نقل کرده بودند از مرحوم آیت الله العظمی خویی، که یک وقتی در نجف، یک کسی به ایشان گفته بود که آقا، شما این همه جامعیت علمی، اصولی، تفسیری و رجالی دارید، اینها را از کجا بدست آوردهاید که در همهی این علوم، صاحبنظر و صاحباثر هستید؟
وقتی آن آقا سؤال کرده بود، آیتالله العظمی خویی فرموده بودند من یک جریانی برایت میگویم که بفهمی از کجا بدست آوردهام.
فرموده بودند یک وقتی، حضرت ابراهیم خلیلالرحمان به خدا عرض کرد: خدایا! زنبور عسل چگونه عسل تولید میکند؟ حضرت جبرئیل نازل شد: جناب ابراهیم، خدا می فرماید کفِ دستت را باز کن تا بگوییم زنبور عسل، چگونه عسل تولید میکند. این حشرهی کوچک، در کمترین زمان، در سرِ او یک فعل و انفعالاتی اتفاق میافتد که شهدِ مصفّا (فیهِ شِفاء) از آن خارج میشود. چه کارخانهی عظیمی است! چه فعل و انفعالاتی است!
حضرت ابراهیم کفِ دستش را باز میکند یک زنبورِ عسلی میآید دو سه دور، دورِ دستِ حضرت ابراهیم چرخید و رفت. بعد خطاب شد: ابراهیم، دستت را برگردان. حضرت ابراهیم دستش را برگرداند دید یک قطره عسل، پشتِ دستش است. عرض کرد: پروردگارا، سؤال ما یکی بود و دو تا شد. ما در تولید عسل بحث داشتیم، در قرار گرفتنِ عسل هم اینجا برایم سؤال پیش آمد. این زنبور کفِ دستِ ما وِز وِز کرد ولی پشتِ دستِ ما عسل قرار گرفت! خطاب شد: ابراهیم! زنبورِ عسل، کارش وز وز کردن است، تولید عسل کارِ ماست...
آیت الله العظمی خویی فرموده بود ما وز وز میکنیم، اثرِ قلم و نوشتار، کارِ اوست. همهی ما وز وز میکنیم.
من این کار را کردم! من این مجموعه را راه انداختم! من این تأثیر را در جامعه گذاشتم! من این کتاب را نوشتم! این آثارِ باقیات از من باقی ماند!
ما یک وز وِزی میکنیم، توفیق از اوست...
❇️برشی از سخنرانی استاد حدائق در 21 فروردین 1401 / حسینیه پیامبر اعظم(ص) شیراز
🔅مشروح این سخرانی را می توانید از اینجا مشاهده نمایید