بنا نیست که همیشه ما بزرگتری بالای سرمان باشد و امر و نهی کند.
علمای علم اخلاق میگویند: به چند طریق میتوانید خودتان را بسازید:
1- داشتن استاد خوب
2- داشتن رفیقِ خوب
3- معاشرت با مردم و گرفتن درس از رفتار مردم.
خودِ مردم الگو هستند و خودِ مردم، درس هستند. خوبیها را میبینید، اضافه کنید به خودتان. بدیها را میبینید، رعایت کنید و ترک کنید.
به لقمان گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بیادبان.
بیادب هم میتواند استاد اخلاق باشد.
کسی دارد در خیابان ناسزا میگوید، شما میبینید و این رفتار را تکرار نمیکنید.
جریانی را میشنوید که فردی در محیط خانه خوب عمل نمیکند و همه ناراحت هستند؛ شما مراقب باشید که مبتلا نشوید.
پوشش مردم، نوع غذا خوردن مردم، رفتار مردم، همه درس است.
خدا رحمت کند پدربزرگ مادری بنده، حاج آقای مؤیدالإسلام، از ایشان شنیدم که میفرمودند: شیراز، یک منبریِ قَدَر و توانمندی داشت حدود 80 سال قبل به نام مرحوم «سیّدِ شَرَفه». ایشان میفرمودند: سیّد شرفه استاد ما بود و منبریِ بسیار مسلطی بودند.
یک بار به ایشان عرض کردم: حضرت استاد! شما فنّ خطابه را از چه کسی یاد گرفتهاید و استاد خطابهی شما کیست؟
مرحوم سید شرفه این حرف را زد: در هیچ مجلس سخنرانی و روضهای شرکت نکردم و پای هیچ منبری ننشستم، مگر اینکه حُسنی به محاسن خود افزودم و عیبی از معایب خودم زدودم.
ولی خیلی از ما اینگونه عمل نمیکنیم. زمانی که صبح از خانه بیرون میآییم تا ظهر که به خانه برمیگردیم، باید ده ها درس آموخته باشیم؛ بدیهای مردم، درس است؛ خوبیهای مردم، درس است.
بدیها را از زندگی حذف کنید و خوبیها را به زندگی اضافه کنید.
قرآن را ببینید؛ فرعون هم میتواند استاد اخلاق باشد. روش غلط فرعون را ما انجام ندهیم. راهِ به بنبسترسیدهی قارونها، نمرودها، شدّادها و طغیانگران تاریخ را ادامه ندهیم. اینها برای همهی ما درس است.