عَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ وَ جَاهِلٍ لَا يسْتَنْکفُ أَنْ يتَعَلَّمَ وَ جَوَادٍ لَا يبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ وَ فَقِيرٍ لَا يبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ فَإِذَا ضَيعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْکفَ الْجَاهِلُ أَنْ يتَعَلَّمَ وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِي بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ يا جَابِرُ مَنْ کثُرَتْ نِعَمُ اللَّهِ عَلَيهِ کثُرَتْ حَوَائِجُ النَّاسِ إِلَيهِ فَمَنْ قَامَ لِلَّهِ فِيهَا بِمَا يجِبُ فِيهَا عَرَّضَهَا لِلدَّوَامِ وَ الْبَقَاءِ وَ مَنْ لَمْ يقُمْ فِيهَا بِمَا يجِبُ عَرَّضَهَا لِلزَّوَالِ وَ الْفَنَاءِ
آقا امیرالمؤمنین میفرماید: « قِوَامُ الدِّينِ وَ الدُّنْيا بِأَرْبَعَةٍ »: قوام دین و دنیا. یعنی دنیا و آخرتتان. دنیای خوب اگر میخواهید و آخرت خوب اگر میخواهید، در گرو این چهار گروه است. این چهار گروه اگر خوب عمل کردند، جامعهتان جامعهی موفقی میشود. اگر خوب عمل نکردند، جامعه آسیب میبیند. الآن هم ما هر کجا آسیب میبینیم، در این قسمتها دارد کمکاری میشود. اگر کمکاری شد، فساد میآید. گناه گسترش پیدا میکند.
اول حضرت میفرماید: « عَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ »: عالمی که به علم خودش عمل کند. این عالِم اطلاق دارد؛ از منِ طلبه گرفته، از روحانیت گرفته، آموزش و پرورش گرفته، دانشگاه گرفته، اطباء گرفته، و هر آدمِ باسواد دیگری، در اصلاح جامعه مؤثر است. و اگر کوتاهی کرد در نقش خودش، در توسعهی فساد مؤثر بوده.
دوم حضرت میفرماید: « وَ جَاهِلٍ لَا يسْتَنْکفُ أَنْ يتَعَلَّمَ » یک بخشی از قوام جامعه و قوام دین، هم در مسائل اعتقادی و هم در مسائل اجتماعی، خب مردم در بحث علم یا آگاه هستند یا ناآگاه، و یا عالِماند و یا جاهل. دستهی سومی نداریم. یا باسواد هستند یا بی سواد. آنهایی که جاهلاند، باید بروند دنبالِ آموختن و بروند دنبال یاد گرفتن. این قسمتِ دوم اصلاح جامعه است.
دسته سوم، « وَ جَوَادٍ لَا يبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ » آن توانگرها و ثروتمندانی که خدا ثروت به اینها داده، بخل نورزند. ببینید این پول مال خداست. یک بخشی از اصلاحات جامعه پول است. یک بخشی از تحول اجتماعی ما، ثروت است. بعضیها نشستهاند کنار و میگویند ضربهفنیاش کن. ما در اصلاح جامعه، ثروتمندان، نقش کلیدی دارند! یعنی در این حدیث، امیرالمؤمنین مردم را به دو دسته تقسیم میکند: بُعد علمیِ جامعه و بُعد اقتصادی و ثروت جامعه.
در بُعد علمی، مردم از دو دسته خارج نیستند: یا عالِماند و باید به آنچه که یاد گرفتهاند عمل کنند. و یا جاهلاند و باید درصدد آموختن تلاش کنند.
بُعد اقتصادیِ جامعه: یا ثروتمند هستند که باید از این فرصتی که خدا به ایشان داده هزینه کنند و خرج کنند. و یا فقیرند و دستشان خالی است: وَ فَقِيرٍ لَا يبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ: آخرتش را به دنیایش نفروشد. اگر دستش هم خالیست، صبور باشد و شکیبا باشد و بخاطر این که من فقیرم، تن به نافرمانیِ خدا ندهد.
بعد حضرت فرمود: « فَإِذَا ضَيعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ» اگر دانشمندان علمشان را ضایع کردند... ما امروز یکی از مشکلاتمان در بُعد علمی همین است؛ تضییع علم که شد، آن کسی هم که باید بیاید یاد بگیرد، نمیآید یاد بگیرد. امیرالمؤمنین میفرماید وقتی عالِم علم خودش را ضایع کرد، اسْتَنْکفَ الْجَاهِلُ أَنْ يتَعَلَّمَ» جاهل هم نمیآید دنبالِ این مطلب.
و از آن طرف حضرت فرمود: « وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِي بِمَعْرُوفِهِ » ثروتمندها وقتی بخل ورزیدند و وظیفهی خودشان را در هزینهکردنِ اموال درست عمل نکردند، « بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْياهُ» فقرا هم آخرتفروشی میکنند و آخرتشان را به دنیا، میفروشند... (نهجالبلاغه/ حکمت 380)