بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما عزیزانی که برنامهی چهارده معصوم را مشاهده میکنید و یادی بکنیم از فقید سعید مرحوم مغفور حاج ابراهیم یقطین و خانوادهی محترمهی ایشان و همهی عزیزانی که از منسوبین و فامیل ایشان به جوار رحمت الهی واصل شدند.
در جلسهی پنجم پای سخنی از فرمایشات گهربار پنجمین معصوم و سومین امام حضرت سیدالشهدا اباعبدالله الحسین هستیم. در یکی از سخنرانیهای امام حسین، حضرت نکاتی را متذکر میشوند برای سعادتمندی انسانها و استفادهی بهتر از فرصتهای زندگانی. کلام حضرت خطاب به عموم بشریت است! فقط به مومنین خیر بلکه تمامی انسانها با تمام سلایق و عقاید و نظرات. امام میفرماید «أیها الناس» ای جماعت بشریت و ای گروه انسانها «مَن جاد سادَ و مَن بخِل رَزِل»[1] کسانی که سخاوتمندی و جود را سرلوحهی زندگی خود قرار دادند و اهل انفاق و بخشش هستند اینها آقایی و سیادت میکنند، یکی از عواملی که انسانها را عزیز و محبوبیت میآورد و به نوعی عزت ایجاد میکند همین دستگیری از نیازمندان و انسانهای گرفتار است. جود و سخاوت خروجیاش سیادت و آقایی است و شما ملاحظه میکنید در جامعه افرادی که اهل سخاوتند و دستگیری میکنند یک محبوبیتی در دل مردم دارند، مردم اینها را دوست میدارند. «من جاد ساد و من بخل رزل»[2]. نقطهی مقابل جود بُخل است، اگر کسی بخل ورزید و آنچه خدا به او داده در مسیر رضایت خدا دستگیری از نیازمندان نکرد، امام حسین میفرماید «رَذِل»[3] او پست میشود. خروجی بخل رذالت و پستی است. بارها من شاهد بوده در کانون خانوادهها گاهی پدر خانواده که خدا به او لطف کرده باید دستگیری و رسیدگی کند اهل خانواده را در سختی گذاشته و خرج نمیکند. یا در مجموعهای آن آقایی که صاحب کار است به زیرمجموعهی خودش سختگیری بیش از حد میکند. اینها باعث میشود که انسان جایگاه خودش را از دست بدهد. من یادم نمیرود در یک تشییع جنازهای در شیراز شخصی از دنیا رفته بود و متمکن بود، من دیدم پسر بزرگش زیر تابوت پدر بشکن میزد و شادی میکرد، من گفتم خجالت بکش دارند پدرت را میبرند قبرستان! دو تا ناسزا هم حوالهی پدرش کرد و گفت فلان فلان شده زمانی که سر به زمین گذاشت و مرد من صاحب دو تا خانه شدم. خب چرا انسان باید اینطوری باشد چرا تا هستیم از اینکه خدا به ما لطف کرده رسیدگی و محبت نکنیم که بعداً رفتن ما موجب شادی دیگران شود. علی علیهالسلام میفرمایند به گونهای زندگی کنید که وقتی هستید مردم از وجود شما بهره ببرند و وقتی میروید مردم احساس کنند چیزی را از دست دادهاند.
در مورد این فرمایش امام حسین، حضرت میفرماید «و إنَّ أجود الناس مَن أعطی مَن لایرجوه»[4] بخشندهترین انسانها کسانی هستند که عطا میکنند بدون اینکه چشمداشت داشته باشند، این اوج سخاوت است. یک وقتی بنده دستگیری میکنم از کسی که در روزگار دیگر از ما دستگیری کند، میگوییم حالا یک محبتی کنیم فردا جواب میدهد، این اگر محبت کردیم بدردمان میخورد، یک هدفی داریم از اینکار، از این بخشش، از این دستگیری، از این محبت، اهدافی پشتش هست که دنبال این هستیم که برگردد به ما. امام میفرماید اوج سخاوت این است که بدون هیچ چشمداشتی باشد، عطا کنید و دنبال این هم نباشید که برگشت و پاداش و پاسخی از ناحیهی او داشته باشید. امام حسین میفرماید «و إنَّ أعفی الناس من أعفی عن قدرة»[5] بخشندهترین مردم کسانی هستند که از موضع قدرت میبخشند، اوج شکوفایی عفو این است که انسان قدرت انتقام داشته باشد ولی بگذرد. البته جایی باید گذشت که طرف پیشمان است از اشتباه خودش و عذرخواهی و اظهار ندامت میکند.
و حضرت در فراز پایانی میفرماید «و إنَّ ... الناس من وسع من قطعه»[6] چه کسانی صلهی رحمشان بهتر و پرثوابتر است؟ حضرت میفرماید کسانی که صلهی رحم میکنند با کسانی که صلهی رحم میکنند با کسانی که اونها با اینها قطع کردهاند «من وصلَ مَن قطعَه»[7] او با کسی ارتباط میگیرد که او ارتباطش را با این قطع کرده است. من خانهی رحمی میروم که آن رحم خانهی من نمیآید، این اوج ارزش یک صلهی رحم است.
انشاءالله که در این فرصتهای باقیماندهی زندگانی بتوانیم در انفاقهایمان بی چشمداشت از مردم، گذشتهایمان برگرفته از قدرت و توانمندی و از موضع قدرت بخشیدن و در روابطمان با خانواده حتی با آنهایی که با ما قطع رابطه کردند ما وصل کنیم.
توفیقات عزیزان را از خداوند مهربان خواستارم، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
[1] بحارالانوار ج75 ص121
[2] بحارالانوار ج75 ص121
[3] بحارالانوار ج75 ص121
[4] بحارالانوار ج75 ص121
[5] بحارالانوار ج75 ص121
[6] بحارالانوار ج75 ص121
[7] بحارالانوار ج75 ص121