در نهجالبلاغه، در صفات متّقین، امیرالمؤمنین (ع) یکی از بیش از 110 خصلت انسانهای باتقوا را اینگونه نام میبرد: قُلُوبُهُم مَحزونَه. انسانهای باتقوا، قلبی اندوهگین دارند.
حالا اینجا یک سؤال است: آدم باتقوای درستکارِ نمازخوانِ خمسپرداختکنِ زکاتاداکُن، چرا باید قلبش اندوهگین باشد؟ ناراحتی و نگرانی و اندوه، از آنِ کسانی باید باشد که بندگیِ خدا را نمیکنند. آن کس که حساب درستی دارد و وظایف خود را به درستی انجام داده و نماز و روزهی خود را به جا آورده، دیون مالی خود را ادا کرده، چرا اندوهگین باشد؟؟
اینجا دو سه وجه برای این «قلوبُهُم مَحزونَه» ذکر میشود که از خدا بخواهید پیوسته قلبتان اندوهگین باشد.
وجه اول: انسانهای باتقوا، در عین حالی که وظایف خود را در محضر خدا انجام دادهاند، نماز قضا ندارد، روزهی قضا ندارد، خمس پرداختنشده ندارد، زکات بهتعویقافتاده ندارد، کوتاهیِ در امر واجبات ندارد، اما وقتی خود را در برابر بیکران نِعَمِ الهی میبیند، خجالت میکشد. میگوید: خدا با ما چه کرد و ما چه کردیم؟ خدا یک بدن سالم به ما داده، هنر کردهایم و یک ماه رمضان را روزه میرویم. نه یک ماهِ رمضان، یک سال را روزه برو. با کدام بدن؟ با کدام سلامتی؟ خدا زبان به ما داده، چهار تا حرف حق هم زدهایم. با کدام زبان حرف حق زدهای؟ زبانی که مالِ اوست! خدا پولی به ما داد و برکتی به زراعت و دام و اموال و دارایی ما داد، هنر کردیم خمس دادیم، هنر کردیم زکات دادیم. با کدام پول؟ پولی که متعلّق به اوست. قلب اندوهگین یعنی همین. یعنی هر چه تلاش بکنید، حقِ الهی را ادا نکردهاید.
ما به اندازهی پیغمبر، بندگی کردیم؟ این پیامبر، با این شدتِ عبادت، یک جمله از رسولالله (ص) بگویم. به خدا عرض میکند: «إلَهَنا مَا عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِک وَ مَا عَرَفناکَ حَقَّ مَعرِفَتِک». پروردگارا! آنگونه که باید تو را بشناسیم، نشناختیم و آنگونه که باید تو را بپرستیم، نپرستیدیم. مغرور نشوید با یک ماهِ رمضان روزهرفتن! با چهار شاهی مال دنیا در راه خدا خرج کردن، خدا را مدیون خود بدانید! با چهار تا سفر زیارتی، باد به غبغب نیندازید! پیغمبر (ص)، اُسوهی بندگی است و عرض میکند: «وَ مَا عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِک». بندگیِ حقیقیِ خدا را کسی نتوانسته انجام بدهد.
بله، از ما در حدّ ظرفیتمان انتظار دارند. میگویند آقای حاجی! اینقدر به تو پول دادیم، خمست را بده در حدّ پولت؛ زکاتت را بده در حدّ اموالت؛ حرف بزن در حدّ موقعیتت؛ کار بکن در حدّ امکاناتت. ما در حدّ تو، از تو انتظار داریم نه در شأن خودمان.
خب این نسبتِ به رسول خدا (ص). لذا عزیزان، قُلوبُهُم مَحزونَه که امیرالمؤمنین (ع) در نهجالبلاغه میفرماید، یک وجه آن همین است. ما در سنجش خودمان با خدا، باید خجالتزده باشیم؛ چون کاری نکردهایم.