یک بنّایی آمد خدمت امیرالمؤمنین، گفت آقا روزی 5 درهم مُزدِ بنّایی میگیرم ولی زندگیام نمیچرخد. چه کار کنم؟ آقا فرمودند برو روزی سه درهم بگیر زندگیات میچرخد. گفت: آقا، با 5 درهم زندگیام نمیچرخد! زندگیام لنگ است! حالا روزی سه درهم بگیرم؟! ای تُجار بشنوید! ای مردم بشنوید! ببینید گرهِ کورِ زندگیمان کجاست؟ کجا داریم ضربه میخوریم؟ از بیانصافی! آقا فرمودند اگر داری با من مشورت میکنی، من میگویم برو روزی سه درهم بگیر، زندگیات اداره میشود.
این فرد رفت. از آن روز به بعد، مزد 5 درهم را کرد 3 درهم. مدتی گذشت. آمد خدمت امیرالمؤمنین. گفت: آقا، من تعجب میکنم! ما 5 درهم روزانه مزد میگرفتیم، کم میآوردیم ولی به امرِ شما، 5 درهم را کردم 3 درهم، زندگیام دارد به شایستگی اداره میشود و مشکلی ندارم. آقا نمیدانم حکمتش چیست؟! پول کمتر میگیرم ولی زندگیام دارد اداره میشود.
آقا امیرالمؤمنین فرمودند 5 درهم را داشتی ظلم میکردی، حقّ تو 5 درهم نبود. تو انصاف نداشتی. مزدِ تو 3 درهم بود ولی 5 درهم میگرفتی. خدا برکت را از مال تو برداشته بود.
ما گاهی اوقات خودمان گره به زندگیمان میزنیم...