شخصی آمد خدمت امام صادق و گفت آقا این اقتصاد را برای ما یک توصیفی بکنید. امام یک مشتی از خاک در مشت خود کردند و سپس مشت را محکم گرفتند که چیزی از آن خاک نریزد.
آقا فرمودند: این حالت که آنچه خدا به تو داده، نه خود خوری و نه به دیگری بدهی. این را اسلام دوست ندارد. بعد حضرت دستشان را باز کردند و همهی خاکها ریخت. فرمودند این هم اسراف است و این را هم خدا دوست ندارد؛ که هرچه داری، بِدَهی برود و خودت تهیدست بمانی. مشتِ دیگری خاک را حضرت در دست کردند و دست را نیمه باز کردند که مقداری خاک کفِ دستِ حضرت ماند و مقداری هم از لابهلای انگشتان حضرت ریخت. امام فرمودند این اقتصاد است و این اعتدال است.
همین که در عوام هم میگوییم و ضربالمثل است که: چیزی بخور و چیزی بده و چیزی بِنِه. یکدفعه همه چیزت را هم نده که برود. یک مقداری در حساب، یک مقدار انفاق، و یک مقداری هم مصرفِ خودتان بکنید.
امروز یک بخشی از مردم، گرفتارِ تندروی شدهاند؛ بلندپروازی، زیادهخواهیها، مردم را زمین میزند.