بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله ربالعالمین وصلی الله علی سیّدنا و نبیّنا حبیب إله العالمین أباالقاسم مصطفی محمد و علی أهل بیته الأئمة الهداة المهدیین المکرّمین لا سیّما بقیةالله المنتظر حجة ابن الحسن العسکری عجلالله تعالی فرجه الشریف.
«وَ تَفَضَّلْ عَلَی عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِیحَةِ».
عرض سلام دارم خدمت همه عزیزان بیننده و شنونده. سخن، پیرامون فرازی از دعای شریف مولایمان صاحبالأمر و العصر والزمان بود که یک شرح وظیفهای در حقیقت در این قسمت از دعا برای تمامی دانشمندان و علماء جامعه، امام عصر از خدا تقاضا میکند که این پیام دارد و خودِ علماء هم باید این دو صفت را دانشمندان و اساتید، در خود ایجاد کنند. یکی وابسته نبودنِ به دنیا. هر استادی، هر دانشمندی، هر آیتاللهی، حجةالاسلامی، دکتری، مهندسی، مدیرکلی، مدیرعاملی، باید تلاش کند وابسته به این عناوین، امکانات، فرصتهای دنیایی نشود و روحیهی خیرخواهی را در خودش تقویت کند.
در این فرصت، من چند حدیث را در بیان حقیقت «زهد» خدمت شما عزیزان عرض کنم. گرچه متأسفانه در برداشتهای ذهنی، بعضی از مردم «زهد» را با نداشتن، نخوردن، نپوشیدن تلقی میکنند که زاهد کسی است که در دنیا با نان خشکی، با خرقهای، در خرابهای اسکان پیدا کند و خوراک و معاشش این باشد. و حال اینکه، این خطاست.
در سخنی رسول خدا میفرماید: «الزُّهْدُ فِی الدُّنْیا قَصْرُ الْأَمَلِ وَ شُکرُ کلِّ نِعْمَةٍ وَ الْوَرَعُ عَنْ کلِّ مَا حَرَّمَ اللَّهُ». پیامبر میفرماید زهد در دنیا، یعنی آرزوهایتان را کوتاه کنید. خیلی بلندپروازی و آرزوهای طولانی که زیانبار است و آرزوهای طولانی سبب میشود که انسان، قیامت را فراموش میکند. «وَ شُکرُ کلِّ نِعْمَةٍ». زهد، یعنی انسان نسبت به هر نعمتی، شکرگزار باشد. نعمتهای الهی را ما فراموش نکنیم. خدا رحمت کند مرحوم آیتالله والد ما را که، یک وقتی به من میفرمودند از خودت شروع کن به شکرگزاری و دائمالذکر بودن. شما ببین چشمَت میبیند بگو: الحمدالله ربالعالمین. زبانت متکلّم است بگو: الحمدلله ربالعالمین. گوشَت میشنود: الحمدلله ربالعالمین. قلبی سالم داری، حمد کن. کبد، کلیه، دست، پا، حافظه، این نعمتهای درونیِ خودمان که در اختیار شخصِ ماست و بعد نعمتهای اطرافمان، پدر، مادر، خواهر، برادر، رفیق، دوست، اسلام، ایمان، روزهداری، پاکی، اینها نعمتهایی است که اگر ما سپاسگزاری کردیم، خدا نعمت را افزایش میدهد و قاعدهی الهی هم همین است: «لَئِن شَكَرتُم لَأَزيدَنَّكُم وَلَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ»: سپاسگزاری کردید، ما نعمت را افزایش میدهیم و اگر کفران کردید، عذاب ما، عذاب سختی است. (ابراهیم/ 7)
در نکتهی دیگر پیامبر میفرماید: «الزُّهْدُ لَيْسَ بِتَحْرِيمِ الْحَلَالِ». زهد معنایش این نیست که حلال را بر خودت حرام بکنی و آن چیزهایی که خدا برای شما جایز دانسته را بر روی خودت ببندی. «وَ لَكِنْ أَنْ يَكُونَ بِمَا فِي يَدَيِ اللَّهِ أَوْثَقُ مِنْهُ بِمَا فِي يَدَيْهِ». زهد یعنی آنچه نزد خداست، برای تو اعتبارش بیش از آنچه باشد که نزد خودِ توست. به داشتههای الهی بیشتر دلبسته باشی تا به داشتههای خودت. به وعدههای خدا مؤمن باشی. این را میگویند انسانهای زاهد. لذا آنهایی که این نگاه را دارند، در انفاق و دستگیری و محبت به دیگران، تعلل و کوتاهی نمیکنند.
سخنی هم از آقا امیرالمؤمنین تقدیم کنم که حضرت میفرماید: «اَلزُّهدُ كُلُّهُ بَينَ كَلِمَتَينِ مِنَ القُرآن». حضرت میفرماید تمام زهد، در دو کلمه در قرآن قرار گرفته. حضرت میفرماید: «لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ». زهد یعنی اینکه آنچه از شما میگیرند، شما را از خدا جدا نسازد. «وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ» و آنچه که به شما میدهند، باز سبب فرح زیادی و غفلت شما از خدا نشود. زاهد یعنی کسی که آنچه در دنیا از دست میدهد، از خدا نمیبُرَد. آنچه به او میدهند، از خدا غافل نمیشود. به تعبیر عوام، کام او با یک حبّه نبات شیرین و با یک غوره، ترش نمیشود. او خدا را برای خدا میخواهد. دادههای الهی بر ایمان او میافزاید. در مصیبتها و سختیها هم از خدا نمیبُرَد.
بعد حضرت فرمود: «ومَن لَم يَأسَ عَلَى الماضي: کسی که بر آنچه از او رفته، تأسف نمیخورد». «ولَم يَفرَح بِالآتي» و آنچه به او رسیده و بدست آورده، فرحی پیدا نمیکند که از خدا غافل بشود، «فَهُوَ الزُهد». این را امام میفرماید همان حقیقت زهد است.
و جملهی پایانی هم فرمایشی از سخن آقا امام صادق علیهالسلام عرض کنم. که حضرت میفرماید: «لَيْسَ اَلزُّهْدُ فِي اَلدُّنْيَا بِإِضَاعَةِ اَلْمَالِ وَ لاَ بِتَحْرِيمِ اَلْحَلاَلِ». زهد در دنیا به معنای ضایع کردن دارایی شما و به معنای حرام کردنِ حلال نیست. «بَلِ اَلزُّهْدُ فِي اَلدُّنْيَا أَنْ لاَ تَكُونَ بِمَا فِي يَدِكَ أَوْثَقَ مِنْكَ بِمَا فِي يَدِ اَللَّهِ»، بلکه زهد در دنیا، اعتمادت به آنچه در دست توست، بیش از آنچه نزدِ خداست نباشد.
در زمان آقا امیرالمؤمنین، حضرت در جریان جنگ جمل، ورودی داشتند به شهر بصره. در شهر بصره، دو برادر زندگی میکردند و هر دو از نظر مالی، وضعیت خوبی داشتند. یک برادر تارک دنیا شده بود و در مسجد جامع بصره مشغول عبادت و رازونیاز شده بود و قید همه چیز را زده بود: زندگی، سرمایه و همه چیز را رها کرده بود. برادر دیگر، در کار بود و در بازار بود و فعالیت داشت. آن برادری که در جامعه بود، حضرت را دعوت کرد برای یک وعده ناهار در منزلش. امام هم دعوت او را قبول کردند و از این قبول هم استفاده میشود که رفتار او را امام تأیید میکردند که خانهی او رفتند. با جمعی از اصحاب رفتند. خانهی بزرگی داشت. امکانات خوبی در این خانه بود. حضرت وقتی خانه و امکانات را دیدند، به آن شخص فرمودند: مراقب باش این امکانات دنیایی، تو را از آخرت غافل نکند. اسلام با خانهی خوب، با امکانات خوب، مخالف نیست بلکه اسلام، با وابستگی مخالف است. اسلام با دنیا مخالف نیست. دنیا مزرعهی آخرت است. اسلام با حبّ دنیا مخالف است. بعد که حضرت این را فرمودند، آن شخص گفت: یا أمیرالمؤمنین من در همین خانه، به فقرا اطعام میکنم و جلسات دینی میگیرم و یک سری از کارهای خودش را گزارش داد. آقا فرمودند آفرین بر تو. تو از دنیای خوب، آخرت خود را داری بهرهبرداری میکنی. بعد گفت: آقا، من یک برادری دارم. این برادر من، قید زندگی را زده و رفته در مسجد جامع بصره معتکف شده و به شما هم خیلی ارادت دارد. حرف ما را هم نمیپذیرد. شما یک نصیحتش کنید که از این انزوا بیرون بیاید. امام با اصحاب، حرکت کردند به سمت مسجد جامع بصره، شخصی جلوجلو رفت و به این فرد خبر داد که امیرالمؤمنین دارند میآیند. این شخص آمد درب ورودی مسجد ایستاده بود و منتظر حضرت بود. همین که امام را دید، خودش را انداخت روی قدمهای حضرت، اول جملهای که امام به او فرمودند این بود: «یا عُدَیَّ نَفسَک: ای دشمنکِ جان خودت، با خودت چه میکنی؟». گفت: من از دنیا منصرف شدهام و همه چیز را رها کردهام و آمدهام به مسجد تا عبادت و نماز و روزه داشته باشم. امام فرمودند: این روش را ما نمیپسندیم. در جامعه باش، کنار خانواده باش، با مردم باش، تجارت کن، کار کن. کار برای مرد زینت است. حضور در جامعه داشته باش ولی وابسته به جامعه و دنیا نباش. و از این فرصتهایی که خدا به تو داده، برای خدمت به خلق خدا و در راه خدا، استفاده کن.
این را میگویند زهد واقعی. در دنیا بودن و دل به دنیا نسپردن.
«وَ تَفَضَّلْ عَلَی عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِیحَةِ».
و صلی الله علی محمدٍ وآله الطاهرین.