پیامبر وظیفهاش تبلیغ بود نه تحمیل!
رسولالله تحمیل نمیکرد؛ تبلیغ میکرد. لذا ببینید تربیتیافتگان مکتب رسولالله، امام حسین بود.
امام حسین، شب عاشورا هم به عزیزانِ خودش، اول هم از حضرت اباالفضل شروع کردند و فرمودند: برادرم! دست برادرانت را بگیر و برو.
تحمیل نکردند به ما!
بعد به بقیهی اصحاب؛ بنیهاشم: شماها بروید.
به فرزندان عقیل! فرمودند: شما یکی از برادرانتان، مسلم، شهید شد، این داغ برای شما بس است. همهی شما بروید مدینه. اینها با من کار دارند.
مرامنامهی اولیاء دین، تبلیغ است نه تحمیل.
تحمیل، نتیجهی خوبی ندارد. گاهی اوقات ما میخواهیم نمازخوانِ تحمیلی درست کنیم؛ این خیلی بد است!
باید نماز بخوانی؟
وظیفهی ما این است که بگوییم: عزیزانم، فرزندان خانواده، دوستان، راه این است و طریق هدایت این است. به وظایفتان عمل کنید. ولی تحمیل بخواهیم بکنیم دین را، اصلاً منش انبیاء تحمیل نبود.
تذکر میدادند و ارشاد میکردند، میپذیرفتند، «وَ مَا عَلَی الرَّسُول اِلّا الْبَلاغ» میپذیرفتند. اگر هم نمیپذیرفتند، ما کار خودمان را کردهایم و وظایف خودمان را انجام دادهایم.