خدا رحمت کند مرحوم جد ما را؛
یکی از آقایان نقل میکرد میگفت: با آقای حاج شیخ طرف سپیدان رفته بودیم برمیگشتیم.
از قصر دشت که پایین میآمد میگفتند: استغفرالله ربی و اتوب الیه
گفتیم: چرا استغفار میکنید؟
آقا فرمودند: من چشمم به برخی از خانههای زیبا افتاد یکلحظه گفتم این خانهها چقدر زیبا است. بعد به خودم آمدم و گفتم: این دنیا و دلبستگیهای به دنیا چقدر خطرناک است و الان دارم استغفار میکنم.
حالا چقدر باید شب و روز استغفار کنیم؟