استاد حدائق روز جمعه 21 اردیبهشت 1403 در مراسم دعای ندبه مهدیه بزرگ شیراز به شرح یکی دیکر از آیات مهدوی در قرآن پرداختند.

 

دانلود

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم­الله الرحمن الرحيم

قال الله الحکيم فی کتابه الکريم: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني‏ يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيم‏»[1].

صدق الله العلی العظيم

خب اسعدالله ایامکم جميعاً تبريک عرض می­کنم حلول ماه ذی­القعده و ميلاد با سعادت کريمه اهل­البيت حضرت فاطمه معصومه سلام­الله عليها، خدمت جمع محترم حاضر در مجلس خصوصاً خواهران محترمه و بالاخص دختران مکرمه که روز روز تکريم از مقام دختر است و تشکر ويژه از عزيزانی که در مديريت و شکل­گيری اين گروه سرود نونهالان و نوری چشمی­های ما که آمدند دو سرود اجرا کردند، گرچه تشکر واقعی را من گفتم يک تشکر جدی­تری بايد می­شد گفتند که به حساب­هايشان واريز می­شود، کار قربتاً الی الله بايد در جمع بگوييد، من يک نکته بگويم برای همه­مان درس است، تجليل­هايتان را در جمع انجام بدهيد، توبيخ­هايتان را در خلوت، تشکر بايد علنی باشد، بايد ببينند همه، اين رياء نيست نماز واجب می­گويند آشکارا بخوان، نرو تو خلوت، نماز شبت را در خلوت بخوان، کارهای مستحبی را ولی واجبات بايد آشکار باشد در روايت اميرالمؤمنين تشکر و تجليل علنی، حالا گرچه عزيزان ما گفتند که تجليل از اين نور چشمی­ها را انجام خواهند داد به حساب­های اين­ها تبرکی واريز خواهد شد ما از طرف جمع از اين عزيزان تشکر می­کنيم از مدير محترم اين گروه سرود و کسانی که زحمت کشيدند خداوند توفيقات اين عزيزان را روز افزون بگرداند.

 خب روز ميلاد حضرت فاطمه معصومه است من آيه­ای را از آيات سوره شريفه و مبارکه آل­عمران آيه سی و يک قرائت شد نکاتی را ذيل اين آيه عرض می­کنم و بعد تکميل عرايضم را روايتی که حضرت فاطمه معصومه که از بانوان محدثه تاريخ اسلام است، و ايشان با سلسله سند نقل می­کند تا پيغمبر تکميل عرايضم آن روايت را ذکر خواهم کرد آيه شريفه خطاب به رسول­الله است باز قبل از پرداخت به اين آيه اين نکته را اشاره کنم، برادران عزيز خواهران محترمه در قرآن در موارد متعددی خداوند وعده­هايي را مشروط به عملکردهای می­دهد دعايتان اگر می­خواهد مستجاب بشود بايد خدا را صدا بزنيد صدا نزده انتظار نبايد داشته باشيد بايد بخواهيد خواستن مقدمه رسيدن به حوائج است، حرکت مقدمه برکت است: «ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ»[2] قرآن می­فرمايد صدا بزنيد در حالا يکی از انبياء بنی­اسرائيل دارد که شخصی بيمار شد به آن پيامبر گفت من طبيب نمی­روم، دکتر نمی­روم تا خدا شفايم بدهد، به آن پيامبر وحی شد به اين آقا بگوييد شفايت نمی­دهيم تا دکتر بروی بله ما در قلم آن دکتر، در فکر آن دکتر، شفاء شما را رقم می­زنيم نظام دنيايي نظام اسباب و مسببات است، در پيشگاه الهی: «ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ»[3] خدا به حضرت موسی فرمود موسی نمک در غذايت را هم از من بخواه، آقا خدا می­داند، خدا می­داند، همان خدايي که می­داند می­فرمايد بخواه، تقاضا کن: «ادْعُوني»[4] دعا کن، صدا بزن تا ما اجابت کنيم اين يک، نکته ديگری که در قرآن خداوند اين­ها را لازم و ملزوم هم قرار داده است خدا می­فرمايد نعمت اگر می­خواهيد افزايش پيدا کند بايد شکرگزاری کنيد: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي‏ لَشَديد»[5] شکر کرديد زياد می­کنيم، حاج­آقا، حاج­خانم می­خواهی از اينی که هستی بهتر و موفق­تر باشی بگو: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين‏»[6] راوی می­گويد گاهی اوقات در محضر امام صادق بوديم يک وقت می­ديديم حضرت اين دست را رو پيشانی می­گذارند می­گويند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين‏»[7]، يابن رسول­الله چه شد؟ آقا فرمودند الآن يکی از نعمت­های خدا تداعی شد برايم نمی­توانستم سجده بروم دست را رو پيشانی گذاشتم، ما ميلياردها نعمت خدا در اختيار ما قرار داده طلب­کارانه به خدا نگاه می­کنيم اين چه زندگی است که داريم؟ اين چه وضعی است؟ گاهی اوقات با اين ادبيات­ها و حال آن­که غرق در نعمت هستيم خدا می­فرمايد زياد کنيم شکر کنيم، کفران کرديد عذاب سخت است می­خواهيد خداوند به تعهداتش پای بند باشد به تعهدات­تان پايبند باشيد: «أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ‏»[8] به تعهداتت عمل بکن تا خدا هم به تعهداتش عمل کند، نمازهايت را می­خوانی اول وقت می­خوانی، خمس دادی و ضرر کردی، حج رفتی به نتيجه نرسيدی، چند روز قبل يک خانمی آمد گفت آقا من و شوهرم مستطيع هستيم، شوهرم می­گويد من پول در حلق عرب­ها می­کنم من مکه بيا نيستم می­خواهی بروی پاشو برو، گفتم برو آن­جا دعايش کن، خب اين معرفتش پايين است پول در حلق عرب­ها وظيفه­ات را انجام بده: «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبيلاً»[9] مستطيع شدی بايد بيايي، بايد حرف شنويي کنی، خب گاهی اوقات ما به تعهدات­مان عمل نمی­کنيم پايبند نيستيم بعد می­گوييم خدا چرا نداد؟ دادی که ندادند به عهدت با خدا پايبند بودی خدا به عهدش پایبند نبود من کراراً عرض کردم در عمر خودم من يک نفر سراغ ندارم بگويد با خدا همراهی کردم خدا با من همراهی نکرد شما يک مورد داريد بياوريد، محال است اگر کسی هم بگويد دروغ می­گويد اگر کسی هم ادعا کند در کارش خلل بوده برويد کارشناسی کنيد، حالا کمک کرده با ريا کار کرده می­گويد جواب نگرفتم، خب با ريا کار کردی، اخلاص بايد در کار باشد اين هم نکته ديگر باز در جايي ديگری در قرآن خدا می­فرمايد ياری کرديد خدا را خدا ياري­تان می­کند: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُم‏»[10] اوامر خدا را زمين نگذاريد خدا را در زندگی­تان ياری بکنيد، ببينيد خدا چگونه شما را ياری می­کند، سيدالشهداء خدا را ياری کرد خدا هستی را به حرکت درآورده برای امام حسين، بارها من اين را عرض کردم مردم مردم ايمان ما مردم امروز به مراتب بايد قوی­تر از ايمان مردمی باشد که در سال شصت و پنج هجری بودند مردم آن زمان کشته شدن امام حسين را ديدند، اختفاء قبر را ديدند، اسارت اسراء را ديدند ولی در گذر زمان اين عزت و عظمتی که در تاريخ به امام حسين برگشت را نديده بودند شما وارث يک تاريخی هستید که داريد می­بينيد خدا با اولياء چه کرد؟ خدا با ظالمين چه کرد؟ خدا با نمرودها، فرعون­ها، يزيدها، معاويه­ها، مأمون عباسی­ها، ستمگران روزگار خدا چه کرد؟ و با اوليائش چه کرد؟ خدا با علی ابن موسی­­الرضا چه کرد؟ با هارون الرشيد چه کرد؟ هارون کنار قبر امام رضاست، هر کسی می­رود آن­جا يک سلام به امام رضا می­کند يک لعنت به هارون اين­ها بايد ايمان ما را قوی­تر کند، لذا خداوند می­فرمايد ياری کرديد خدا را خدا ياريتان می­کند اين هم يک نکته ديگر، اما شاهد عرضم آيه سی و يک سوره مبارکه آل­عمران، خدا می­فرمايد می­خواهيد خداوند دوست­تان بدارد از پيغمبر تبعيت کنيد، حالا بحث روی اين آيه و آن روايتی که عرض کردم تکميل عرايضم ترجمه آيه اين است: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ»[11]رسول­الله به مسلمان­ها بگو اگر خدا را دوست می­داريد البته اين آيه در تفاسير دارد که علت نزول اوليه­اش اهل کتاب بودند اهل کتاب يهودی و نصاری اين­ها می­گفتند ما خدا را دوست می­داريم حالا می­گويد پيغمبر حق است رسول­الله ما خدا را دوست می­داريم و اين دوستی خدا خلأ اطاعت از پيغمبر را برای ما پر می­کند، چون که صد آمد نود هم در پيش ماست، همين حرفی که امروز بعضی­ها دارند می­زنند می­گويي آقا پيغمبر؟ می­گويد فقط خدا، اين داستان ادامه دارد اين ماجرا الآن هم هست من کاری به ائمه ندارم، کاری به پيغمبر دارم، کاری به قرآن و نماز و واجبات ندارم، من فقط خدا، که اين­ها دروغ هم می­گويند طبق آيه قرآن اين­ها خلاف دارند می­گويند قرآن می­فرمايد هر کسی که ادعا می­کند خدا را دوست دارم بايد پيغمبر را تبعيت کند، اصلاً لازمه دوستی خدا اطاعت از رسول­الله است تبعيت از پيغمبر است، رسول­الله بگو اگر خدا را دوست می­داريد اهل کتاب، نصاری، يهودی، مردم شما که مدعی هستيد می­گويد ما خدا را دوست می­داريم بايد دنباله روی کنيد از پيغمبر: «فَاتَّبِعُوني»[12] اگر تبعيت کرديد خدا دوست­تان می­دارد: «يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ»[13] تبعيت از پيغمبر کرديد چندتا اثر مثبت برايتان می­آورد يک خدا هم دوست­تان می­دارد: «يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ»[14] از آثار ارزشمند پيروی از رسول­خدا مغفرت از گناهان است، بعضی­ها تصورشان اين است که فقط مغفرت از گناه در «الهی العفو» است اين يک شکل مغفرت است توبه است: «وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‏»[15]اين يک شکل مغفرت است، آقا يک شکل مغفرت سالم زيستن است اين­که مرحوم امام فرمودند ميزان حال فعلی است الآن چه جور داری زندگی می­کني؟ همين حال امروزت حکايت از وضع تو در پيشگاه خدا دارد خدا رحمت کند امام می­فرمودند الآن هم ما رو صراط هستيم قيامت­تان را می­خواهيد بفهميد چه خبر است؟ ببييد دنيايتان چه خبر است؟ اين­جا با چه کسانی رفت و آمد داری؟ قيامت با همان­ها رفت و آمد داری امروز کجا داری قدم بر می­داری؟ قيامت قدم را همان­جا زمين­ می­گذاری، آخرت تافته جدا بافته از دنيا نيست دنيا مزرعه است آخرت محصول اين مزرعه را داريد برداشت می­کنيد: گندم از گندم برويد، جو ز جو، جو کشت کردی، گندم ديرو نمی­کنی، بالاخره آنچه که داری اين­جا کشت می­کنی برداشت می­کنی بعضی­ها در يک تصورات واهی هستند خدا ارحم الراحمين است، همان خدايي ارحم الراحمين: «َ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِينَ‏»[16] هم هست، در دعای افتتاح می­خوانيم: «أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِي مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِينَ‏ فِي مَوْضِعِ النَّكَالِ وَ النَّقِمَةِ»[17] تو رحمت و بخشيش مهربان­تر از خدا وجود ندارد، در انتقام و مجازات سخت­گيرتر از خدا وجود ندارد ذرة المثقال­ها را می­آورند پای حساب، قرآن می­فرمايد اگر تابع پيغمبر شديد می­بخشيم شما را و اين هم يک نويد است يک بشارت است، چون شيطان ملعون افرادی که بر می­گردند پيشيمان می­شوند، رو به حق می­آورند می­خواهد اين­ها را نا اميد کند، تو کجا؟ هيئت آمدی؟ نماز می­خوانی؟ تو با اين همه معاصی گذشته­ات، با اين همه اشتباهاتت حالا رو به خدا آوردی؟ تو که در قعر جهنمی اين کار شيطان است شيطان يک وقت با نا اميد کردن دور می­کند يک وقت با اميد زياد دور می­کند لذا امام صادق فرمود مؤمن بايد بين اين دو حالت باشد خوف و رجاء نه خوف غلبه پيدا کند نه اميد و رجاء غلبه پيدا کند حالا اين­جا برای اين­که افراد، تسويلات شيطانی اين­ها را منحرف نکند خدا می­فرمايد اگر تابع پيغمبر هستی: «يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ»[18] حال امروزت چگونه است؟ ديروزت هرچه بود گذشت امروز در مسير هستی؟ امروز آنی هستی که خدا می­خواهد امروزت تبعيت از پيغمبر حرف اول زندگی تو هست؟ اگر هست خدا بخشيده تو را، راوی وقتی از امام صادق سؤال کرد آقا نشانه نماز مقبول چيست؟ آقا فرمودند حال بعد از نمازت با حال قبل از نمازت بايد فرق کند، قبل از نماز مديون مردم بودی؟ بعد از نماز برو عذرخواهی کن، قبل از نماز دلشکستی بعد از نماز عذرخواهی کن، دل را به دست بياور اين نماز مقبول است و الا با همان روحيات اشتباهی که من داشتم وارد نماز شدم با همان روحيات اشتباه هم از نماز خارج می­شوم خب اين خدا رحمت آيت­الله مشکينی می­فرمودند اين يک نرمشی دارد می­کند، يک نرمشی است يک حرکاتی دارد به جا می­آورد، نيست آنی که خدا می­خواهد که: «تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ»[19]خب: «يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيم‏»[20]خداوند بسيار آمرزنده و مهربان است يعنی همين گناهانتان را ما به برکت تبعيت از رسول­ می­بخشيم من چندتا نکته عرض کنم محضر عزيزان اولاً اين آيه از آياتی است که دليل بر عصمت رسول­الله است آيات فراوانی ما در قرآن داريم که به آن­ها می­شود استناد کرد بر عصمت و پاکی رسول­خدا يکش همين آيه سی و يک سوره آل­عمران است که خداوند به صراحت می­فرمايد: «فَاتَّبِعُوني»[21] رسول­الله بگو اگر خدا را دوست داريد از من پيغمبر تبعيت کنيد، تبعيت بی­چون و چرا، مطلق: «فَاتَّبِعُوني»[22]در چه مسائل؟ در همه مسائل مسائل اخلاقی­تان، مسائل اقتصادی­تان، مسائل سياسی­تان، مسائل تربيتی­تان: «فَاتَّبِعُوني»[23] اين آيه دليل بر عصمت رسول­خداست که پيامبر معصوم است چون خدا به طور مطلق توصيه می­فرمايد که از اين پيغمبر تبعيت کنيد، و اين عظمت انسان را می­رساند بشر به کجا می­رسی؟ که بخواهی خدا را دوست بداری بايد تابع مطلق اين بشر باشی، اين بشر به جايي می­رسد که تبعيت او حکايت از دوستی خدا می­کند می­شود خليفة الله اين رسول­الله را خدا می­فرمايد اسوه است: «فَاتَّبِعُوني»[24] از من پيغمبر اطاعت کنيد، تبعيت کنيد تا خداوند شما را دوست بدارد، من نکته ديگر هم عرض کنم محضر عزيزان.

در اين آيه شريفه از نکات ديگری که خب لازمه ايمان است قطعاً پيروی است ما امروز مؤمنين واقعی پيروان حقيقی پيغمبر هستند چون خداوند امر می­فرمايد اگر کسی امروز بگويد من مؤمن هستم و کاری به پيغمبر ندارم، کاری به اهل­البيت ندارم اين خلاف اوامر الهی است: «أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»[25] لذا نشانه انسان­های مؤمن راستين تبعيت حقيقی و واقعی از اولياء الهی است و قطعاً اگر ما مايل هستيم که مشمول محبت الهی قرار بگيريم بايد تلاش کنيم در تبعيت از اولياء آن­هايي که می­خواهند محبوب خدا بشوند راه رسيدن به اين محبوبيت اطاعت بی­چون و چرا از پيغمبر اکرم است و نکته ديگری هم عرض کنم در ذيل اين آيه که اطاعت از پيامبر که خداوند می­فرمايد رضايت الهی و محبت الهی را رقم می­زند اين اطاعت آمرزش گناهان را هم به دنبال و به همراه خواهند داشت خدا رحمت کند حضرت امام رضوان­الله تعالی عليه بحث در اين است که: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني»[26] تبعيت کنيد از ما اين محدوده تبعيت چيست؟ آيا تبعيت در حد محبت تعريف می­شود يا فراتر است؟ اين تبعيت حجا بايد شکل کامل و جامعش را پيدا کرد اين­جا من، اين قسمت بحث دومم به اعتبار امروز که روز ميلاد با سعادت کريمه اهل­البيت خواهر آقا علی ابن موسی­الرضا فاطمه معصومه محدثه که از افتخارات اين آب و خاک ما مضجع شريف اين بزرگ بانو که حالا نکاتی را هم بنده در پايان وقت مجلس عرض خواهيم کرد از عظمت اين بزرگ بانو غافل نشويم ما که می­گوييم حضرت معصومه سلام­الله عليها از بانوان محدثه است يک روايتی است که در اين سلسله سند شش فاطمه نام هستند و اين را من کراراً عرض کردم نام نيک که يکی از وظايف پدرها در انتخاب نام نيک برای فرزندان­شان است و پيامبر هم می­فرمايد از حقوق فرزندها بر پدرها يکش انتخاب نام نيک است، ديشب يک­جايي من اين روايت را گفتم يک آقايي گفت اگر خانم­ها بگذارند؟ خانم­ها بگذاريد، انتخاب نام نيک رسالت و وظيفه يک پدر و مادر است ما نوع ائمه که در کانون اهل­البيت داختر داشتند فاطمه نام داشتند، آقا موسی ابن جعفر چهارتا دختر فاطمه نام داشتند يکش فاطمه معصوم است هر چهار دختر از يک پدر، فاطمه بنت موسی، فاطمه بنت موسی، فاطمه بنت موسی، امام حسين فرمودند من اگر خدا هزارتا پسر هم برايم می­داد هزارتايش را علی می­گذاشتم، اين علی­اکبر و علی­اوسط و علی­اصغر را ما می­گوييم هرسه علی ابن الحسين، علی ابن الحسين، علی ابن الحسين، حالا ما يک علی در طائفه­مان هست ديگر اسم علی نمی­گذاريم، يک فاطمه در طائفه­مان هست ديگر از فاطمه خودمان را از اين نام گذاری محروم می­کنيم و يک اثرات عجيبی اين اسماء دارند که در روايت داريم اين چندتا اسمش در خانه­ها رد و بدل بشود: «لَا يَدْخُلُ‏ الْفَقْرُ»[27] يکش فاطمه است، آقا پول دوست می­داری از فقر بدت می­آيد راهش را نشانت دادم چرا استفاده نمی­کنی؟ خب فاطمه معصومه از بانوان محدثه است يک روايتی را ايشان نقل می­کند با سلسله سند از عمه­هاي بزرگوارش که حالا اين روايت می­گويند روايت فواطم فاطمه­نام­ها: «قالت فاطمه بنت موسی ابن جعفر عن فاطمه بنت جعفر ابن محمد عن فاطمه بنت محمد ابن علی الباقر عن فاطمه بنت علی ابن الحسين عن فاطمه بنت حسين ابن علی عن زينب بنت فاطمه عن فاطمه بنت محمد(ص) عن رسول­الله» ، شش­تا بانوی بزرگ همه فاطمه­نام و حضرت زينب هفت بانو در سلسله سند، روايت اين است حالا اين روايت به طروق مختلف راويان از رسول­خدا نقل کردند من امروز به اعتبار و احترام صاحب امروز اين سلسله سند حديث را نقل کردم: «مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِيداً»[28] کسی که بر دوستی خاندان رسالت بميرد دعا کنيم زندگی­ها ختم بخير بشود آخر عمر ناسزا نگوييم، بی­حساب نگوييم، بعضی­ها مردند بد مردند، اين دعای: «وَ اخْتِمْ‏ لِي‏ بِخَيْرٍ»[29] امام سجاد در دعای ابوحمزه ورد زبان­مان باشد اگر بتوانيم اين محبت را نگهش داريم، تا لحظه مردن خدا اجر شهيد را به شما می­دهد، بارها من عرض کردم بعضی­ها می­گويند آقا در باب شهادت بسته است من می­گويم در باب شهادت باز است طبق روايات ما، شما خوب زندگی کن محب واقعی باش شهيد هستی، شهيد زنده هستی، شما دلت می­خواهد اجر شهادت برايت بدهد پاک زندگی ­کن مردنت می­شود اجر شهيد روايت روايت از رسول­خداست اگر کسی با دوستی خاندان رسالت برود شهيد مرده است حالا اين­جا هم من می­خواهم بحث را يک خرده بازش کنم اين تبعيت، محبت دائره­اش تا کجاست؟ حدش تا کجاست؟ اين يک حلقه­ای مفقوده­ای است امروز بين بعضی از شيعيان ما اين شده حلقه مفقوده، خانم محترمه­ای در همين هفته تماس گرفت گفت آقا مجلسی رفته بوديم مجلس مجلس متدينين گفت يک مجلس جشنی مال متدينين بود، زن و مرد جدا بودند، عروسی بود تفکيک شده بود ولی عروس آمد در صحنه شروع کرد رقصيدن، خانم­ها هم قيام کردند به رقصيدن، بابا مسأله شرعی است رقص زن جز برای شوهرش برای کس ديگری جايز نيست آقا يک شب هزار شب نمی­شود خب همان يک شب به باد فنا می­دهيم همه چيز را حفظش نمی­کنيم خواهر محترمه محجبه در آن مجلس اين گونه، آن خانم می­گفت من تذکر دادم گفتم بابا نظر مراجع، نظر فقهاء می­گفت بابا ول­کن شما هم خيلی خشکی، خيلی سخت است، اتفاقاً من به شما عرض کنم اسلام دين اعتدال است، ما گاهی اوقات تندروی و کندروی داريم اسلام باشادی مخالف نيست اسلام با جشن مخالف نيست، من همين‌طور که آن طرفش را تذکر می­دهم به خانم­های متدينه رعايت کنند در اين هفته شيرازی که به پايان رسيد در باغ عفيف آباد چه وضعی بود، قيامت مسئولينی که مسئول که در مجوز اين برنامه­ها هستند بايد جواب بدهند يقين بدانند شهداء جلو اين­ها را می­گيرند، ما شيراز را اينگونه معرفی کنيم، هفته شيراز باغ عفيف آباد با اين مجلس رسوا، اسلام با شعر خواندن مخالف است، اسلام با شادی مخالف است؟ اسلام با باغ رفتن مخالف است؟ اسلام با بی­حيايي مخالف است اسلام با با حجابی مخالف است اسلام می­گويد حرمت خدا و پيغمبر را نشکن، شرف شيراز، آبروی شيراز، عزت شيراز احمد ابن موسی است من از اين آقايون مسئولينی که دست اندر کار اجازه اين مجالس را صرف بيت­المال بودند سؤال می­کنم در جوار احمد ابن موسی که عزت و شناسنامه اين شهر است شما به نام هفته شيراز چه کار کرديد؟ در جوار اين امام زاده­های واجب التعظيم، اين­ها زيبنده نيست سومين حرم اهل­البيت بعد ما بيايند دوستان گله کنند فيلم­ها در اين مبايل­ها رد و بدل می­شود ننويسند زيرش که اين­ کجا بوده؟ و چه شبی بوده؟ و چه شهری؟ فکر می­­کنند در يکی از کشورهای اروپايي است بابا نظام اسلامی است کسی در خانه خودش، خلوت خودش هر غلطی کرد کرد، در يک جمع عمومی که متعلق به بيت­المال مسلمين است بعد من مسئول هم مجوز بدهم امکانات نظام هم حمايت بکند از چه چيزی؟ از چيزی که ارواح شهداء را متأثر می­کند هم آن جلسه غلط، جمع متدينين باشد داخلش گناه اتفاق بيفتد اشتباه است، حرام است، اين هم اشتباه که ما بياييم مجلس بگيريم به عنوان گراميداشت شيراز بعد مجلس مجلس معصيت خانم­های سر برهنه موسيقی­های آن چنانی که عرض کردم من يک لحظه که ديدم گفتم اين يک کنسرتی است در يکی از کشورهای اروپايي، مردم مطمئن باشيد تک تک شهداء قيامت مدعی هستند، آن­ها جانشان را دادند که شما بمانيد آبروی امروز ما، اقتصاد امروز ما، امنيت امروز ما، ثروت امروز ما، همين­هايي که الحمدلله خدا به ايشان داده از نظر ثروت متمکن هستند و بعضی از اين متمکنين بی­درد و بی­ايمان هستند، اين­ها به برکت شهداء امروز به اين چيزها رسيدند در نظام اسلامی، بعد ما حرمت شکنی کنيم پاسداری از ارزش­ها نکنيم مسئول هستيم قيامت، من يک وقت عرض کردم ديدن جانبازان قطع نخاعی رفته بوديم سال­ها قبل روز جانباز بود در بلوار مدرس مجموعه­ای بود که عده­ای از جانبازان نگهداری می­شدند يک آقايي گفتند از سال شصت در بستر است، می­شود يعنی چهل و سه سال اين آقا مثل يک اسکلت، گفتند در يک عملياتی ترکش به نخاع ايشان خورده بوده گفتند شرائط هم برايش مقدور نيست که خانواده ايشان نگهش بدارد شرائط سختی دارد بايد تحت مراقبت باشد در اين مجموعه، آن سالی که ما رفته بوديم مثلاً سی و هفت، هشت سال بود که ايشان در بستر بود من رفتم سلام کردم، گفتم آقا ما را دعا کنيد روايت داريم ديدن بيمار که می­رويد التماس دعا بخواهيد مخصوصاً بيماری که سلامتی­اش را برای خدا داده برای نظام اسلامی داده، گفتم ما را دعا کنيد گفت من ملتمس دعا هستم شما ما را دعا کنيد، يک جمله گفت من خجالت کشيدم گفت آقای حدائق ما شرمنده­ هستيم که برای اسلام و نظام نتوانستيم کاری بکنيم چه کسی دارد اين حرف را می­زند؟ کسی که تمام سلامتی­اش را برای همين نظام داده، گفت اما يک پيغام دارم به مردم برسانيد من اين پيغام را يکبار جلسه عرض کردم امروز هم می­گويم روز ميلاد حضرت معصومه شما هم برسانيد، گفت به مردم بگوييد اين اسلام و نظامی که و انقلابی که به دست شما رسيده مرهون تلاش شهداء و ايثارگران و مجاهدين فی سبيل­الله است اين را خوب پاسداری کنيد اين امانت را خوب نگه بداريد، آقا امنيت داريد آن­ها هزينه­اش را دادند، آسايش داريد آن خانواده چهار شهيد و سه شهيد هزينه شد عزيزانش را که عزت، آرامش، سربلندی به ما بدهد، مسئولين ما دقت کنند قيامت سختی دارند بعضی از اين­ها حساب و کتاب سختی خواهند داشت بابا اسلام که با شادی مخالف نيست، آقا شادی بگيريد، شادی بگيريد گناه نکنيد، مجلس جشن می­خواهيد بگيريد معصيت اتفاق نيفتد.

يکی از علمای جامعه مدرسين سال­ها ايشان تبليغ می­رفت ماه رمضان انگلستان لندن، برای خود بنده نقل کرد آيت­الله نظری منفرد، گفت آقای حدائق من سال‌ها لندن بودم برای تبليغ گفت روز دو هزار نشريه، روزنامه، مجله، در لندن روزانه پخش می­شود گفت يکی از اين­ها جرأت ندارند مطلبی، نکته­ای، تصويری منتشر کند که به عقايد دينی جامعه آسيب زند، آن می­گويد هرچه می­خواهی بنويسی بنويس ولی به عقايد دينی نبايد آسيب برسد بابا کفار در کفرشان اين جوری هستند ما نظام اسلامی است گاهی اوقات رها کرديم، همين ديشب خانمی گله می­کرد آقا داخل مترو رفته بوديم يک صحنه­ای گفت که زيبنده نيست اين را من روی منبر بگويم همه چيز را هم نمی­شود گفت که اوج فاجعه است من به وزير محترم کشور گفتم دو سال قبل در يک جلسه­ای گفتم دولت از خودش شروع کند، من تشکر می­کنم از نيروی محترم انتظامی که اين­ها دارند زحمت هم می­کشند انصافاً ولی دولت مردان از خودشان شروع کنند آقای وزير گفت از خودمان شروع کنيم يعنی چه؟ گفتم آقا شما اين رعايت ضوابط شرعی و دينی را در مجموعه­های خودتان اجراء کنيد آقا نظام جمهوری اسلامی است کسی که ارزش­های الهی را پاسداری نمی­کند ما در قبال او مسئوليت نداريم، شما حرمت داری کن از خدا، حرمت داری کن از دين، ما ادارات­مان، سازمان­هايمان، اردگان­هايمان، نهادهايمان، دوائر دولتی­مان هر صنفی و شغلی که به دولت مربوط است بايد رعايت کنيم، ما اين­ها را رها کرديم رفتيم سراغ مردم کوچه و بازار خب اصل را درست کنيد آقا اگر اين فضا دست دولت است شرط کند اين فضاء را درست استفاده کنيد، اين امکانات را دولت می­خواهد بدهد، مسئولی می­خواهد مجوز بدهد رعايت کنند ارزش­های دينی را متأسفانه اين­جا يک مقداری کم لطفی و بی­توجهی صورت می­گيرد، نظام اسلامی است در نظام اسلامی بايد رعايت کنند، آقا می­خواهی کار کنی بايد همکاری کني با ارزش­های دينی حالا صرف اين­که ما بگوييم آقا دوست می­داريم من يک روايت از اميرالمؤمنين بخوانم و يک حديث ديگر عرايض را جمع­بندی کنم، آقا اميرالمؤمنين می­فرمايد: «وَ قَالَ‏ إِنَ‏ مَنِ‏ ادَّعَى‏ حُبَّنَا وَ هُوَ لَا يَعْمَلُ بِقَوْلِنَا»[30] اگر کسی ادعا کند ما را دوست می­دارد ولی به حرف ما عمل نکند که الآن ما اين معضل را ما داريم، می­گويد عاشق اميرالمؤمنين هستم ولی عمل نمی­کند به فرمايش اميرالمؤمنين به اميرالمؤمنين خبر دادند در بازار کوفه شانه­های زن­های نامحرم به مردهای نامحرم بعضاً اصابت می­کند آقا خطبه خواند: «يَا أَهْلَ‏ الْعِرَاقِ»[31] مردم عراق به من خبر رسيده در بازارهايتان زن­ها و مردها بهم اصابت می­کنند، خدا لعنت کند مردم بی­غيرت را، ما می­گوييم اميرالمؤمنين، علی امام من است و من هم مريد علی، خب اميرالمؤمنين می­فرمايد بابا مراقب باش رعايت کن، حضرت می­فرمايد اگر کسی ادعا کند ما را دوست می­دارد ولی به قول ما عمل نکند: «فَلَيْسَ مِنَّا»[32] اين از ما نيست قرآن هم به پيغمبر می­فرمايد: «فَاتَّبِعُونِي»[33] بايد تبعيت کنند محبت به شعار نيست به سر و صدا نيست به عمل است به تبعيت است: «وَ لَا نَحْنُ مِنْهُ»[34] نه آن از ماست نه ما از آن هستيم حالا تابلو اميرالمؤمنين را هم تابلو کنيد نام حضرت را هم قاب کند ولی عمل را گذاشته کنار بعد حضرت فرمود: «أَ مَا سَمِعُوا قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى يَقُولُ مُخْبِراً عَنْ نَبِيِّهِ»[35]اين آيه را نشنيديد که خداوند خبر می­دهد از پيغمبرش که رسول­الله به مردم بگو: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني‏ يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ‏»[36]ذيل اين آيه حضرت فرمودند، تبعيت شرط است نماز شب می­خوانيم ولی يک­جاهايي ديگر می­روم، يک کارهای ديگر می­کنيم، ادعا می­کنيم اهل­البيت را دوست می­داريم برای امام حسين خوب سينه می­زنيم ولی با امام حسين نيستيم:

يا علی و با علی يک نقطه باشد فرق آن، يا علی گفتن کجا و با علی ماندن کجا

اميرالمؤمنين می­فرمايد با علی باشيد يا علی نمی­خواهد بگوييد يا علی گفتن هنر نيست با علی ماندن هنر است، خب اين روايتی که حضرت فاطمه معصومه ذکر شد من جمع­بندی کنم عرايضم را پيغمبر می­فرمايد اگر کسی با محبت آل­رسول از دنيا برود شهيد از دنيا رفته، يک روايتی سلمان از پيغمبر نقل می­کند که پيامبر به اميرالمؤمنين فرمود يا علی جايگاه شما در امت اسلام مثل جايگاه سوره توحيد در قرآن است، سوره اخلاص: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد»[37] و همان طور که در سوره توحيد اگر کسی يک مرتبه سوره توحيد را بخواند ثواب يک سوم تلاوت قرآن دو مرتبه دو سوم، سه مرتبه ثواب ختم قرآن را می­دهند اگر کسی علی ابن ابی­طالب اين حرف رسول­الله است اگر کسی علی ابن ابی­طالب را با زبانش دوست بدارد يک سوم ايمانش کامل است اين الحمدلله در همه­مان هست زباناً با اميرالمؤمنين قطعاً اين جمع هستيد، دوم پيغمبر فرمود: «و من أحبك بقلبه، و أثنى عليك بلسانه، كان له ثواب ثلثي الإسلام»[38] اگر کسی شما را با زبان و قلب دوست بدارد دو سوم ايمانش کامل است اين هم الحمدلله در همه ما هست، اما هنر در يک سوم پايانی است رسول­الله فرمود: «و من أحبك بقلبه و أثنى عليك بلسانه و أعانك بيده»[39] در رفتارش، در کارهايش شما را ياری کند، نشان بدهد که شيعه علی است، عمل کرد او کارهای او رفتارهای او بيانگر اين باشد که شيعه است، تمام ايمان او کامل است: «كان له مثل ثواب الإسلام كله»[40] هنر در آن يک سوم پايانی است که ما اين ارادت را که در زبان و در قلب داريم در رفتار هم: «فَاتَّبِعُوني‏»[41] قرآن هم همين را می­فرمايد: «فَاتَّبِعُوني‏»[42] يعنی در عمل خودت را نشان بدهی، ببينيد متدينين، متدينات شما زير ذره­بين هستيد، شما در خانه­تان، خانواده­تان، اطرافيان­تان، محل کارتان يک نگاه ديگر به شما دارند، می­گويد آقای فلانی هيئتی است، مذهبی است متدين است نماز شب خوان است زيارت عاشورا خوان است خطای از ما سر زد پای حساب دين می­گذارند نگاه مردم اين است گرچه اين نگاه نگاه درستی نيست خطای من را بايد پای حساب من بگذاريد نه پای حساب اسلام ولی متأسفانه اين نگاه اشتباه است اين است که انشاءالله: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني‏ يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ‏»[43] جامعه برود به سمت و سوی تبعيت بی­چون و چرا از پيغمبر، تبعيت بی­چون و چرا از اهل­البيت و محبت را ما در عمل نشان بدهيم، ببينيم امام زمان­مان از ما چه می­خواهد؟ مردم را بگذاريم کنار، رضايت مردم زمانی ارزشمند است که خدا راضی باشد.

اما حضرت فاطمه معصومه اين بزرگ بانوی که عرض کردم افتخار است برای ميهن اسلامی ما مضجع شريف اين بزرگ بانو خدا رحمت کند مرحوم آيت­الله آقای حاج سيدمحمود مرعشی نجفی پدر آيت­الله العظمی سيدشهاب الدين مرعشی نجفی مرحوم آقای حاج سيدمحمود از بزرگان علمای نجف بوده می­گويد در يک رياضت و ذکر اربعينی متوسل به اميرالمؤمنين شدم و يک خواسته هم داشتم که از حضرت سؤال کنم بعد از انقضاء اين دوره اربعين ايشان در يک مکاشفه­ای به محضر اميرالمؤمنين مشرف می­شود آقا می­فرمايند سيدمحمود چه می­خواهی؟ می­گويد آقا من خيلی مايل هستم و علاقمندم بدانم قبر مادرم فاطمه کجاست؟ خب حالا نسبت به قبر حضرت زهراء اقوالی است يکی در بيت، يکی در روضه مطهر، يکی در بقيع لذا هرسه­جا هم می­گويند اگر رفتيد زيارت بخوانيد، حالا مرحوم آيت­الله والد ما مرحوم آيت­الله العظمی حاج شيخ بهاء الدين محلاتی اين­ها می­گفتند طبق قرائن و شواهد در بيت است، مضجع شريف بايد در بيت اميرالمؤمنين باشد، گفتند که حالا آقای حاج شيخ محمود مرعشی سؤال می­کند که قبر مادرم فاطمه زهراء کجاست؟ آقای می­فرمايند سيدمحمود مادرت به من وصيت کرد که قبر را آشکار نکنم اين قبر بايد مخفی بماند تا مهدی بيايد، اين سند غربت ائمه است، سند مظلوميت ائمه است، آقای حاج سيدمحمود مرعشی می­گويد آقا با دلم چه کنم؟ اين دل هوای کوی مادر دارد، می­خواهم بروم آن­جا خودم را تسکين بدهم آرام کنم، برويد به يک کار ديگری بپردازيد، يا خادمی ما را قبول داريد از شما کاری ساخته نيست؟ بگوييد برويم يک­جاي ديگری سراغ کس ديگری اين دوتا جمله را با آن دلشکستگی ايشان می­کند و با ناراحتی می­آيد منزل، منزل که می­رسد به خانمش می­گويد خانم من خيلی حال روحی­ام خوب نيست می­خواهم استراحتی کنم ايشان می­رود برای استراحت لحظاتی نمی­گذرد در می­زنند، خانواده ايشان می­رود دم در می­بيند يک آقايي است با يک چمدانی می­گويد منزل سيد شهاب الدين مرعشی اين­جاست؟ می­گويند بله، می­گويد صدا بزنيد بيايند من کارشان دارم، خانم می­آيد آقا را بيدار می­کند آقای حاج سيد شهاب الدين مرعشی می­آيند دم در بفرماييد، آن طرف می­گويد من از تبريز دارم می­آيم عموی شما در تبريز صاحب اولاد نمی­شد، نذر کرده بود که اگر فرزندی به او داد برای يکی از سربازهای امام زمان در قم يک خانه بخرد، اين خدا يک فرزندی بهش داد بعد متوجه شده بود که پسر برادرش که شما هستيد بی­خانه هستيد در قم، در اين چمدان پول خريد يک منزل را عمويتان داده بدهم به شما برويد خانه بخريد، آيت­الله مرعشی می­گويد چمدان پول را گذاشتم داخل اتاق وضوء گرفتم لباس پوشيدم رفتم حرم، گفتم بی­بی ما را ببخشيد بی­حوصلگی و بی­ادبی ما را در گذريد ما نمی­آييم ما صدا نمی­زنيم شما خاندان کرم هستيد، اين همان طوری که خدا می­فرمايد: «ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ»[44] اولياء هم همين هستند صدا نزدي که جواب نشنيدي در نزدی که در باز نشد.

خب اللهم عجل لوليک الفرج و سهل له المخرج و اوسع له المنهج.

 

[1] آل­عمران31.

[2] غافر60.

[3] غافر60.

[4] غافر60.

[5] ابراهيم7.

[6] فاتحه2.

[7] فاتحه2.

[8] بقره40.

[9] آل­عمران97.

[10] محمد7.

[11] آل­عمران31.

[12] آل­عمران31.

[13] آل­عمران31.

[14] آل­عمران31.

[15] طه82.

[16] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج‏1 ص55.

[17] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج‏1 ص55.

[18] آل­عمران31.

[19] عنکبوت45.

[20] آل­عمران31.

[21] آل­عمران31.

[22] آل­عمران31.

[23] آل­عمران31.

[24] آل­عمران31.

[25] نساء59.

[26] آل­عمران31.

[27] الكافي (ط - الإسلامية) ج‏6 ص19.

[28] بشارة المصطفى لشيعة المرتضى (ط - القديمة) ج‏2 ص197.

[29] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد ج‏2 ص587.

[30] إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ج1 ص70.

[31] الكافي (ط - الإسلامية) ج‏5 ص537.

[32] إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ج1 ص70.

[33] إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ج1 ص70.

[34] إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ج1 ص70.

[35] إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ج1 ص70.

[36] آل­عمران31.

[37] اخلاص1.

[38] شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام ج2 ص265.

[39] شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام ج2 ص265.

[40] شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام ج2 ص265.

[41] آل­عمران31.

[42] آل­عمران31.

[43] آل­عمران31.

[44] غافر60.

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه