در جمعی نشسته بودیم. یکی از مسئولین و مدیران استان، پیش من آمد و گفت: آقای حدائق! تکلیف ما را روشن کنید.
گفتم: بفرمایید.
گفت: بعضیها میآیند میگویند ما کار نماز داریم انجام میدهیم و نماز، سرخط کارهاست. بعضیها میگویند ما کار قرآنی داریم انجام میدهیم و قرآن سرخط کارهاست و اولویت است. شما دارید میگویید امام زمان (عج) و ولایت، سرخط است. تکلیف ما را روشن کنید که کدام سرخط است .
گفتم: به اجماع عقل و نقل، کار امام زمان (عج)، بر همهی اینها مقدم است.
گفت: بر قرآن؟!
گفتم: حتی بر قرآن.
گفت: چطور؟!
گفتم: قرآنی که مردم، مفسّر آن را نشناسند، میشود حجّاج بن یوسف ثقفی. او حافظ کل قرآن بود، اما صدهزار شیعهی علوی را در طی 20 سال کُشت؛ با تلاوت قرآن! با تلاوت قرآن.
همین ماهوارهها را ببینید! بعضی حجاب ندارند و با چه وضع رسوایی، خانم حجاب ندارد اما با پای نیمهلخت دارد قرآن تفسیر میکند. این قرآن است!
معاویه قرآن میخواند. نهروانیها جلوی امیرالمؤمنین (ع)، قرآن در دستشان بود و جلوی ولایت در آمده بودند. قرآنِ بیولایت، میشود حجاجبنیوسف. نمازِ بیولایت، اگر کسی نماز بخواند و ولایت نداشته باشد، میشود ابنملجم مرادی. ابن ملجم، نماز شب میخواند. مگر هر کسی نماز میخواند، محترم است؟ آیا این که نماز میخواند، امام معصومش را شناخته است؟ پیغمبر (ص) فرمود: مردم! برسید به دادِ یتیمهای بیامام؛ آنهایی که امام زمانشان را نشناختند، و امروز یک مشکل جدی جامعهی ما همین است.