بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله ربالعالمین وصلی الله علی سیّدنا و نبیّنا حبیب إله العالمین أباالقاسم المصطفی محمد و علی أهل بیته الأئمة الهداة المهدیین المکرّمین لا سیّما بقیةالله المنتظر حجة ابن الحسن العسکری عجلالله تعالی فرجه الشریف.
قال مولانا المهدی «وَعَلَى الْمُتَعَلِّمينَ بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ».
عرض سلام دارم خدمت همهی عزیزانی که برنامه را مشاهده میفرمایید و آرزوی قبولی اعمال و توفیقات روزافزون همه عزیزان از درگاه مقدس ربوبیت.
یکی از شرح وظایفی که وجود مقدس امام عصر در این دعای شریف از خداوند تقاضا میکند و مسئلت میکند و به همهی ما میآموزد که اگر در این زمره هستیم، به این ویژگیها متصف و متخلق بشویم، برای متعلّمین یعنی طلاب، دانشجویان، دانشآموزان، تمامی کسانی که در عرصهی علماندوزی دارند تلاش میکنند. هر کسی که به دنبال کسب علم است، کسب دانش است، از عزیزان ما، فرزندان ما در مدارس گرفته تا سطوح علمیهی دانشگاهی تا حوزههای علمیه، تا همهی مراکز. متعلّمین را وجود مقدس امام عصر دو ویژگی نام میبرد: «بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ». اول به کوشا بودن و پیگیر بودن و خستگیناپذیر بودن. و دوم، رغبت و میل و اشتیاق به تحصیل. این دو ویژگی برای هر دانشپژوهشی، دانشجویی و طلبهای ضرورت دارد. اول، روحیهی تلاش و کوشش.
علی علیهالسلام میفرماید: «عَلَى اَلْمُتَعَلِّمِ» بر شخصی که در جستجوی علم دانش است و متعلّم است، لازم است که «أَنْ يَدْأَبَ نَفْسَهُ فِي طَلَبِ اَلْعِلْمِ» نفسِ خودش را کوشا کند در تحصیل علم. انسانِ خستگیناپذیری باشد و خسته نشود در تحصیل علم.
ما در زندگی بزرگان علمی وقتی رجوع میکنیم، میبینیم اینها در عین حالیکه در سختی به سر میبردند اما یک روحیهی تلاشگری برای تحصیل علم داشتند.
من خاطرهای را از مرحوم جدّمان، مرحوم آیتالله آقای حاج شیخ ابوالحسن حدائق نقل کنم که مرحوم آیتالله والد ما، آیتالله آقای حاج شیخ محمدرضا حدائق از ایشان نقل میکردند، که در روزگار جوانی مرحوم آقای حاج شیخ، ایشان فرموده بودند ما یک استادی داشتیم، که استاد بسیار خوبی بود. ایشان زمین زراعی داشت. بابت حق تدریسش میگفت روزها بیایید سَرِ زمین کار کنید. صبح تا عصر کشاورزی کنید و آبیاری کنید و کنار استاد کار کنید. عصر که میشد، ساعات پایانیِ روز، استاد دست از کار میکشید و کتابها را میآوردیم و یک صفحه به ما تدریس میکرد. اینقدر علاقهمند بودیم به تحصیل که مرحوم آقای حاج شیخ فرموده بودند ما از صبح میآمدیم و با اشتیاق و با شوق، کارگری میکردیم برای آن نیم ساعت یا کمتر یا بیشترِ تحصیل از محضر استاد. میگفتند: بعضی روزها هم، کار خیلی سنگین بود، دیگر استاد، عصر حوصلهی درس دادن نداشت و میگفت: من امروز حوصلهی تدریس ندارم، بروید و روز دیگری برای تدریس بیایید. میفرمودند: با این وضعیت، ما درس را ادامه میدادیم و درس میخواندیم. حتی مرحوم والد ما نقل میکردند بخشی از کتابهای آقای حاج شیخ، ایشان میفرمودند من روزهی استیجاری میگرفتم و اجیر میشدم بر روزهی قضایی که بر ذمهی کسانی بود که مدیون بودند و از دنیا رفته بودند، با پول روزههای استیجاری، کتاب میخریدم. یعنی فقر بود، تهیدستی بود، امکانات نبود. این همان روحیهی تلاشگری است که امیرالمؤمنین میفرماید شخص متعلّم باید چنین باشد.
امروز تمام عزیزانی که در عرصهی تحصیل دارند زحمت میکشند، دانشآموزان ما، دانشجویان ما، طلاب علوم دینیّهی ما، باید در این مسیر، همان که حضرت از خدا میخواهد، روحیهی تلاش، جهد و کوشش را از دست ندهیم. این نکتهی اول در کلام امیرالمؤمنین: «أَنْ يَدْأَبَ نَفْسَهُ فِي طَلَبِ اَلْعِلْمِ»
«وَ لاَ يَمَلَّ مِنْ تَعَلُّمِهِ» ملول هم نشود از تعلّمش و تحصیلش. خسته نشود. ضمن اینکه روحیهی تلاشگری در اوست، از کسب علم، خسته نشود.
در حالات ابوریحان بیرونی نقل میکنند که آن ساعات پایانیِ عمر ابوریحان، صاحب کتاب آثارالباقیه، اعضای خانواده اطراف بسترش بودند و نفسهای آخرِ ابوریحان بود. به یکی از اطرافیان گفت بروید کنار خانهی من، خانهی فقیهی است، او را صدا بزنید که بیاید. رفتند آن فقیه را خبر کردند. فقیه آمد. همه تصورشان بر این بود که ابوریحان میخواهد این فقیه، نظارتی داشته باشد بر مردن او و بر تجهیز او. وقتی آن فقیه حاضر شد، ابوریحان گفت: من الآن در بستر بیماری، یک مسئلهی شرعی به ذهنم رسید که پاسخش را نمیدانم، مزاحم شما شدم که شما پاسخ بدهیم. آن فقیه گفت: آقای ابوریحان، شما در آستانهی رفتنی! اطرافیانت با چشم اشکآلود دارند شما را نگاه میکنند و شما به دنبال فهمیدن مسئلهی دیگری هستی؟! ابوریحان یک سؤال پرسید. گفت: این مسئله را من بدانم و بمیرم بهتر است یا ندانم و بمیرم؟ آن فقیه گفت: مسلماً بدانی و بمیری یک مسئله عالِمتر رفتهای به محضر خدا. گفت: پاسخ مسئله را بگو. آن فقیه میگوید: پاسخ مسئله را به ابوریحان گفتم. هنوز از خانهی ابوریحان خارج نشده بودم، صدای شیون اهل منزل بلند شد و روح آن عالم فرزانه، ابوریحان بیرونی، به ملکوت پیوست. این همان کلام امیرالمؤمنین است: «وَ لاَ يَمَلَّ مِنْ تَعَلُّمِهِ».
و سوم: «وَ لاَ يَسْتَكْثِرَ مَا عَلِم». متعلّمین، امیرالمؤمنین میفرماید دقت کنند که زیاد به حساب نیاورند اندوختههای علمیِ خودشان را. اگر مدرکی گرفتهایم، اگر عنوانی کسب کردهایم، این را بزرگنمایی نکنیم. مغرور نشویم که به ما بگویند حجةالاسلام، آیتالله، آقای دکتر، آقای مهندس، پروفسور. این عنوانها و القاب و عناوین، آقای متخصص، تکنسین، اینها ما را مغرور نکند و ما را سرگرم نکند. اینها را زیاد به حساب نیاورید. چون اگر زیاد به حساب آوردید، دیگر رشد نمیکنید. غرور پیدا میکنید. از آن مسیرِ اصلی که باید حضور پیدا کرد و حرکت کرد، فاصله میگیرید.
توفیقات همهی عزیزان را در تحصیل ارزشها و فضائل اخلاقی در این فرصتهای باقیماندهی زندگی و موفقیت روزافزون همهی دانشپژوهان، دانشآموزان، دانشجویان و طلاب علوم دینیه و متعلّمین را بهطورکل از محضر پروردگار متعال، خواستارم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.