کد:1400563
امام مجتبی در مسجدالحرام بودند. در حالِ طوافِ واجب. حضرت داشتند طواف میکردند. عدهای هم همراهِ حضرت و در معیّت حضرت بودند. یک کسی امام حسن را دید. آمد سمتِ امام حسن. حضرت حالا در حالِ طواف. گفت: آقا، یک گرفتاری پیدا کردهام الآن اگر شما بیایید، مشکلِ من حل میشود. با آمدنِ شما، مشکلِ من حل میشود. امام از طواف آمدند بیرون.
بعضی از کاسههای از آش داغتر، از این مقدسنماهای متدیّنتر از امام، گفتند: آقا! طوافِ واجب را کجا دارید رها میکنید میروید؟! عملِ واجب است؟! آقا باید ببینید خدا چه میپسندد؟
حضرت فرمودند: برمیگردم طواف را از سر میگیرم اما کارِ این مسلمان، روی زمین مانده. من الآن میروم کارِ او را انجام میدهم، برمیگردم میآیم طواف را از سر میگیرم.
طواف امام، طواف واجب بوداااا نه مستحب!
قطعاً برای بهشت رفتن باید هزینه کرد...
❇️برشی از سخنرانی استاد حدائق در 24 فروردین 1401 / مسجدالرسول(ص) شیراز
🔅مشروح این سخرانی را می توانید از اینجا مشاهده نمایید