ییبل

یکی از علمای برجسته قم چند سال ماه رمضان برای تبلیغ به سوئد می‌رفت.
ایشان نقل می‌کرد یک شب در سوئد در مسجدی نشسته بودم یک حاجی تاجر بازاری آمد شروع کرد به گریه کردن از اصحاب مسجد بود.
گفت: حاج آقا به دادم برس، گرفتار شده ام، آدم متدین، اهل خمس، اهل نماز، اهل مسجد؛
گفتم: چی شده؟
گفت: حاج‌آقا دیشب دخترم یک جوان سوئدی گردن‌کلفتی را آورده منزل، گفته این امشب مهمان من است.
دختر مسلمان، وای بر برخی از مسلمان‌ها، وای بر بعضی از غیرت‌ها؛
گفتم: دخترم ما مسلمانیم، ما یک اعتقاداتی داریم. این نامحرم است تو می‌خواهی امشب در اتاق با یک نامحرم بخوابی؟
گفت: بابا خیلی عقبی این رفیقم است به‌قصد ازدواج هم انتخابش نکردم فعلاً دوست من است.

به آن آقا گفتم: دختر تو یک شبه این‌گونه نشده چکار کردی؟
خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج
گفتم: از گذشته دخترت بگو
گفت: او در مدارس مختلط درس می‌خواند یک روزآمد گفت بابا گوشت خوک هم خیلی خوشمزه هستا!
گفتم: بابا ما مسلمانیم، گوشت خوک نجس است، حرام است، نخور!
یک روزآمد دیدم گردنبند صلیب دارد. گفتم بابا صلیب در گردن انداختی؟ گفت بابا صلیب هم قشنگ است. گفت: آدم باید خداپرست باشد حالا صلیب داشته باشد یا چیز دیگر؛

آن آقا که الآن از علمای قم است گفت به او گفتم: این دخترت را 15 سال قبل از دست دادی از همان روزی که در مدرسه مختلط گذاشتی

به خدا قسم اگر اسلام می‌گوید دختر و پسرها با هم تماس نداشته باشند نمی‌خواهد دختر عقده‌ای بشود، عقده‌ای شدن آن است که امروز در روزنامه‌ها می‌بینید دختری خودش را آتش زد چون جوانی وعده ازدواج به او داده ولی نیامد با او ازدواج کند و حالا خودکشی کرده
عقده‌ای شدن آن ست که دختر و پسر روابط نامشروع پیدا می‌کنند، مادر زنگ میزند می‌گوید این پسر بدرد ما نمی‌خورد دختر تهدید می‌کند اگر این نیامد من خودکشی می‌کنم.

اسلامی می‌گوید سرچشمه را جلوگیری کن

دانلود

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه