دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان
اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ واحْمِلنی فیهِ علی العَدْلِ والإنْصافِ وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین.
برنامهی دوازدهمین روز از ماه مبارک رمضان را با دعای منسوب به رسول خدا را در خدمت شما مرور میکنیم. در این دعای روز دوازدهم، چهار ویژگی ارزشمند را وجود مقدس پیامبر از خداوند تقاضا میکند:
اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ. پروردگارا! ما را امروز آراسته کن و بپوشان بر ما جامهی عفت ورزیدن را و پوشانده بودن از گناه را. خطاهایی که کردیم دیگران متوجه نشوند کاستی های ما را. و توفیق عفاف و عفت ورزی را به ما مرحمت کن. واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ. پرودگارا! به ما لباس قناعت و قانع زیستن را عنایت کن. و کفاف و به اندازهی نیاز تحصیل کردن را از دنیا به ما عنایت کن. واحْمِلنی فیهِ علی العَدْلِ والإنْصافِ. پرودگارا در این روز، ما را به عدل و انصاف وادار کن. مسیر زندگی ما، مسیر رعایت عدالت بشود، با دیگران با عدل برخورد کنیم، با انصاف برخورد کنیم. انصاف یعنی آن چه برای خود میپسندید برای دیگران هم بپسندیم و تراز نگاه ما با دیگران، تراز الهی قرار بگیرد.
چهارمین تقاضا: وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ. خدایا! ما را ایمن بدار و در امنیت قرار بده، از هر چه که ما از آن میترسیم. چه از شیاطین جن و چه از شیاطین انس. گاهی اوقات ما یک دغدغه هایی داریم و یک اضطراب هایی داریم، وحشت میکنیم از اینکه شیطان ما را فریبد، یا شیطان صفتان ما را دور بزنند، یا بعضیها بخواهند بر علیه ما اقدامی بکنند، میگوییم پرودگارا! ما را در امان خودت قرار بده، از هرچه ما از آن میترسیم و خوف داریم بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین. بحق عصمتت و پاکی ات ای عصمت بیم داران و خائفین.
در این چهارنکتهی که در این روز عزیز ما از محضر پرودگار مهربان در کلام رسول خدا تقاضا میکنیم، یکی بحث عفت هست که پیامبر اکرم میفرماید: لباس عفت ورزی را خدا بر ما بپوشان.
اساسا امیرالمؤمنین میفرماید: عَلَى قَدْرِ اَلْعِفَّةِ تَكُونُ اَلْقَنَاعَةُ[1]. مردم به همان اندازه که عفت دارند قانع هستند. چون در فراز بعد هم پیامبر عرض میکند که قناعت را به ما بده، یک ارتباط تلازمی بین عفت و قناعت وجود دارد. آدم های قانع آدم های عفیفی هستند. آدم های حریص آدم های بی عفتی میشوند. کسی که حرص دنیا دارد دروغ هم میگوید، ظلم هم میکند، اجحاف هم میکند، زیاده خواهی را طلب میکند، لذا آن چه که میتواند ما را سالم نگهدارد، قانع بودن به آن چیزی هست که خدا به ما داده است. البته معنای قناعت این نیست که ما کار نکنیم، تلاش نکنیم. خدا به حضرت موسی فرمود: موسی! به بندگان من بگو، همان گونه که من عبادت آینده را جلو جلو از شما نخواستم، شما نیز رزق و روزی آینده را جلو جلو از من مطالبه نکنید. این میشود قناعت. یعنی ما امروزمان را خوب کار کنیم، فردا، چو فردا آید فکر فردا کنیم. لذا حرص با بی عفتی عجین است، قناعت با عفت عجین است.
یکی از چیزهایی که پیامبر خواستند و من در یک داستان گذرا تکمیل کنم، کفاف است. از خدا بخواهیم به اندازه کفاف یعنی به اندازه ادارهی زندگی خدا به شما بدهد، با آبرو زندگی کنید، با عزت زندگی کنید و تأمین باشید، حالا در حساب شما پولی هم باشد یا نباشد.
در حالات پیامبر اکرم دارد که عصر تابستانی بود، پیامبر با عدهی از اصحاب، از اطراف مدینه داشتند میآمدند به سمت مدینه، رسیدند به یک قبیلهی که بزرگ این قبیله از ثروتمندان عرب بود و هزاران رأس گوسفند و شتر داشت، پیامبر بسیار تشنه بودند. ظرفهای بزرگی از شیر دوشیده شده بود، پیامبر به آن دامدار ثروتمند عرب گفتند یک ظرف شیر به من بدهید. این دامدار حریص دنیا، به پیغمبر عرض کرد یا رسول الله! این شیرهای در این ظرفها، خوراک امشب قبیلهی ما هست و شیرهایی در پستان های شترها، خوراک فردای قبیلهی ماهست. یعنی شیر بی شیر. پیامبر اکرم دعایش کردند و فرمودند: اللهم زده مالا. خدایا! مالش را زیاد کن.
کریمان با بدان هم بد نکردند.
حرکت کردند و آمدند، در نزدیکی های مدینه رسیدند به یک چادر سیاهی، یک جوان عربی بود، بزغالهی داشت و یک چادری و یک زندگی بسیار سادهی حد اقلی. پیامبر درب آن چادر ایستادند و به آن جوان عرب گفتند یک ظرف آب بیاور. از او شیر نخواستند و گفتند آب بیاور، این جوان سریع رفت پشت چادر و از پستان آن بز شیری دوشید و ظرف شیری آورد. پیامبر ظرف شیر را نوشیدند و فرمودند: الله ارزقه کفافا. خدایا به اندازه کفاف به ایشان بده. مسلمانها تعجب کردند و عرض کردند یا رسول الله! آن ثروتمند عرب که از او شیر خواستید و داشت و نداد، دعا کردید که خدایا مال او را زیاد کن. این جوان تهی دست عرب که از او آب خواستید و شیر آورد، گفتید خدایا به اندازهی کفایت به او بدهید. پیامبر فرمود: قُوتَ آلِ مُحَمَّدِ كَفَافاً. ما خاندان رسالت از خداوند به اندازه کفایت میخواهیم.
عزیزان از خدا بخواهید تا هستید دست تان جلو خلق دراز نشود، حالا در حساب شما پول موجود باشد یا نباشد. املاکی داشته باشید یا نداشته باشید. با آبرو زندگی را بگذرانید، بدون نیاز به سوی خلق و احتیاج شما فقط به سوی خالق باشد.
[1] غرر الحکم و درر الکلم , جلد۱ , صفحه۴۵۱