کسانی که میخواهند مشمول عفو الهی قرار بگیرند به فرمودهی علی (ع) باید از حرام فاصله بگیرند. یکی از شرایط عفو و بخشش، فاصله گرفتن از حرام است. اما اگر بخواهیم مشمول عفو بشویم، علی (ع) میفرماید: مَن تَنَزَّهَ عَن حُرُماتِ اللّه سارَعَ إلَيهِ عَفوُ اللّه. آنهایی که از حرامِ خدا فاصله میگیرند، عفو خدا و بخشش خدا، به سمت آنها سرعت پیدا میکند.
کسانی امشب مشمول عفو خدا میشوند که عهد ببندند دیگر به حرام برنگردند. با خدا عهد ببندید که: خدایا کمکمان کن، تو یاریمان کن.
جوانهای عزیز! در آن بحرانهای زندگی که احساس میکنید درمانده شدهاید، خدا را صدا بزنید آنوقت ببینید که خدا چه میکند.
یوسف (ع) در آن بحران سخت، خدا را صدا زد و خداوند به دادش رسید. در آن محیط 100% آماده برای گناه و دور از هر مانعی برای معصیت، یوسف (ع) در آن اتاقهای تو در توی از داخل بسته شده، که هیچ انسانی راه به آن مجموعه نداشت و محیطی مهیّا برای گناه بود؛ زلیخای آراسته، یوسف جوان.
یوسف تا دید محیط، محیطِ حرام است و احتمال لغزش او قوی است و راه به جایی ندارد و درمانده شده، خدا را صدا زد و از خدا کمک خواست. همین که خدا را صدا زد، خداوند از کفرآمیزترین شیء موجود در آنجا، توحید را بر قلب یوسف درخشاند. یک دفعه حضرت یوسف (ع) مشاهده کرد که زلیخا، پارچهای را روی شیئی انداخت. یوسف (ع) به زلیخا گفت: آن شیء چه بود؟ زلیخا گفت: بت عامون است. یوسف (ع) گفت: پس چرا پارچه را روی آن انداختی؟ زلیخا گفت: من از بت عامون خجالت میکشم. همین شد راهِ نجاتِ یوسف.
یوسف گفت: خانم! شما از یک بتِ دستساز که فاقد شعور است خجالت میکشی، آنوقت من از خدای خود خجالت نکشم؟!
گاهی اوقات در همان بنبستهایی که انسان فکر میکند راه مفرّی ندارد، خداوند به دادِ انسان میرسد و از چیزی که گمانش را نداریم، کمک میرسد.
همین سبب شد که خداوند به فریاد یوسف رسید و درهای بسته، یکی یکی باز میشد. إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم.
قرآن میفرماید خدا را یاری کنید تا خداوند یاریتان کند.