photo2023-02-2313-33-00
photo2023-02-2313-32-47
photo2023-02-2313-32-40
photo2023-02-2313-32-38
photo2023-02-2313-32-27

استاد حدائق روز چهارشنبه 3 اسفندماه 1401 در مسجدالرسول(ص) شیراز مصادف با اولین روز از ماه مبارک شعبان به بیان ویژگی های بی نظیر این ماه پرداختند.

 

دانلود

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم­الله الرحمن الرحيم

قال مولانا اميرالمؤمنين علي ابن ابی طالب فی دعائه فی شهر شعبان: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعْوَتُكَ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ»[1].

يکی از فرصت­هاي گرانبهای عمر انسان­ها اين دو سه ماهی است که پشت سرهم متوالياً رقم می­خورد، رجب، شعبان، رمضان، ماه شعبان ماه رسول­خداست و ماه بسيار بسيار پر فضيلتی است، آنهايي که می­خواهند رمضان را درک کنند بايد رجب و شعبان را دريافت کنند، توصيه­هايي که در اين ماه مخصوصاً رسيده توفيقاتی که در اين ماه رقم خورده، ديديد گاهی اوقات در يک فرصت­هايي می­گويند اين کار را در اين زمان بکنيد پاداش­تان جهش چندبرابری پيدا می­کند، پاکی از گناه فرمولش يکی در همين ماه مبارک شعبان است نمازهايي که وارد شده مخصوصاً فردا پنج شنبه اين دو رکعت نمازی که خيلی فضيلت دارد، پنج شنبه­هايي ماه شعبان، مداومت به ذکر صلوات بر محمد و آل محمد، مداومت به ذکر استغفار اين­ها دل را صاف می­کند برای حضور در ضيافت خدا در رمضان، روز اول ماه رمضان پيامبر به همه ما آموخته از خدا بخواهيد «اللهم اجعل صيامی فيه صيام الصائمين»[2] خدايا  روزمان روزه روزداران بشود، رژيم غذايي نباشد، اين­ها زمينه­اش را از قبل بايد آماده کنيم، ما فوتباليست­ها می­خواهند بروند يک مسابقه بدهند ماه­­ها تلاش می­کنند تمرين می­کنند پا به توپ می­زنند، يک وزنه‌برداری می­خواهد چند دقيقه يک وزنه را بلند کند، ماه­ها تمرين کرده ما به ضيافت خدا می­خواهيم حاضر بشويم بايد زمينه­سازی کنيم. اين رجب و شعبان زمينه­ساز حضور در ماه مبارک رمضان است يکی از دعاهايي که مقيد باشيم بخوانيم مناجات شعبانيه اميرالمؤمنين است، دارد که ائمه مقيد بودند به ذکر اين مناجات مخترع اين مناجات اميرالمؤمنين است، ائمه ترک نمی­کردند اين مناجات پدر و جد بزرگوارش را در ماه شعبان، من طليعه اين مناجات را امشب يک اشاره­ای کنم، چون گاهی اوقات بعضی­ها هم سؤال می­کنند می­گويند آقا اين کلام اميرالمؤمنين را يک خرده ما نمی­فهميم غامض است برای ما، طليعه مناجات اول که حضرت مناجات را با ذکر صلوات شروع می­کند اين هم درس است ما در روايت داريم اگر دعايتان را قبل از گفتن صلوات بفرستيد و در اثنائش هم صلوات پايانش هم صلوات، با اين کار تضمين کرديد اجابت اين دعا را، آقا اميرالمؤمنين با صلوات بر رسول­الله و خاندان رسول شروع می­کند اصلاً همين کلام اميرالمؤمنين اين آل­محمد خود اميرالمؤمنين عامل به اين ذکر صلوات است: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»[3]

من سه­تا جمله از فرمايشات حضرت را باز کنم، يک توضيحی امشب دهم: «وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعْوَتُكَ»[4] پروردگارا دعای ما را بشنو، وقتی تو را صدا می­زنيم: «وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ»[5] خدايا وقتی هم نداء می­کنيم و شما را به صورت ندا صدا می­زنيم ندای ما را هم بشنويد: «وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ»[6] وقتی هم ما رو به شما می­آوريم نجوای ما و مناجات ما را هم بشنويد، من تفاوت بين دعا، نداء و نجوی، دعا همين دعاهايي معمول و صوت معمول است داريد دعا می­کنيد با يک صدای معمول دعا می­کنيد، نداء دعاهايي است که فرياد می­زنی صدا را بلند می­کنی، ديديد يک وقتی می­گويند آقا همه بگوييد «يا ربّ»، طرف طرف ولوم صدايش را می­برد به اين می­گويند نداء، مناجات آن دعاهايي خيلی آهسته خفيف است، نجوا گونه است اميرالمؤمنين هرسه را نام می­برد خدايا چه دعای ما را صوت معمول، چه ندای ما را صوت بلند، چه مناجات ما را صوت پنهانی و خفی، اين­ها را پاسخ بده، اين­ها را بی­جواب مگذار: «وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ»[7] بشنو ندای ما را وقتی که نداء می­کنيم: «وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ»[8] پروردگارا شما در نجوای ما، نجوای ما را بپذيريد و بشنويد، حالا سؤال اين­جاست در سوره مبارکه غافر، خداوند می­فرمايد: «وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ»[9] اين قاعده است خدا می­فرمايد خدای شما می­گوييد صدا بزنيد مرا اجابت می­کنم شما را، طبق اين آيه شريفه که خدا می­فرمايد به دنبال دعا اجابت است: «إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي‏ سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرين‏»[10] آنهايي که از عبادت ما استکبار می­کنند با ذلت و خواری ما اينها را داخل جهنم می­کنيم، خب در اين آيه شريفه خدا می­فرمايد به دنبال هر ياربّ شما لبيک ماست، آقا اميرالمؤمنين چه می­فرمايد: «وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعْوَتُكَ»[11]خدايا دعای ما را بشنو وقتی که تو را صدا می­زنم، خدا که می­فرمايد می­شنوم اين تحصيل حاصل نيست آقا اين­جا چه می­خواهد بيان کند، بخش عمده دعاهای مردم قفل می­شود، خيلی­ها را شما می­بينيد دعا می­کند به اجابت نمی­رسد خب همين سؤال را بعضی­ها می­پرسند که آقا خداوند می­فرمايد صدا بزنيد اجابت­تان می­کنيم چرا ما صدا می­زنيم اجابت نمی­کند؟ اول من يک حديث از رسول­الله بعد دوتا حديث از پيغمبر تقديم کنم، ماه شعبان ما پالايش است اين آسيب­هايي را که دارم می­گويم اگر خدای ناخواسته در ماست اين­ها را برطرف کنيد تا آثار دعا کنيد، و الا من مفاتيح را از اول تا آخر بخوانم اين آفت­ها در من باشد: «هَباءً مَنْثُوراً»[12]اميرالمؤمنين از خدا می­خواهد که خدايا: «وَ اسْمَعْ دُعَائِي»[13]يعنی خدا اين آفت­ها، آسيب­ها، مانع­ها از سر راه ما برداشته بشود، کمک­مان کن اين­ها برود کنار، خب روايت اول از رسول­­الله، اول دعای بی­اثر ما نداريم، همين­که عرض کردم، زير هر ياربّ تو لبيک ماست، خدا می­فرمايد: «ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ»[14]از پيامبر يک وقتی پرسيدند اين استجابت­ها کجاست؟ پيامبر فرمود در دعاها سه­جا دعا اثر می­گذارد بگرديد مردم پيدايش کنيد، بالاخره ذهن­تان بدبين به آفريدگارتان نشود ببينيد اين دعا کجا دارد کار می­کند، يک اکثريت مردم اين­جا هستند: «أَنْ يَكْفُرَ مِنْ ذُنُوبِهِ»[15] گناه کرده نافرمانی کرده، دل شکسته، حالا من می­گويم مصاديقش را حالا آمده دعا کرده اشکش هم جاری می­شود دلش هم می­شکند می­گويند آقا يک امتياز پيدا کردی به نام اين دعایی که کردی اين امتياز بدهی­هايت را پاک می­کند بخش عمده ما در دعا همين است، صبح تا شب چهارتا خلاف کرديم شب هم با دل شکسته نيمه شب دعا می­کنيم می­گويند آقا دعايت اثر کرد، بدهی­هايت را صاف کرد، ديگر چيزی برايت نماند، اين عمده مردم است يک بخشی از مردم اين­ها گناه هم ندارند، در کارنامه­شان هم خطا نيست، دعا هم می­کنند دعايشان هم مستجاب می­شود می­گويد آقا دعا کرديم سريع گرفت، خب اين بدهی نداشت مصحلتش هم بود خدا به اجابت رساند اين دو، قسم سوم بعضی­ها پاک هستند، خوب هستند، گناهی نکردند، دعا هم می­کنند مصلحت­شان نيست دعا به اجابت برسد اين را رسول­الله می­فرمايد: «يَدَّخِرَ لِلْآخِرَةِ»[16]خدا ذخيره آخرت­شان می­کند، عزيزان خدا زيربار منت بشر قرار نمی­گيرد حالا قيامت خواهيد ديد در روايت داريم مردم وقتی می­بينند ما بازء دعاهايي که در دنيا کردند و مصلحت­شان نبود حالا آن­جايي که دارد گناه را پاک می­کند ديگر خدا دارد جواب می­دهد اما يک جای مصلحت فرد نيست به اجابت نرسيد قيامت خدا دارد پاسخ می­دهد، مردم قيامت اين آرزو را می­کنند ای کاش هيچ دعايي از دعاهايي ما در دنيا به اجابت نمی­رسيد که پاداشش را قيامت خدا می­داد، آن وقت خدايي خدا را در قيامت می­بينی، مؤمن عجول نباش، آقا داريم سرد می­شويم خب چرا خدا جواب نمی­دهد، چرا خدا عمل نمی­کند، خدا به حضرت آدم فرمود: «عليک بالدعاء و علیّ بالاجابه» ، تو دعايت را بکن من اجابت می­کنم ولی اجابت من مراتب دارد، من نگاه می­کنم ببينم اين دعا کننده کيست؟ گنهکار است، اجابتش اين است که گناهانش را پاک می­کنم، اين دعا کننده مصلحتش است به اين حاجت برسد حاجت روا می­شود اين دعا کننده گنهکار هم نيست ولی مصلحتش هم نيست ما می­گذاريم قيامت بهش می­دهيم، پس در دعا کردن مأيوس نشويد در هرسه صورتش به نفع شماست، چه گناه را بشويد چه به حاجت برسيد چه ذخيره آخرت بشود، از دعا کردن و راز و نياز مأيوس نشويم خب اين يک نکته.

حالا کلام اميرالمؤمنين که به خدا عرض می­کند: «وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعْوَتُكَ»[17]خدايا بشنو دعاي ما را وقتی تو را دعا می­کنيم، و نداء ما را وقتی تو را صدا می­زنيم و به ما روی آور وقتی که به سوی تو رو می­آوريم، وقتی که تو را نجوی می­کنيم، در اين­که خدا می­شنود که بحثی نيست، خدايا اين موانع­ها بر طرف بشود: «وَ اسْمَعْ دُعَائِي»[18]يعنی خدايا حالا آمديم آن موانعی که سبب می­شود دعا کارايي خودش را از دست بدهد خدايا اين­ها را برطرف کن.

من می­خواهم امشب تلگرافی يک حديث از پيغمبر بگويم، نوع کسانی که می­گويند دعا می­کنيم مستجاب نمی­شود عمدتاً اين­جاها مشکل دارند، آن اقليت­ هستند اين­هايي که گناهی هم نکردند مصلحت­شان نيست می­رود آخرت اين­ها نادر هستند، عمده مردم اين­جا هستند حالا من روايت را می­خوانم بشنويد بحث امشب ما، ذيل همين فرمايش اميرالمؤمنين در مناجات شعبانيه يک روز آمدند خدمت رسول­الله، مسلمان­ها همين سؤال را پرسيدند: «ما لنا ندعو و لا يستجاب لنا»[19]چرا هرچه خدا را می­خوانيم به اجابت نمی­رسد حاجت­ما خواسته­هايمان برآورده نمی­شود مريض داريم دعا می­کنيم روز به روز بدتر می­شود، چک­هايمان وصول نمی­شود، دختر دم بخت داريم شوهر خوب گيرش نمی­آيد و... و مسائل ديگر اين حرف امروز نيست زمان پيغمبر هم همين حرف را زدند: «ما لنا ندعو و لا يستجاب لنا»[20]و حال آن­که: قال­ الله تعالی «ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ»[21]استناد به همين آيه سوره غافر کردند، گفتند يا رسول­الله خدا می­فرمايد صدا بزنيد جواب­تان می­دهم هرچه ما صدا می­زنيم که جواب نمی­گيريم پيغمبر فرمود: «فاجاب رسول­الله قال ان قلوبکم ماتت بعشرة اشياء»[22]، اميرالمؤمنين از خدا می­خواهد اين­ها برطرف بشود، به ما می­آموزد از خدا بخواهيد اين موانع در زندگی­تان برود بيرون رفت بيرون دعا مستجاب است، پيغمبر فرمود قلب­های شماها به خاطر ده چيز مرده است، اين آقا نماز شب هم می­خواند ولی مبتلاست حالا من مصاديق را می­گويم ببينيد: «ان قلوبکم ماتت بعشرة اشياء»[23]، اولين نکته حضرت فرمود: «أَوَّلُهَا أَنَّكُمْ عَرَفْتُمُ اللَّهَ فَلَمْ تُؤَدُّوا طاعته»[24] اول گفتيد خدا را می­شناسيم ولی طاعتش را انجام نداديد، آخر اين چه خداشناسی است که شما نمازت هر وقت شما می­خوانی؟ اين چه خدا شناسی است که من می­گويم خدا را می­شناسم گاهی اوقات به اندازه پول داخل کارتم به خدا ايمان ندارم: «فَلَمْ تُؤَدُّوا طاعته»[25] ما طاعت الهی را اداء کرديم آنچه که خدا از ما می­خواست را به شايستگی انجام داديم خدا خدايي نکرد، نمازمان، حج­مان، خمس­مان، زکات­مان، روزه­مان، اين­ها انجام شد، يک وقت من عرض کردم دارالرحمه رفته بوديم نماز ديدم يک جسد ديگری را هم آوردند گفتند آقای حدائق يک نمازهم به اين بخوان، خب وظيفه هرکسی است واجب کفايي است جسد مسلمان بايد نماز خواند، تجهيز کرد، تسريع کرد، من نماز را که خواندم يک دفعه کسی آمد گفت حاجی آقا اينی که الآن بهش نماز خوانديد از ملياردرهای شيراز بود، حج نرفت و مرد، تا اين را گفت گفتم پسر بزرگش کدام­شان است؟ گفت آن آقاست گفتم آقا بيا، مردم دلتان برای خودتان بسوزد، مردم رسول­الله که اين ماه ماه پيغمبر است، يک کسی به پيغمبر عرض کردم يا رسول­الله می­خواهم رحم کند، رسول­الله فرمود به خودت رحم کن، ما دلسوز خودمان بعضی­ها نيستيم هی جمع می­کنيم می­گذاريم برای ورثه، زيربار می­مانيم، قرآن می­فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً»[26] اول به داد خودتان برسيد اول خودت را نجات بده، بعد خانواده­ات را، پسر بزرگش آمد گفتم که پدر شما وضع مالش خوب بود؟ گفت خيلی، گفتم حج رفته بود؟ گفت نه حج نرفت گرفتار بود، کارهايي زياد بود، گفتم برادرهای ديگرت هم اين­جا هستند، گفت بلی گفتم آنها را هم صدا بزن بيايد آمدند کشيدم­شان کنار مردم سر جسد فاتحه می­خواندند، گفتم اين بابايت را می­بينيد؟ به بابايتان رحم کنيد، او به خودش رحم نکرد اين اول گرفتاريش است حجش را به سرعت در اين سال پيشرو برايش بخريد، واجبات زمين مانده­اش را انجام بدهد، حالا اين آقايي که رحمت خدا رفته اگر در زندگی­اش می­گفت ما هرچه دعا می­کنيم مستجاب نمی­شود، برای اين­که تو هم حرف خدا را اطاعت نمی­کنی، اصلاً آدم­هايي مستجاب الدعوه کسانی هستند که اين­ها حرف خدا را می­شنوند حرف شنيديد حرف­تان را می­شنوند امام های فرمود: «وَ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ، يُطَاعُ»[27]خدا را اطاعت کرديد اطاعت­تان می­کنند هم مردم هم خدا، خدا هم حرفت را می­شنوند تا ياربّ گفتی اجرائی می­شود، حرف­مان نمی­شنوند چون حرف خدا را نشنيديم اين يک.

دومين عاملی که دعاها را مستجاب نمی­کند و از خدا بخواهيم در ماه شعبان اين­ها هم از ما دور بشود دوم حضرت فرمود: «أَنَّكُمْ قَرَأْتُمْ كِتَابَهُ الْمُنْزَلَ عَلَيْكُمْ فَلَمْ تَعْمَلُوا بِهِ»[28] قرآن خوانديد به قرآن عمل نکرديد، مفتخر هستيد حالا در مساجدی سنت خوب هست روز يک صفحه بعد از هر نماز تلاوت قرآن، به آيات قرآن چقدر عمل می­کنيم ما ششصد آيه قانونی در قرآن داريم، يعنی آيات اجرائی، عملياتی، حکومتی، اجتماعی، به چندتايش دارد عمل می­شود، آيات نماز، آيات زکات، آيه خمس، آيات امر به معروف، آيات نهی از منکر، آيات احسان به يکديگر و آيات ديگر، قرآن را بنده می­گيرم رو سرم می­گيرم: «بِكَ يَا اللَّهُ»[29]شب­های قدر، قرآن کتاب عمل است، قرآن کتاب زندگی است، پيغمبر می­فرمايد يکی از علت­هايي که دعاها مستجاب نمی­شود چون عمل به قرآن نمی­شود اين دو.

سوم رسول­الله فرمود: «ادعيتم محبة لرسوله و ابغضتم اولاده»[30] ، ادعا کردی پيغمبر را دوست می­داری ولی با فرزندان پيغمبر دشمنی کردی، من خودم را عرض می­کنم، امام زمان از رفتار و زندگی من راضی است، امروز فرزند پيغمبر رو کرة زمين کيست؟ نزديک­ترين کس در نظام خلقت امروز صاحب­الزمان است و وجود مقدس رسول­الله، خب حالا سادات ذوی المجد و الاحترام هستند اما شما نزديک­تر از امام زمان که به پيغمبر سراغ نداريد، امام زمان از زندگی­های ما راضی است، از معاملات ما، از کارهاي ما.

من يک جريانی را عرض کنم خدا رحمت کند آيت­الله العظمی آقای حاج شيخ جواد تبريزی من اين را از آقازاده­شان هم شنيدم آقای حاج شيخ محمدجعفر تبريزی، اواخر عمر يک مصاحبه­ای کرده بودند با آيت­الله العظمی تبريزی، از مراجع قم بودند ايشان پايان مصاحبه آن شخص مصاحبه کننده گفته بود آقا در اين زمان معاصر هم کسی توفيق تشرف به محضر امام زمان را داشته، بعد آن خبرنگار گفته بود که آقا دستش را به سينه گذاشته بود به عنوان ادب و احترام سری پايين آورده بودند احترام حضرت گفته بودند کسانی هم بودند در همين زمان معاصر هم خدمت حضرت می­رسد، بعد سؤال کننده، خبرنگار، مصاحبه کننده می­پرسد که از وضع جامعه شيعه هم از حضرت پرسيدند؟ گفت ايشان فرموده بود که بلی از حضرت پرسيده بودند که آقا از شيعيان راضی هستی؟ گفت آقا چه پاسخ داده بوده، گفت آقا فرموده بودند اگر راضی نباشم چه کنم؟ خيلی حرف است اين بايد آتش بزند نهاد انسان را گاهی اوقات ديديد به يک پدر می­گويند از بچه­ات راضی هستی؟ می­گويد راضی نباشم چه کنم؟ همين امروز ظهر يکی از عزيزان متدينين اصحاب مسجد، گفت حاجی آقا من خواب ابوی­تان ديدم خيلی ناراحت بودند اسم چند نفر هم برد گفت اين­ها در خواب بودند، گفت مرحوم حاج احمدآقايي کتيرائی بود، مرحوم حاج اکبر آقايي ايمانيه بود، مرحوم حاج آقايتان بودند و پدر آقای مهندس حسام، گفت من ديدم خيلی آقای حاج شيخ هی دستش را می­فشرد ناراحت بود و يک گونی سنگينی هم آقای ايمانيه و اين آقايون همراه­شان بود گفت من رفتم به حاج احمدآقاي کتيرايي گفتم آقای حدائق خيلی ناراحت است، گفت اين نامه­هايي است که می­خواهند ببرند محضر حضرت و شکايت­هايي است که صورت گرفته می­خواهند عرضه کنند به حضرت و قطعاً خاطر امام زمان از اين نامه­ها مکدر هستند، گفت آقای حدائق از اين ناراحت است که اين نامه­ها را ما می­خواهيم ببريم محضر حضرت قطعاً امام اين­ها را می­بينند نگران می­شود، گفت البته اين نامه­های مصائب مردم، مشکلات مردم، گرفتاری­ها مردم.

عامل سومی که جلو استجابت دعا را می­گيرد اولاد پيامبر از انسان ناراضی باشد با مرحوم آقای حاج شيخ جد ما ابوی می­گفتند ايشان در درس برای طلاب می­گفتند آقايون طلاب به نظر من دزدی سرگردنه قيامت به مراتب خجالت­زدگی­اش از اين کمتر است که امام زمان شاکی کسی باشد، کسی دزدی سر گردنه کرده فلان آقا می­آيد شکايت، يک وقت قيامت می­گويند ولی خدا در زمان خودش دارد شکايت می­کند خيلی سخت است، اين عامل سوم، امام زمان از زندگی­هاي ما راضی است از عروسی­ هايمان از تفريح­هايمان، از مسافرت­هايمان از اتاق­های در بسته­مان از شوخی­هايمان از حرف زدن­هايمان، آقا که می­فرمايد: «فَإِنَّا يُحِيطُ عِلْمُنَا بِأَنْبَائِكُمْ»[31]امام زمان می­فرمايد ما همه کارهايتان را مطلع هستيم: «وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْ‏ءٌ مِنْ أَخْبَارِكُمْ»[32]ريز و درشت، خرد و کلان کارهايتان را به ما عرضه می­کنند ما يک جوری رفتار کنيم، که قلب حضرت را مکدر نکنيم اين عامل سوم.

عامل چهارمی که جلو استجابت دعا را می­گيرد، اميرالمؤمنين می­فرمايد خدايا حالا که آمديم داريم دعا می­کنيم: «وَ اسْمَعْ‏»[33]بشنو، يعنی اين مانع­ها برطرف بشود.

پنجم: «أَنَّ اللَّهَ أَمَرَكُمْ بِعَدَاوَةِ الشَّيْطَانِ وَ واقَفتمُوهُ»[34]پيغمبر فرمود يکی از علت­هايي که دعاها به اجابت نمی­رسد ادعا می­کند با شيطان دشمن هستيد ولی در عمل با شيطان همراهی می­کنيد، موافقت داريد با شيطان، متابعت داريد از شيطان، شما امروز يک نفر را در شهر پيدا کن، مگر شيطان پرست باشد بگويد شيطان موجود خوبی است، می­گويد خدا لعنت کند شيطان را، بعد می­گويي آقا رفتارت که شيطان پسندانه است، کسی را پيدا نمی­کنيد بگويد شيطان موجود خوبی است لعنتش هم می­کنيم ولی عملکردمان آن را دارد خوشحال می­کند اين هم می­شود عامل سلب اجابت دعا.

ششم پيغمبر فرمود: «أَنَّكُمْ قُلْتُمْ إِنَّكُمْ تَرْغَبُونَ فِي الْجَنَّةِ وَ أَنْتُمْ فِي كُلِّ وَقْتٍ تَفْعَلُونَ مَا يُبَاعِدُكُمْ مِنْهَا»[35] ادعا می­کنيد بهشت را دوست می­داريد ولی برای بهشت کار نمی­کنيد: «اسئله الجنه» بعد تعقيبات می­گوييم صدبار هم می­گوييم اما چقدر تلاش برای بهشتی شدن می­کنيم، در روزمرّه زندگی­مان در گفتارمان، در رفتارمان، در اخلاق­مان، سلوک ما ما را به سمت بهشت دارد می­برد يا از بهشت دارد دور می­کند اين­ها موانع استجابت دعاست به شعار نيست من اگر می­گويم بهشت را خدايا دوست می­دارم عملکرد من من را بايد در مسير بهشت قرار بدهد خدا رحمت کند حضرت امام را امام می­فرمايد الآن هم ما رو صراط هستيم، يعنی چه؟ يعنی آن پول صراط قيامت نتيجه قدم­های دنيای ماست، يعنی آخرت تافته جدا بافته­ای از دنيا نيست، هر کاری اين­جا کرديد قيامت مزدش را می­گيريد الآن هم ما می­فهميم قيامت از صراط چگونه رد می­شويم چطور؟ آقا پاهايت را کجاها داری می­گذاری؟ در کدام مجالس؟ با چه کسانی داری همراهی می­کنی؟ دنباله روی از چه کسانی داری می­کنی؟ قيامت دنباله رو آنها هستی، ترازت اميرالمؤمنين است؟ ترازت خداست؟ قيامت يقيناً در همان مسير هستی، اين­جا بنده يک جاهای ديگر رصدم می­کنند خب قيامت هم همان است، انعکاس دنيای ماست اين هم ششم.

هفتم رسول­الله فرمود: «[أَنَّكُمْ‏] قُلْتُمْ إِنَّكُمْ تَخَافُونَ مِنَ النَّارِ وَ أَنْتُمْ فِي كُلِّ وَقْتٍ تَقْدَمُونَ إِلَيْهَا بِمَعَاصِيكُمْ فَأَيْنَ خَوْفُكُمْ»[36]ادعا می­کنيد از جهنم می­ترسيد اما بدن­هايتان را داريد جهنمی می­کنيد، شما وضع جامعه را ببينيد وضع اخلاقی جامعه را، می­گويد رفته رفته حالا خدا رحم کند تابستان، ديگر رسماً حجاب برداشته شده بی­حجابی که چه عرض کنم، بدحجابی کنار رفته، شده بی­حجابی شيوع پيدا کرده شما به همين­ها برويد بگوييد صحبت کنيد بگوييد شما دوست داريد جهنمی بشوی، جهنم جاي بدی است، بگويند خانم اين قيافه تو تو را جهنمی می­کند اين خانم نبايد گله بکند بگويد من دعا کردم خدا جوابم نداده در همين دفتر مسجدالرسول يک وقت خانم جوانی آمد گفت من ديگر با خدا قهر کردم، گاهی اولتيماتم هم به خدا می­دهيم، گفت خدايي که جواب ما را نمی­دهم، هی گفت گفت گفت، البته حجاب اين خانم خوب نبود آرايش کرده بود موها بيرون بود حرف­هايش را که زد، گفتم خانم تو با خدا همراهی کردی؟ گفت بلی، گفتم می­شود من بدانم شما چطور با خدا همراهی کردی بگويي برای من، گفت من شب­ها نماز شب می­خوانم يک ساعت نيمه شب بيدار هستم، زيارت عاشورايم تعطيل نمی­شود فلان ذکر را روز اين قدر می­گويم، شاه­چراغ مثلاً هفته دوبار می­روم حرف­هايش را که زد، گفتم اين کارها را با همين تيپی که آمدی اين­جا می­کنی؟ گاهی اوقات خواب هستيم خودمان هم نمی­فهميم گفت من چه مشکل دارم؟ گفتم ببين من که به عالم غيب وصل نيستم من در حد سواد خودم حرف می­زنم، مشکلی که الآن من در شما می­بينم برای خدا چراغ سبز روشن نکردی؟ گفت چه چراغ سبزی؟ گفتم پوشيشت، پوشيش تو مخالفت با خداست اين قيافه­ تو مبارزه با خداست نماز شب می­خوانی نماز مشب مستحب است زيارت عاشورا مستحب است، اذکار مردم مستحب است، رعايت ترک حرام واجب، ما گاهی اوقات واجب را گذاشتيم کنار مستحب را گرفتيم، پيغمبر به اميرالمؤمنين فرمود: «يا عليّ إذا رأيت النّاس يشتغلون بالفضائل فاشتغل أنت باتمام الفرائض»[37] يا علی وقتی ديدی مردم سرگرم مستحبات شدند تو واجباتت را انجام بده، حالا می­گويد نماز هم می­خوانم انسان دلش بايد با خدا باشد، بابا دل پاک ظهور و بروز دارد، ظهور و بروزش در رفتار نبايد با خدا بيگانگی بکند، آقايون يک هشداری را من بگويم پيغمبر فرمود گناه وقتی در خلوت اتفاق افتاد فقط گريبان همان گنهکار را می­گيرد، گناه اگر آمد در جامعه و مؤمنين هم واکنش نشان ندادند: «اضرت العامه و الخاصه» ، خوب و بد، تر و خشک می­سوزد، اين کروناست کرونا وقتی آمد رعايت نشد همه را درگير می­کند ما يک کرونا آمد بيست و هشت ماه فضای آموزشی اين مملکت مجازی شد دانشگاه­ها تعطيل، مدارس تعطيل، ادارات در يک مقطعی تعطيل، در يک مقطعی دور کاری می­کردند، کارمندها نوبتی می­رفتند مغازه­ها در يک مقطع تعطيل مردم خطر گناه از کرونا بدتر است و بی­توجهی، يک علت اين­که چرا دعا مستجاب نمی­شود می­گوييم از آتش می­ترسيم از جهنم هراس داريم اما رفتارهای ما دارد ما را می­برد سمت دوزخ در همه ابعاد زندگی الآن در جامعه امروز در اين اوضاع اسفبار سختی که متأسفانه حالا مسئولين هم بايد همت کنند، من عرض کردم مردم حجت را تمام کردند روز بيست و دوی بهمن، مسئولين هم مدبرانه تصميم بگيرند، گاهی اوقات يک تصميمی دفعتاً می­گيرند بعدم می­آيند نقضش می­کنند يک ضرری می­زند به اقتصاد مملکت، بابا کارشناسانه مدبرانه بالاخره مردم هم در سختی هستند مشکلات اقتصادی مردم، سختی­های مردم اين­ها بايد تأمين بشود اما از آن طرف مردم عموماً بايد باهم همکاری داشته باشند، من اگر می­گويم آخرتی هست قيامتی هست حالا خدا دارد من و شما را هم امتحان می­کند به يک حاجی آقايي پول دادند دارند با پولش، به يکی مقام دادند با مقامش با يک کسی موقعيت دادند با موقعيتش مردم همه اين­ها را می­گذاريد و می­رويد خوشا به حال آنهايي که از اين دنيای خوب آخرت خوب را برای خودشان رقم می­زنند.

نکته هشتم پيغمبر فرمود: «أَنَّكُمْ جَعَلْتُمْ عُيُوبَ النَّاسِ نُصْبَ عُيُونِكُمْ وَ عُيُوبَكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ»[38] از آفت­هايي که مانع به اجابت رسيدن دعا می­شود پيامبر فرمود علت اين­که اجابت نمی­شود دعاها به عيب­های مردم پرداختيد ولی عيب­های خودتان يادتان رفت، می­گويد:

همه عيب خلق گفتن نه مروت است و مردی، نگهی به خويشتن کن که همه گناه دارد

همين آيت­الله آقای حاج ميرزاجواد آقای تبريزی، حاج ميرزا جواد آقا با آقای حاج شيخ جواد تبريزی فرق می­کند، حاج ميرزا آقا استاد امام بود در قبرستان شيخان قم دفن است، می­گويند در دوران پايانی عمر ايشان يک وقت آمدند گفتند آقا فلانی چطور آدم است، از ايشان سؤال کردند از يک کسی پرسيدند شما اين را تأييد می­کنيد آقای حاج ميرزاجواد آقا فرمود من بيش از هفتاد سال از عمرم گذشته هنوز خودم را نشناختم، چگونه می­توانم نسبت به کس ديگری يک قضاوت قاطعی داشته باشم، ما خودمان را شناختيم به عيوب خودمان پرداختيم که گاهی اوقات می­پردازيم به عيب­گويي ديگران عيب­جويي ديگران، راهکار غيبت نکردن اين است تا خواستی از کسی غيبت کنی اول خودت، يک چيزی که می­خواهی پشت سر فلانی بگويي خودت نداری؟ خودت رعايت می­کنی؟ بيان ضعف­های مردم و عيب­های مردم ثمره­اش اين می­شود که دعا را از قدرت استجابت می­اندازد.

نهم و دهم هم عرض کنم، نهمين مورد: «ادعيتم بغض الدنيا و جمعتموها»[39]، پيغمبر فرمود يکی از عواملی که مانع به اجابت رسيدن دعا می­شود در دنيا، ادعا می­کنيد بغض دنيا داريد ولی دنيا را داريد جمع می­کنيد، مردم دنيا چيز بدی نيست دنيا يک فرصت است يک ظرفيت است، اما سرگرم دنيا شدن بد است می­گويند دنيا و انسان مثل کشتی است و دريا، کشتی در آب باشد اين امتياز است اما آب بيايد در کشتی، اين هلاک کشتی است، ما در دنيا زمينه آخرت خوب­مان دنيای خوب ماست، حبيب ابن مظاهر در دنيا شد حبيب، آقاسيدعلی قاضی در دنيا شد سيدعلی قاضی، کميل ابن زياد در دنيا شد کميل ابن زياد، اولياء در همين دنيا به اين مقامات رسيدند دنيا که بد نيست يک فرصت خوب است اما دنيا پرستی بد است، حب دنيا بيايد در دل اين خطرناک است می­گويند در دنيا باش با دنيا نباش، شاعر می­گويد:

آب در کشتی هلاک کشتی است، آب در بيرون کشتی پشتی است

می­گويد آب آمد در کشتی کشتی را غرق می­کند ولی کشتی رو آب باشد اين عامل رشد و حرکت کشتی، حب دنيا در دل انسان­ها نيايد پيغمبر فرمود يک علتش اين است می­گوييد دنيا را مبغوض برای ما، ولی سرگرم شدی به جمع کردن، دهمين مطلب رسول­الله فرمود: «اقررتم بالموت فلم تستعدوا له»[40] ، شما يک نفر هست که بگويد مردن را قبول ندارم تا گفت مرگ چه است؟ بگوييد پدر بزرگ کجا رفت؟ بابايت کجا رفت؟ در فاميل و طائفه­ات چند نفر مردند اين را می­گويند مرگ، و لذا در روايت داريم پيغمبر می­فرمايد: «كَفَى بِالْمَوْتِ وَاعِظاً»[41]برای بيدار شدن ياد مرگ کافی است چون همه قبول دارند مسلمان، کافر، مذهبی، معتقد، لامذهب، لائک، همه قبول دارند که يک روزی بايد از اين عالم رفت، مخصوصاً ما مسلمان­ها که اقرار داريم به مردن، ولی چند درصدمان آماده مردن هستيم، همين امشب حضرت عزرائيل بيايد نماز قضا نداری، واجب زمين مانده نداري، زکات به ذمه مانده نداري، آماده هستی، آماده را اميرالمؤمنين اين گونه تعريف می­کند، آماده به کسی می­گويند يک وقتی يک کسی در مجلسی گفتم چه کسی آماده مردن است؟ ديدم يک کسی دست بلند کرد گفت من، گفتم نشانه آمادگی چه است؟ گفت من طلب­کارها دنبال و چک و فرم زدند می­خواهند من را بيندازند عادل آباد قبر بهتر از عادل آباد است، گفتم هنوز نمردی، بفهمی مردن يعنی چه؟ قبر بهتر از عادل آباد است با بدهکاری بروی داخل قبر، آماده می­دانيد چه است؟ اميرالمؤمنين سه­تا ويژگی نام می­برد: «أَدَاءُ الْفَرَائِضِ»[42] آماده کسی است که واجبات را همه انجام بدهد، يعنی يک رکعت نماز قضا گردنش نيست، يک ريال خمس نپرداخته در کارنامه­اش نيست، حق الناس به ذمه او نيست، حج نرفته ندارد هرچه واجب بوده تا الآن انجام داده اين يک، دوم: «وَ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ»[43]، آماده کسی است که حرام انجام نداده، اگر اشتباهاتی هم گذشته داشته الآن با توبه پاک کرده اين­ها را الآن گناهی نکرده که بخواهد شرمنده باشد از رو به رو شدن با حضور پروردگار، باز اين جمله را مرحوم امام می­فرمودند می­گفتند ترس از مرگ ترس از بدی اعمال است، طرف می­ترسد رو به رو بشود با وضعيت اعمالش چون می­ترسد خجالت می­کشد می­گويد آقا مرگ چيز بدی است و الا مرگ به تعبير ائمه تعويض جامه کهنه دنيايي و پوشيدن لباس زيبای برزخی مرگ قرآن می­فرمايد تولد دوباره است ما از اين تولد می­ترسيم چون کار نکرديم و سوم اميرالمؤمنين فرمود نشانه آمادگان مرگ: «وَ الِاشْتِمَالُ عَلَى الْمَكَارِمِ»[44]نشانه آمادگان مرگ اين است که پيوسته اين­ها در صدد خدمت به مردم و جامعه هستند يعنی تا هستند دارند کار می­کنند تا هستند دارند خدمت می­کنند اگر اين سه­تا صفت در هر کسی هست بگويد الحمدلله ربّ العالمين، خدايا تا حالا لطف کردی از اين به بعد هم بماند، اگر هم نيست مردم تا اجل نرسيده به دستش بياور:

ای که دستت می­رسد کاری بکن، يک عامل به اجابت نرسيدن دعا اين است که شعار می­دهيم مرگ حق است قبر هم می­خريم قبر را آماده کرديد اما برای داخل قبر کاری نکرديد، فقط قبر را آماده کرديد: «اقررتم بالموت فلم تستعدوا له»[45].

و نکته پايانی پيامبر فرمود: «دفنتم موتاکم فلم تعتبروا به»[46]، مردهايتان دفن شدند ولی عبرت نگرفتيد، چقدر مردم عبرت می­گيرند، در تشييع جنازه­ها ديدند بعضی­ها در تشييع می­آيند مثل اين­که مجلس جشن آمده فقط تفاوتش اين است که رنگ لباسش فرق کرده، در يک تشييع جنازه­­ای بود داشتند متوفی را تلقين می­دادند ما هم کنار قبر ايستاده بوديم دو نفر پشت سر من ايستاده بودند ديدم يکی به ديگری گفت دلار در بازار چند بود امروز، حالا داشتند می­گفتند: «اسْمَعْ افْهَمْ يَا فُلَانَ»[47]اين آقا داشت نرخ دلار، حالا ما که با دلار مخالف نيستيم مردم تا کجا دلار؟ تا داخل قبرستان پای قبر، دايي اين هم بود من برگشتم گفتم آقا بيا جلو؟ گفت بلی آقا؟ گفتم يک خرده بيا جلو، گفت بفرماييد گفتم يک نگاهی در قبر بکن، با وحشت يک نگاهی کرد، ديد صورت دايش را گفت بلی بلی، گفتم زير صورت دايي­ات دلار گذاشتند؟ گفت نه، گفتم چه زير صورتش است؟ گفت يک خرده خاک جمع کردند، گفتم آخر خط دنيا اين است مردم شانس بياوريد يک دست کفن است شانس­تان بزند، که بودند بعضی­ها کفنی هم نبردند، کفنی خودش را نبرد من آدم سراغ داشتم شيراز کفنی از کربلا آورده بود، برد از مکه آورده بود، آب زمزم آورده بود تربت سيدالشهداء آدابی هم برايش نوشته بود عمل کنيد، اين در غسالخانه در طاقچه غسالخانه جا مانده بود، هرچه گفتند فلانی که کفن دستش بود کجاست؟ رفته بود دنبال يک کاری، جسد لخت رو سنگ غسالخانه با کفنی دارالرحمه پوشاندنش بردند دفنش کردند، تلقينش دادند، خاک ريختند تمام شد طرف پيدايش شد، گفتند کجا بودی؟ کفنی اين بی­چاره را کجا؟ گفت من داخل تاقچه دارالرحمه گذاشتم در غسالخانه به همه­تان هم گفتم، آقايون کفنی داريد معلوم نيست ببريدش قبر خريدی، داخل شاه­چراغ طرف قبر خريده بود فوت کرد، ورثه­اش، بچه­هايش از آمريکا آمدند جسدش را بسته­بندی کردند، بردنش لوس­آنجلس، گفتند حيف بابامان شيراز در شاه­چراغ دفن شود، تا کار دست­تان است کار کنيد، تا می­توانيد از فرصت­هايتان برای آخرت­تان استفاده کنيد رسول­الله فرمود مردها را دفن کرديد ولی عبرت نگرفتيد بعد پيامبر فرمود: «فلهذا لايستجاب دعائکم»[48] ، به خاطر اين ده­تا مطلب دعاها مستجاب نمی­شود، اميرالمؤمنين در مناجات شعبانيه عرض می­کند: «وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعْوَتُكَ‏»[49] خدايا دعای ما را بشنو، يعنی اين موانع اگر درش هست برطرف بشود، سر بسته، گذرا، کلی اما دارد يک دعای جامع می­کند، خدايا دعاهای ما را بشنو، يعنی موانعی که مانع می­شود اين دعا اثر بکند برطرف بشود، اين نداهای ما، ناله­های ما، وقتی تو را صدا می­زنيم به ثمر برسان و وقتی رو به تو می­آوريم ما را بپذير، اين مناجات شعبانيه، ماه شعبان هم می­گذرد مثل ماه رجبی که گذشت، مثل عمری­تان که تا امشب گذشت، خوشا به حال آنهايی که در اين کارنامه آثار و برکاتی را قم می­زند.

 خب من عمل به احتياط کردم، ديوان حاج محمود آقايي سيفی را آوردم گفتم اگر مداح نبود، فردا شب شب ميلاد امام حسين است ما با امام حسين کار داريم، يک چند دقيقه هم فضای مجلس را معطر کنيم به نام نامی حضرت و انشاءالله از برکات اين مولودهای مبارک اين ماه، سيدالشهداء، زين العابدين، ابوالفضل العباس، حضرت علی­اکبر و مولانا صاحب الامر و العصر و الزمان، خدا يک نظر عنايتی به همه ما بکند اين دمی که بايد بگيريد نفس­هايتان را آزاد کنيد که قيامت به امام حسين بگوييد آقا ما در مولود خوانی­ات خوانديم برايت، اين­جا جواب بده، صدا را آزاد کنيد کار داريد به حضرت، من گاهی اوقات خودم اين مولودی­ها را می­خوانم می­گويم يا اباعبدالله از ما بپذير ما هم مداح شما بوديم ما هم ذاکر شما بوديم يک نظر عنايتی اين را هم بشنويد بعد من مداحی را بخوانم حاج محمود آقای سيفی.

آيت­الله العظمی صاحب کتاب رفيع کلامی از اساتيد مبرز در نجف اشرف ايشان يکی از مراجع بزرگی آيت­الله کلباسی يا يکی از مراجع ديگر، ايشان می­گويند در اواخر عمرش شب­ها که می­آمد منزل در خانه زن و بچه را جمع می­کرد در دوران پيری، برای خانواده و زن و بچه­ها يک مختصر روضه­ای می­خواند اين خبر منتشر شد در حوزه نجف که آقا شب­ها در خانه برای خانم و بچه­هايش يک روضه می­خواند، يک وقتی از ايشان سؤال کردند که آقا اين جريان چيست؟ شماها شب­ها اواخر عمر در خانه؟ فرموده بود من يک شبی يک خوابی ديدم خواب ديدم قيامت است و موقف حساب است و مردم می­آورند برای حساب­رسی در موقف، موقف سخت­ترين محل صحرای محشر است يعنی ديگر می­خواهند به­تان ابلاغ کنند که اين عمرت قبول بود يا قبول نبود؟ می­خواهند کارنامه را بدهند دستت، ديديد وقتی کارنامه چه اضطرابی می­آيد ايشان فرموده بود که در موقف حساب همه متوقع بودند که يکی رسيدگی بشود، که هرزگاهی می­ديدم يک گروهی می­آيند فرشته­ها اين­ها را حمايت می­کنند از کنار پول صراط به سراعت اين­ها را رد می­کنند می­گويد من گفتم که خب ما هم برويم داخل اين گروه­ها و با اين رد بشويم، يکی از اين گروه­ها که آمدند رفتند در جمع اين­ها که با سرعت از موقف حساب رد بشويم فرشته­ای آمد ما را کشيد بيرون گفت آقا شما بايد حساب پس بدهيد، حالا آقا مرجع هم بود، گفت من گفتم چرا اين­ها حساب پس نمی­دهند؟ گفت اين­ها حساب­شان با سيدالشهداست، اين­ها طرف حساب­شان سيدالشهداست، شما بايد بروی حساب پس بدهی، حالا امشب همراهی بکنيد تا طرف حساب سيدالشهداء باشد:

ميلاد حسين آمد گرديده جهان گلشن، يا فاطمة الزهراء چشم تو بود روشن

بيت الشرف زهراء يکباره گلستان شد، از مقدم اين مولود چون روضه رضوان شد

مژده مژده که فاطمه پسر زاد، آسمان آسمان قرص قمر زاد

حالا آنی که بايد مداحی بکنيد اين است:

حجت ابن الحسن چشم تو روشن

سبط نبی مرسل فرزند علی آمد، زيبنده سفير حق نور ازلی آمد

اين عاشق جانان و اين رهبر انسان­هاست، اين حامی قرآن و تاج سر انسان­هاست

اين حسين زينت عرش الهی است، پايه عزتش نامتناهی است

حجت ابن الحسن چشم تو روشن

به نيابت همه ذوی الحقوق­مان: حجت ابن الحسن چشم تو روشن

از روز ازل اين طفل اظهار ارادت کرد، در دفتر حرّيت امضاء شهادت کرد

فطرس که معذب بود چون رانده حق گشته، از برکت اين مولود آن خوانده حق گذشته

شاملش عفو از وجود حسين است، هديه روز مولود حسين است

حجت ابن الحسن چشم تو روشن

فرج آقا امام زمان: حجت ابن الحسن چشم تو روشن

سعادت نسل جوان­مان: حجت ابن الحسن چشم تو روشن

شفاء بيماران ما: حجت ابن الحسن چشم تو روشن

رفع همه گرفتاری­ها: حجت ابن الحسن چشم تو روشن

اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجلّ فرجهم، اللهم عجّل لوليک الفرج و سهّل له المخرج و اوسع له المنهج.

 

[1] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج‏2 ص685.

[2] مفاتیح الجنان، دعای روز اول ماه رمضان

[3] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج‏2 ص685.

[4] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج‏2 ص685.

[5] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج‏2 ص685.

[6] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج‏2 ص685.

[7] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج‏2 ص685.

[8] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج‏2 ص685.

[9] غافر60.

[10] غافر60.

[11] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج‏2 ص685.

[12] فرقان23.

[13] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج‏2 ص685.

[14] غافر60.

[15] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‏90 ص378.

[16] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‏90 ص378.

[17] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج‏2 ص685.

[18] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج‏2 ص685.

[19] تفسير الصافي ج‏1ص223. منسوب به امام صادق(ع) است نه پيامبر(ص).

[20] تفسير الصافي ج‏1ص223. منسوب به امام صادق(ع) است نه پيامبر(ص).

[21] غافر60.

[22] تحریر مواعظ العددیه ص515

[23] تحریر مواعظ العددیه ص515

[24] تحریر مواعظ العددیه ص515

[25] تحریر مواعظ العددیه ص515

[26] تحريم6.

[27] الكافي (ط - دارالحديث) ج‏1 ص337.

[28] تحریر مواعظ العددیه ص515

[29] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد ج‏1ص97.

[30] تحریر مواعظ العددیه ص515

[31] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‏53 ص175.

[32] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‏53 ص175.

[33] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج‏2 ص685.

[34] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ج‏5 ص269.

[35] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ج‏5 ص269.

[36] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ج‏5 ص269.

[37] الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى ص748 .

[38] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ج‏5 ص269.

[39] تحریر مواعظ العددیه ص515

[40] تحریر مواعظ العددیه ص515

[41] مصباح الشريعة ص113.

[42] الأمالي( للصدوق) النص ص110.

[43] الأمالي( للصدوق) النص ص110.

[44] الأمالي( للصدوق) النص ص110.

[45] تحریر مواعظ العددیه ص515

[46] تحریر مواعظ العددیه ص515

[47] زاد المعاد - مفتاح الجنان ص352.

[48] تحریر مواعظ العددیه ص515

[49] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج‏2 ص685.

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه