روزهای پایانی عمر ابوی – خدا رحمتشان کند – در آی.سی.یو بستری بودند و از نظر جسمی وضع خوبی نداشتند. لولهای در دهان ایشان بود که از طریق این لوله تنفس میشد و از طریق بینی، به ایشان غذا میدادند. حالشان سخت بود. قلبشان مشکل داشت، عفونت ریوی داشتند. آیتالله حاج شیخ علی اصغر دستغیب، تولیت آستان احمدی و محمدی (ص) در یکی از همین روزها به ملاقات ایشان رفته بودند. نقل میکردند: کنار تخت حاج آقا رفتم. حالشان سخت بود. به ایشان گفتم: حالتان چطور است؟ ایشان به زحمت، لبها را جمع کردند، نمیتوانستند حرف بزنند. آهسته گفتند: أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[1]: یادِ خدا انسانها را آرام میکند.
روی تخت بیمارستان، روزهای پایانی، در آن شرایط سخت، ألا بذکر الله تطمئن القلوب.
اگر مشکلی در زندگی ما به وجود میآید، آیا ما هم این ایمان را داریم که به یاد خدا باشیم و صبوری کنیم؟
[1] سوره رعد، آیه 28