در روایت داریم، آقا امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرمایند: یکی از تعصبات و عصبیّت‌های خوب، تعصب حضرت حمزه بود. حضرت حمزه سلام‌الله علیه، عموی پیامبر (ص) بود. ایشان یک صحنه‌ای را دید که باعث مسلمان‌شدنش شد. تعصب، حضرت حمزه را گرفت.

 بعضی می‌گویند: تعصب حضرت حمزه این بوده که دیده ابوجهل، پیغمبر (ص) را کتک زده است.

 

ایشان یک آدم سلحشور بود و هم‌سن پیغمبر (ص) بود. گاهی اوقات چندین روز به شکار می‌رفت و در مکه حضور نداشت.

اما امیرالمؤمنین علی (ع) در روایت می‌فرمایند: حضرت حمزه صحنه‌ای را دید و صحنه این بود: پیغمبر (ص) در مسجدالحرام تنها نشسته بودند و مشغول مناجات و ذکر بودند. ابوجهل و بعضی از سران قریش، برای اهانت به پیغمبر (ص)، یک شکم‌بِه بچه شتری را دستور دادند که ببرید از پشتِ سر، بیندازید روی پیامبر (ص).

آقایان! این اسلام به رایگان به ما نرسیده!

اینقدر پیغمبر (ص) برای اسلام خون دل خورد! خدا شاهد است که اگر درصدی، اگر یک درهزارم آن توهین‌هایی که به پیغمبر (ص) می‌کردند نسبت به ما انجام می‌شد، اصلاً از اسلام دست برمی‌داشتیم!

شکم‌به آلوده را آوردند و انداختند روی شانه‌های پیغمبر(ص).

حضرت حمزه این صحنه را دید. تعصّب و حمیّت حمزه، او را به جوش آورد. آمد این شکم‌به را از روی شانه‌ی برادرزاده‌اش برداشت و شمشیر کشید و جلوی قریش ایستاد و فرمود: اگر تا به امروز مسلمان نشده بودم، به واسطه‌ی این توهینی که به برادرزاده‌ام کردید، أشهدأن لا إله إلا الله و أشهد أنّ محمداً رسول الله.

و می‌گویند حضرت حمزه، ابوجهل را زیر باد کتک و لگد گرفتند که سران قریش به دادِ ابوجهل رسیدند و ایشان را قسم دادند که ابوجهل را رها کند.

حضرت حمزه فرمود: اگر کسی از این به بعد به برادرزاده‌ی من توهین کرد، با من طرف است.

این تعصب را امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرمایند تعصبِ خوب است. حضرت حمزه نمی‌تواند ببیند که به پیغمبرش دارد توهین می‌شود با اینکه هنوز هم اسلام نیاورده بود.

به انسان متدیّن دارند توهین می‌کنند، آن‌وقت من بی‌تفاوت باشم؟!

دانلود

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه