ببینید عزیزان! شرط موفقیت در تمام کارهایتان اخلاص است. میلیاردها تومان کارِ خیر بکنید ولی رنگِ خدا در آن نباشد، قافیه را باختهاید...
همین نمازی که میخوانیم، اگر اخلاص در آن نباشد، کارهای خیرِ ما اگر اخلاص در آن نباشد؛ مخصوصاً واجبات. واجبات شرطش اخلاص است. اگر کسی کارِ نیکی انجام بدهد ولی برای خدا نباشد، اَجرَش میشود همان اجرِ دنیایی. خدا بی پاداش نمیگذارد کارش را. پاداش در همین دنیاست: ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ (سوره شوری/ آیه ۲۰): اخلاص، حرف اول است.
تعریفی که بزرگان برای اخلاص کردهاند این است: اَلاخلاصُ تَنْزیهُ الْعَمَلِ اَنْ یکونَ لِغَیرِ اللّهِ فیهِ نَصیبٌ: یعنی کارهایتان را به گونهای سامان بدهید و پالایش کنید که غیر از خدا، در کارِ شما، کسی سهمی و نقشی نداشته باشد. ظاهراً دارید برای مردم کار میکنید اما انگیزهتان الهی است. اگر این انگیزه آمد، دیگر دنبال لوح تقدیر نیستید و دنبال تشکر هم نیستید و دنبال این هم نیستید که بدانند و بفهمند مردم. میگویید: در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.
بیاخلاصی اینگونه است که گاهی اوقات میگوییم: قدرِ ما را ندانستند، حق ما را ندادند، زحمت کشیدیم حتی یک تشکر هم نکردند، این همه خدمت کردیم و عمرمان به فنا رفت و ... اینها معلوم است که برای خدا نکردهایم.
اصلاً من این جمله را با صراحت عرض کنم: هر کسی از انجام کار نیکی که انجام داده اظهار و احساس پشیمانی به او دست بدهد، کارش برای خدا نبوده است. خودمان را که دیگر نباید فریب بدهیم!
من اگر کار برای خدا کردهام، مردم یا قدر میدانند یا قدر نمیدانند. اگر قدر میدانند، مگر ما برای قدرشناسی مردم کار کردهایم؟ اگر قدر هم نمیدانند، آن کسی که باید قدر بداند خداست که ذرة المثقالها را هم فراموش نمیکند.