در حالات یکی از علماء بزرگ نقل می‌کنند، ایشان خیلی مشتاق بود امام زمان (عج) را زیارت کند. می‌گوید: یک شب در عالم خواب، به من گفتند که اگر امام عصر را می‌خواهی زیارت کنی، در تبریز خواهی دید، حضرت را در تبریز خواهی دید.
این عالِم بزرگ نجفی، به اشتیاق امام زمان (عج)، از نجف حرکت می‌کند می‌آید تبریز. می‌گوید: در آن خانه‌ای که وارد شده بودم، مشغول شده بودم به دعا و توسل و تهجّد و ذکر و رازونیاز تا 38 روز. روز سی‌وهشتم، یک دفعه، لحظه‌ای صبح خوابم برد. در عالم خواب گفتند: الآن حضرت در بازار آهنگرهای تبریز، درِ مغازه‌ی فلان پیرمرد قفلساز است.
این عالِم نجفی می‌گوید: سریع برخاستم، وضو گرفتم، لباس تمیز پوشیدم، خودم را رساندم به بازار آهنگرهای تبریز و سراغ مغازه‌ی پیرمرد را گرفتم. مغازهای را به من نشان دادند که مغازه‌ی ساده‌ی محقّر کوچکی هم بود. پیرمردی قفلساز بود در این مغازه‌ی جمع‌وجور داشت کار می‌کرد دیدم دَمِ درِ مغازه، یک چهارپایه‌ای گذاشته بودند و قلب عالم امکان، روی آن چهارپایه جلوس کرده بودند. به قول آن شاعر می‌گوید: آن شب تو را به خوبی تشبیه ماه کردم، تو خوب‌تر ز ماهی من اشتباه کردم.
رفتم جلو، سلام کردم به حضرت. آقا جواب دادند و فرمودند: فقط بایست و نگاه کن. کنار دستِ حضرت ایستادم. پیرمرد هم مشغول کار خودش بود. در همین اثنی، یک پیرزنی رسید، قفل بدون کلیدی در دستش بود. رو کرد به این پیرمرد و گفت: این قفل من را چند می‌خری؟ (حالا حضرت دارند می‌بینند و آن عالم نجفی هم دارد نگاه می‌کند). پیرمرد گفت: بدون کلید همین‌طوری 8 شاهی قیمتش هست. پیرزن با تعجب گفت: من از اول بازار تا اینجا، این قفل را نشان تمام مغازه‌دارها دادم و همه گفتند بیش‌تر از دو شاهی نمی‌ارزد ولی شما 4 برابر آن قیمت، دارید قیمت می‌دهید! تعجب کرد که: همه می‌گویند 2 شاهی و شما می‌‌گویی 8 شاهی؟ پیرمرد رو کرد به پیرزن و گفت: خواهرم! تو مسلمانی و من هم مسلمانم. جنس مسلمان را نباید خراب کرد. ارزش واقعیِ جنس تو 8 شاهی است. پیرزن گفت پولش را بده. پیرمرد قفلساز 8 شاهی را به آن پیرزن داد و رفت. آقا رو کردند به آن عالم نجفی و فرمودند: به شیعیان ما بگویید: چلّه‌نشینی، مسجد سهله رفتن، دعا و توسل، کاری از آن ساخته نیست اگر اخلاص در عمل نداشته باشید.
ما در عمل خودمان اخلاص داریم؟ هِی مسجد جمکران می‌روی؟ کلاه سر مردم می‌گذاری؟ جنست را به أعلی القیم میفروشی در این آشفته بازار، این چه ارادتی است؟ این چه دینداری است؟ خب امام عصر (عج) که این‌ها را می‌بیند!
منتظر یعنی آن پیرمرد قفلساز!
آقا فرمودند به شیعیان ما بگویید: اخلاص در عمل نشان بدهید، دنبال ما نمی‌خواهد بگردید، ما خودمان می‌آییم دیدنتان.
امام زمان، گمشده نیست که او را باید پیدا کرد. امام زمان، به حسبِ روایت شریف خودِ حضرت، خورشید جهان‌افروزی است که ما در ظلمت‌‌های نفسانی خود، نورانیت این خورشید را نمی‌بینیم.
