در بلوار شهید چمران یک آقایی که ادعا میکرد که خودش و خانمش استاد دانشگاه است.
یک کسی داشت از حجاب سؤال میکرد و ما پاسخ میدادیم.
یکدفعه دیدیم جلوی همه مردم این آقای استاد دانشگاه روسری از سر خانمش کشید.
گفت: مثلاً این روسری سر زن من نباشد به کجا برمیخورد؟ اگر این خانم من روسری سرش نبود بیعفت شد؟
خود این زن دوباره روسری را سر کرد.
تا آمدیم جواب بدهیم یک جوانی بود نشسته بود که پاسخ بگیرد. یکدفعه شروع به صحبت کردن کرد و گفت: آقایی که میگویی استاد دانشگاه هستم. تو چه آدم باسوادی هستی که جلوی مردم روسری از سر ناموست برداشتی. زنت هم از این کار بدش آمد.
گفت: زنم از این کار بدش نیامد.
جوان گفت: اگر خانمت از این کار خوشش میآمد دوباره روسری را سر نمیکرد.
جواب منطقی داد.
طرف ساکت شد.
این عناد است.
میخواهی چه چیزی را ثابت کنی؟ روسری از سر زنت برمیداری تا با چه کسی لجاجت کنی؟
با اسلام؟ یا با خودت؟ یا با مردم؟
حساب غلط چهارتا را نباید پای حساب یک جامعه گذاشت. دو مسجدی هم بد عمل کردند چه ربطی به مسجد دارد؟
چهارتا مسئول نیز خطا کردند. نباید که جمهوری اسلامی زیر سؤال برود. بله؛ البته در جمهوری اسلامی مسئول ناخلف هم هست؛ دادگستری ضعیف هم هست.
جمهوری اسلامی است ولی صد در صد کارهای ما اسلامی نیست.
ما این را قبول داریم.
اگر در یکبخشی از جامعه آسیب بود نباید مسیر عناد و ستیزه خویی را پیش بگیریم و شروع به تخریب کنیم و خالی لیوان نظام را ببینم و پری لیوان نظام را نبینیم. خدمات را نبینیم و فقط کاستیها را ببینیم.
قطعاً باید با تخلفات و کاستیها برخورد شود.