abaseqomi

آیت‌الله حاج شیخ محسن محدث زاده پسر حاج شیخ عباس قمی خاطرات زیادی از پدر خود برای من نقل کرد. یک خاطره را بگویم.

گفت: پدر ما در اواخر عمر یک‌دفعه بینایی خود را از دست داد.

روزی پدرم وضو گرفت و به طبقه فوقانی منزل که پنجره‌ای رو به حرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام داشت آمد و پنجره را باز کرد. رو به حرم، کتاب اصول کافی را باز کرد و چشم‌هایش را استلام به صفحات کتاب داد و یک جمله به امیرالمؤمنین علیه‌السلام عرض کرد: آقا! من چشم را برای خدمت‌گزاری به شما می‌خواهم. اگر صلاح شما در این است و خدمت مرا قبول می‌کنید و مرا به‌عنوان خادم قبول دارید این چشم را به من برگردانید.

پدرم صفحات کتاب اصول کافی را به چشمانش مالید بینایی‌اش برگشت.

دقت کنید! اصول کافی؛ نه قرآن. قرآن که مقام بلندتری دارد.

وجود مقدس امیرالمؤمنین درباره قرآن می‌فرماید: «شفاء لا تُخشی أسقامه»؛ دردی نیست که قرآن نتواند درمان کند. مرضی نیست که درمانش در قرآن نباشد.

دانلود

 

 

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه