائهی طریق کردهاند. یکی از روشها این است که اول، خودِ حق را بشناسیم. آقا اگر میخواهی فریب نخوری، میخواهی کلاه سرت نرود، میخواهی دُورَت نزنند و مثل صدرِ اسلام نشویم، به اسمِ اسلام، جلوی امام مسلمین، افراد را بیاورند در صحنه. یک مشکل این است که بخشی از مردم، حق را نمیشناسند. حق یعنی اهلالبیت که خدا تضمین کرده طهارتِ اینها را و پاکیِ اینها را. لذا یکی از راههای شناختنِ حق، حقشناسی است. ما اگر میخواهیم حق را از باطل بشناسیم، باید اول حق را بشناسیم. گاهی اوقات شرایط طوری است که ضد را میشود شناخت. از ضد، حق را بشناسید. در کلام معصومین هم هست و از آقا امام عسکری هم هست، که شما اگر در کسی شک دارید و نمیشناسید که چهکاره است، و یک کسی با شما رفیق است و سر در نمیآورید، امام میفرماید ببین با چه کسانی رفیق است. اگر با آنهایی که رفت و آمد دارد اهلُ دینِ الله، یعنی آنهایی که با او رفت و آمد دارند آدمهای معتقد و متدینی هستند، فَإِن كانوا أهلَ دينِ اللّه ِ فَهُوَ عَلى دينِ اللّه (صفات الشيعة : 84 / 9 عن محمّد بن قيس عن الإمام الباقر عن آبائه عليهم السلام ، بحار الأنوار : 74 / 197 /31 ): خودش هم اهل دینِ الله است. اما اگر دیدید این آدم، با کسانی رفت و آمد دارد که آنها دشمن دیناند، خودش هم دشمن دین است.
یک وقت من در شخصیت فرد ماندهام، میگویند آقا ببین این شخص با کیا رفت و آمد دارد، کجاها میرود، پای سفرهی کیا مینشیند، از این طریق او را بشناس.