دعای روز دهم ماه مبارک رمضان
االلهمّ اجْعلنی فیهِ من المُتوکّلین علیکَ واجْعلنی فیهِ من الفائِزینَ لَدَیْکَ واجْعلنی فیهِ من المُقَرّبینَ الیکَ بإحْسانِکَ یاغایَةَ الطّالِبین.
عرض تسلیت به مناسبت سالروز وفات بزرگ بانوی عالم اسلام، حضرت خدیجه بنت خویلد، شخصیتی که در رشد اسلام نقش وسیع و گستردهی داشت.
در دعای روز دهم سه خواسته را رسول خدا به محضرپروردگار عرض میکند:
اللهمّ اجْعلنی فیهِ من المُتوکّلین علیکَ. پرودگارا! ما را از توکل کنندگان و متوکلین به خودت قرار بده. یعنی ضریب توکل را در ما بالا ببر.
دوم: واجْعلنی فیهِ من الفائِزینَ لَدَیْکَ. پرودگارا! در این روز من را از رستگاران نزد خودت قرار بده. ما در زمرهی کسانی باشیم که عاقبت بخیر شده باشیم، رستگار شویم.
واجْعلنی فیهِ من المُقَرّبینَ الیکَ. پرودگارا! ما را از مقربین به سوی خودت، از کسانی که مقرب به شما هستند قرار بده. مقام تقرب، مقام بسیار والایی است.
در سورهی مبارکهی واقعه خداوند در توصیف سابقون میفرماید: ﴿وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ﴾﴿اُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ﴾. اولین پاداشی که خدا در قیامت به سابقون میدهد، تقرب مقامی با خدا هست. لذا در این دعا هم پیامبر عرض میکند خدایا هم توکل ما را به خودت و هم رستگاری ما را نزد خودت و هم اینکه ما از زمرهی کسانی باشیم که نزدیک هستیم به شما. آن هم بإحْسانِکَ یاغایَةَ الطّالِبین. آن هم از احسان شما میخواهیم ای نهایت آرزوی طلب کنندگان.
چون روز وفات حضرت خدیجه این بزرگ بانوی عالم اسلام هست، این نکته را من عرض کنم و حق مطلب را رعایت کرده باشم که انصافا حضرت خدیجه از کسانی بود که اسوهی توکل به خدا بود.
عزیزان! شعار کار آفرینی را در این عصر معاصر زیاد میشنویم و میگوییم، اما کار آفرین واقعی حضرت خدیجه بود. در دوران کفر، قبل از اسلام، در زمانی که فقر در مکه و حجاز بیداد میکرد، حضرت خدیجه بر بلندای خانهی خودش در انتهای کوه مروه، بر پشت بام خانهی خودش گنبدی از پارچهی مخمل سبز را بر پا کرده بود. هر فقیری از هر قسمتی که وارد مکه میشد، خانهی خدیجه نشان بود و پیدا میکرد. خانهی خدیجه محل رجوع نیازمندان بود. در آن دورانی که امنیت اقتصادی نبود، فقر غوغا میکرد، حضرت خدیجه با سرمایه گذاری خودش، با انعام و اکرام خودش به جامعهی محروم زمان کمک میکرد و این را بد نیست من عرض کنم.
اعتقاد من این است که حضرت خدیجه دو کار بزرگ در زندگی او شکل گرفت و خدا دو پاداش بزرگ به او عطا کرد.
کار اول: به داد مردم رسیدن. از سرمایهی خدایی خرج خلق خدا کردن برای خدا. این کار حضرت خدیجه قبل از اسلام سبب شد که توفیق همسری با پیغمبر نصیب او شود. همانگونه که به داد بندگان خدا میرسید، بهترین بندهی خودش را به شوهری او در آورد.
کار دوم حضرت خدیجه در شب ازدواج در خانه خودش، وقتی که داماد وارد حجله شد، صندوق چوبی را مقابل پیغمبر گذاشت. این داستان مربوط به 15 سال قبل از بعثت پیامبر هست. پیامبر 25 ساله هست و هنوز 15 سال به رسالت باقیمانده است. جعبهی چوبی را مقابل پیغمبر گذاشت که پر از کلیدها بود. به پیغمبر عرض کرد یا محمد! این صندوق حاوی کلید تمام انبارهای من است، همهی اینها در اختیار شما و من هم کنیز شما. یقینا پاداش این کار جز حضرت فاطمهی زهرا، نبود. اگر خدا غیر از فاطمهی زهرا به خدیجه میخواست پاداشی عنایت کند، چه بسا حق این کار ادا نمی شد.
ای خدیجه! همهی هستی ات را برای ما به صحنه آوردی، ما گوهر یکدانهی نظام خلقت را که افتخار پیغمبر و امیرالمؤمنین و اولیاء معصومین هست، به دختری تو در میآوریم. افتخار مادری آن سیده نساء العالمینی که ائمهی ما افتخار به فاطمهی زهرا میکردند، در دامن تو فاطمه را پرورش میدهیم. این ضریب توکل حضرت خدیجه بود. من با یک حدیث از فرمایشات وجود مقدس امام جواد تمام کنم که امام جواد فرمود: اَلثِّقَةُ بِاللَّهِ تَعَالَى. اعتماد و توکل به خدا، ثَمَنٌ لِكُلِّ غَالٍ. بهایی بدست آوردن هرچیز گرانبهایی است وَ سُلَّمٌ إِلَى كُلِّ عَالٍ. نردبان ترقی برای رسیدن به هر مقام بلندی است. آن هایی که میخواهند آن سرمایه های گرانبها را بدست آورند و به آن مقامات عالیه برسند:
بندگی کن تا که سلطانت کنند تن رها کن تا همه جانت کنند.