تابلو بلند واقعهی عاشورا، دو جلوهی متمایز دارد؛ یکی بُعد مظلومیت، و دیگری بُعد عزت و حماسهآفرینی است.
از یک طرف، شما میبینید اوج ظلم و ستم در عاشورا اتفاق افتاده است. همان که رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند؛ لَا یَوْمُ کَیوُمُکَ یا اَباعَبدِالله؛ روزی مثل روز تو ای حسین، نخواهد رسید.
سنگینترین صورت ظلم تاریخ، در عاشورا اتفاق افتاد. جنگ در تاریخ بشریت فراوان است و مصیبت در عالم بشریت، زیاد اتفاق افتاده است. اما در واقعه عاشورا، در یک صبح تا بعدازظهر، سنگینترین حجم جنایت با شنیعترین صورت ممکن، آن هم در حق بهترین بندگان خدا اتفاق افتاد. این اوج مصیبت است؛ دختر امیرالمؤمنین (ع)، کربلا، خیمههای آتش زده، پای برهنه روی خارها دویدن و ...
این یک بُعد واقعهی عاشوراست؛ بُعد مظلومیت.
بُعد دیگر، بُعد عزت واقعهی عاشوراست. متأسفانه، آن قدر که به بُعد مظلومیت پرداخته میشود، به بُعد عزّت عاشورا پرداخته نمیشود. یک طرف قضیه، عزت سیدالشهداست. عزت یعنی چه؟ پیروز، امام حسین است. پیروز، زینب است. پیروزِ این واقعه علی اصغر است. پیروز این واقعه، ابوالفضل است. تمام این شهدا، در اوج عزت و توانمندی بودند. بچههای امام حسین (ع) در لباس اسارت، عالم اسلام را احیاء کردند. پیروز، سیدالشهداست. پیروز، زینب است. وقتی روز دوازدهم محرم، حضرت زینب (س) را در مجلس عبیدالهبنزیاد در دارالعمارهی کوفه آوردند و مقابل این دیکتاتورِ بیدینِ ناپاک قرار دادند، عبیداله گفت: دیدید خدا با شما چه کرد؟ این سرِ برادرِ شماست که در تشت است و این هم شمایید که اسیر شدهاید و جوانان و عزیزان شما هم که کشته شدند! پس نصرت خدا کجا رفت؟
حضرت زینب (س) فرمودند: مَا رَأَیتُ إلّا جَمیلا؛ ما از خدا، جز زیبایی ندیدیم.
این پیروزی است. پیروز، زینب (س) است. عزت را ببینید!