روزی آقا امام صادق (ع) به همراه جمعی نشسته بودند. شخصی آمد و عرض کرد: فدایت شوم! از اعتدال برایمان بگویید. امام (ع)، مُشتی خاک در دست گرفتند و جمع کردند. فرمودند: این حالت را میبینی؟ مانند این است که انسان نه خودش بخورد و نه به کسی بدهد. به این حالت، بُخل میگویند که خداوند چنین اشخاصی را دوست ندارد. سپس دستشان را کامل باز کردند و تمام خاکها ریخت. فرمودند: این صفت نیز شایسته نیست که انسان هر چه دارد را بذل و بخشش کند و خودش محتاج بماند. اینگونه اشخاص را نیز خداوند شایسته نمیداند. پیغمبر (ص) میفرمایند: وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا[1]؛ رسول ما! نه دستهایت را پشت گردنت گره کن که به هیچ کس، هیچ چیز ندهی و نه دستانت را باز کن که هر چه داری بذل کنی و خودت نیازمند شوی.
سپس امام (ع) دوباره دست در خاک فرو بردند و مقداری خاک در مُشت خود گرفتند و کمی دست خود را باز کردند. از لابهلای انگشتان مبارک، مقداری خاک بر زمین ریخت و بقیهی خاک، در دست حضرت باقی ماند. حضرت فرمودند: این اعتدال است.
[1] سوره اسراء، آیه 29