خیلی از مردم میگویند که چرا حضرت ولیعصر عج امروزه در بین ما نیست و درواقع فلسفهی غیبت چیست؟
یکی از علتهای اصلی غیبت که در روایات ذکر شده، آزمایش انسانهاست. در هر دورهای و در هر زمانی، انسانها آزموده میشدهاند. کسی نیست که امتحان نشود: یک نفر با فقر، یک نفر با ثروتش؛ پیر، با پیریِ خودش و جوان، با جوانیِ خودش؛ یکی با چشم و ابرو و قیافه و دیگری، با وضع دیگر، همه در آزمون هستیم و همهی انسانها دارند آزموده میشوند.
این امتحان در همهی اعصار بوده است. یکی از ابزارهای امتحان الهی، حجتهای خدا هستند. خداوند، عالم را با آدم – که نمایندهی خداست – شروع میکند. آدم (ع)، خودش یک معیاری است برای آزمون انسان. نوح، ابراهیم، ادریس، شعیب، الیاس، موسی، عیسی و ... (علیهم الصلوات) همگی ابزارهای امتحان خدا بودهاند. پیامبر (ص) و ائمه علیهمالسلام نیز به همین نحو، ابزارهای آزمایش الهی هستند.
امام زمان (عج) هم یکی از ابزارهای آزمایش الهی است. یقیناً امتحان ما مردم و پاداش ما مردمِ در عصر غیبت، اگر از این آزمون سربلند بیرون بیاییم، به مراتب بیشتر از یاران رسول خداست.
نقل است، روزی اصحاب، نزد پیامبر (ص) نشسته بودند. پیامبر (ص) فرمودند: چه قدر مشتاقم برادران خودم را ببینم؟ اصحاب عرض کردند: یا رسولالله! مگر ما برادران شما نیستیم؟ پیامبر (ص) فرمودند: شما یارانِ من و اصحاب من هستید، برادران و اخوان من، کسانی هستند که در دورهی آخرالزمان، حجّت خدا بین آنها نیست و تنها عاملِ هدایت، سیاهیِ بر روی کاغذ است (یعنی قرآن و روایات). اینها در این شرایط، ایمانشان را حفظ میکنند. اینها به من، از شما به من، نزدیکترند».
البته این نکته را متذکر بشوم که «آزمایش» نسبت به خدا برای بندگانش، نه به معنای فهمیدن چیزی است؛ آزمایشی که ما میگوییم، یعنی شکوفا شدن انسانها، یعنی شناخته شدنِ مردم، یعنی خوبان، خودشان را نشان بدهند.
کربلا، یک صحنهی آزمایش بود. حبیببنمظاهر، خودش را نشان داد و سلیمانبنصُرَدِ خُزاعی هم خودش را نشان داد. حُرّ بن یزید ریاحی شد یک سردار تائب و از طرف دیگر، عبیداله بن حُرّ جُعفی شد یک سردار نادمِ إلی الأبَد.
در این امتحانات است که شخصیت افراد، پرورش پیدا میکند.