photo2023-01-2715-33-09-2
photo2023-01-2715-33-04
photo2023-01-2715-33-00
photo2023-01-2715-32-59
photo2023-01-2715-33-01
photo2023-01-2715-33-09-3
photo2023-01-2715-33-02

استاد حدائق روز جمعه 7 بهمن ماه 1401 در مهدیه بزرگ شیراز به بیان ادامه سلسله مباحث « شیوه ی در امان ماندن از فتنه ها» پرداختند.

 

همچنین در حاشیه این مراسم دکتر نجابت از نمایندگان محترم مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی سخنرانی نمودند.

دانلود

جهت مشاهده ویدئو اینجا کلیک کنید

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله الحکیم فی کتابه الکریم «وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ»[1] صدق الله العلی العظیم

خب ابتدا من تشکر کنم حضور دو نماینده‌ی محترم مجلس را در مجلس امروز برادر عزیزمان جناب آقای دکتر قادری و برادر عزیزمان جناب آقای دکتر نجابت، تقاضای بعضی از مردم که به خود من مراجعه کردند این است که گاهی اوقات حرف‌هایی داریم که دلمان می‌خواهد مستقیم و چهره به چهره به گوش نمایندگان ما رسانده شود، خب حق نمایندگان است که از این ظرفیت مجالس عمومی استفاده می‌شود و حق شماست که مطالب‌تان را منتقل کنید من خدمت بعضی از دوستان و مسئولین هم عرض کردم که این ظرفیت دعای ندبه یک ظرفیت بسیار خوبی است برای گفت و گوی چهره به چهره در میز خدمت، ما صحبت خود را کمتر می‌کنیم از این طرف می‌کاهیم صحبت را و حق شماست که وقت را در اختیار عزیزان مسئولان قرار داده شود که رهنمودهایی که عزیزان می‌بینند و نکاتی که این‌ها واقف هستند جهت اطلاع‌رسانی مردم و سخنان شما را هم دریافت کنند. امروز برادر عزیز ما دکتر قادری در مجلس هستند البته جای دیگر برنامه‌ای دارند و دعوت هستند برادر عزیز ما جناب آقای دکتر نجابت قبول دعوت کردند و در خدمت عزیزان هستند در همان حد معینی که وقت اجازه می‌دهد چون تهران هم پرواز دارند، من به نمایندگی از شما یکی یا دو نکته عرض می‌کنم چون حاج آقای دکتر قادری بنا است جای دیگر بروند آن چیزی که من مورد مواجهه هستم با صحبت‌های مردم و مدام به ما می‌گویند که شما دست‌تان به مسئولین می‌رسد این‌ها را انتقال بدهید.

یکی از دغدغه‌های جدی مردم ولایت‌مدار و متعهد مسائل اخلاقی جامعه است که اصل رسالت همه‌ی انبیاء بر همین است، خداوند در قرآن به پیامبر فرمود: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ»[2] در سوره‌ی طه فرمود رسول الله ما قبل از شما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر اینکه بیایند مردم را با خدا آشنا کنند، باید کار انبیاء انجام شود رسالت اولیه تربیت است، پرورش است. انطاکیه‌ با آن عظمت در سوره‌ی یاسین فرمود، خدا وقتی انطاکیه را یاد می‌کند شهری که در تفسیر دارد بالغ بر یک میلیون جمعیت داشت، خدا می‌فرماید دهات، این شهر همه چیز داشت ولی معرفت و ایمان و اخلاق نبود، تهذیب و تذکیه نبود، خدا می‌فرماید: «اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُون»[3] رسول الله یاد کن از آن دهات و قریه‌ای که انبیاء کار فرهنگی را شروع کردند در انطاکیه‌ی متمدن، ارزش یک شهر به اخلاق آن شهر بستگی دارد، به معنویت آن شهر، به فضیلت و تقوای آن شهر است. ما هستیم و قرآن، ما بحث‌مان در این جلسات گذشته‌ی یکی و دو ماه راه‌های روبروی شدن با فتنه‌ها از نگاه قرآن و روایت را بررسی کردیم. محور بحث این بود که از مصادیق نجات از فتنه رجوع به قرآن است، رجوع به اهل‌البیت است اگر می‌خواهید در این فتنه‌ها و فراز و نشیب‌ها گمراه نشوید، قرآن شرط موفقیت یک شهر را کار فرهنگی می‌داند. کار نشده و شهر آباد نیست در بعضی از این کلان شهرها در سال 90 شهردارهای کل کشور در شیراز دعوت شدند یک سخنرانی در جمع این‌ها داشتیم، این حرف را آنجا هم زدم، طراز یک شهر موفق به چهارتا بزرگراه و زیر گذر و پل هوایی نیست، به اخلاق و معنویت مردم است. عزیزان اگر اخلاق و معنویت شکل گرفت اقتصاد موفق است، مگر ما پول کم داریم؟! این اجحاف‌ها و احتکارها و این دور زدن قانون‌ها ریشه در بی‌دینی‌ها دارد و ریشه باید اصلاح بشود نه شاخه و برگ را، من به آنها هم عرض کردم اساس موفقیت یک شهر و تراز یک شهر اسلامی و دینی از نگاه قرآن کار فرهنگی است. انبیاء در شهر انطاکیه کار فرهنگی کردند فعالیت کردند شما در چند آیه‌ی بعد ببینید خدا این قریه را چگونه تعریف می‌کند «وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ»[4] این مدینه با آن قریه دوماهیت واحد هستند یکی است، انطاکیه هست چرا خدا در آیه‌ی قبل قریه گفت ولی در این آیه شهر می‌گوید، زیرا کار فرهنگی نشده بود از نگاه خدا دهات بود، کار فرهنگی و تربیتی صورت گرفت آبرو پیدا کرد، خیلی از کلان‌شهرهای ما مثل دهات است و خیلی از دهات‌های ما مثل شهر است، در یک روستایی توابع بیزار رفته بودم گفتند هزار نفر در این روستا سکنه دارد و 45 تا قاری و حافظ قرآن دارد، من آنجا گفتم: روستای شما شهر است ولی مثل شهرهای بزرگ معلوم نیست که خدا نمره‌ی شهری بدهد. اساس کار تربیت است، اساس کار ایجاد تعهد است اگر آن تعهد بیاید پدر بود می‌شود پدر موفق و مسئول باشد موفق است، تاجر باشد تاجر متعهد می‌شود در هر جای از جامعه که باشد یک عنصر مفید است، خدا می‌فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ»[5] البته شما متدینین در تربیت نقش دارید بحث ما این جلسه‌ی هفته‌ی گذشته همین بود ما رسالت‌مان در اصلاح جامعه چیست؟ بله مسئولین رسالت دارند و وظیفه‌ی خود را انجام بدهند و به آن نسبتی که خدا به ما تفویض موقعیت کرده است قیامت ما را نگه می‌دارند حالا قیامت خواهید دید. سلیمان را 50 سال بعد از انبیاء دیگر راهی بهشت می‌کنند، جواب باید پس داد پیغمبر بودی معصوم بودی، کار کردی باید حساب پس بدهی، این طور نیست که موسی را و الیاس را و سلیمان را این‌ها را یکسان سنجیده کنند؟ خیر. جناب آقای دکتر قادری و نجابت مردم دغدغه‌ی معنوی جامعه را دارند، 4 روز قبل خانمی آمد در دفتر ما در مسجد الرسول آمد با چسم گریان، من که خیلی خجالت کشیدم این خانم اشک می‌ریخت و گفت: من خانواده‌ی 4 شهید هستم، دوبرادر، پدر و فرزند گفت: جامعه‌ی اسلامی باید این گونه باشد؟ گریه می‌کرد و می‌گفت. گفتم: خانم چی شده؟ گفت: در همین خیابان داشتم رد می‌شدم در کافی شاپ یک خانم با دامن و پای برهنه و سر لخت عرضه‌ی اندام می‌کند، من عرضم این است که مسئولین کجا هستند؟ مگر این‌ها مجوز از اصناف نمی‌گیرند، مگر صنف بر این‌ها نظارت ندارد در یک نظام اسلامی که قیامت این سلیمانی‌ها جلوی ما را می‌گیرند، تک تک شهداء جلوی ما را خواهند گرفت این خانم گفت: این نظام را دست شما سپردیم، جناب آقای دکتر قادری یک ماه و نیم به وزیر کشور در تهران این حرف را زدم، گفتند چه کار کنیم؟ گفتم از ادارات و نهادهایتان شروع کنید، از دفاتر دولتی و سازمان‌ها وشرکت‌ها و اصناف شروع کنید و دولت بر آنها اجحاف دارد، حداقل در محیط کار و زمان کار حرمت خدا را حفظ کنید، این یک دغدغه‌ی جدی برای همه است. خانم محجبه گفت: در یک پاساژی می‌خواستم بروم به من گفتند: خانم با چادر داخل نیایید، باید اینجوری در شیراز باشد؟! سومین حرم اهل‌البیت! روزگار سختی پیش رو خواهیم داشت در قیامت، دیدن جانبازان که متأسفانه این‌ها فراموش شدند در این بلوار رحمت رفته بودم و بازدید می‌کردیم 40 ـ 50 جانباز نوعاً این‌ها شیمیایی و عرض شود اعصاب و روان و بیمارهای صرع دیدم جانبازی با دست قطع شده گفت: ما که شرمنده هستیم و بیشتر از نتوانستیم برای اسلام کار کنیم ولی شماها حواستان به این انقلاب باشد، من این دست قطع شده را بلند کردم و گفتم: تو کار نکردی؟ تو این دستت سند خدمتت هست. این‌ها در قیامت جلوی ما را خواهند گرفت، این میزها و قلم‌ها مسئولیت دارد، خدا می‌فرماید: ذرة المثقال‌ها را به حساب می‌کشیم، ما همه مسئول هستیم و وظیفه داریم ولی این دغدغه‌ی به جایی هست ولی ساختار نظام جمهوری اسلامی باید نظارت شود، البته به دوستان عرض کردم با خشونت و پرخاش و جسارت کار پیش نگیرد، این آیه‌ای که خواندم در هفته‌ی گذشته بیان شد و باقی آیه مانده است که امروز عرض کردم و حالا بحث را رها کردم که اصلا رسالت ما متدینین در برخورد با منحرفین باید چگونه باشد، با اخلاق و روی خوش و باادب و تکریم، اینهایی که فاصله گرفتند را جذب کنیم.

اما دولت‌مردان هم وظیفه دارند از این جایگاه استفاده کنند یکی بحث مباحث اعتقادی و مباحث اخلاقی و مباحث تربیتی، این‌ها باید یک نگاه جدی بشود و متأسفانه ما در بخشی از آموزش و پرورش‌مان مشکل داریم من با آنکه اشتغالاتم زیاد است ولی هر جا من را در مدارس دعوت کنند در جمع دانش آموزان می‌روم، دانش آموزی که در کانون خانواده یا محیطش طوری هست که با ارزش‌های انقلاب زاویه می‌گیرد، این یک نکته است که بالاخره ما رو بحث مسائل تربیتی دقت داشته باشیم و یک جلسه‌ در هفته‌ی گذشته 5 یا 6 دبیرستان دخترانه جمع کرده بودند و یک همایش مسائل نماز را برگزار کردند و بنده هم رفتم و نماز هم خوانده شد و بعد از نماز یک دختر خانمی آمد و گفت: ما دوست داریم برویم به اعتکاف ولی مدیر به ما اجازه نمی‌دهد، مدیر هم یک خانم چادری است و از مدیران موفق ناحیه است، گفتم: خانم شما مدیر هستید؟ گفت: بله. گفتم: چرا اجازه‌ی اعتکاف نمی‌دهید؟ گفت: این‌ها درس‌هایشان عقب افتاده است و تعطیلی زیاد داشتند باید سرکلاس باشند. گفتم: خانم تربیت مهم است یا تعلیم؟ در قرآن در 4 مورد تربیت و تعلیم با هم آورده است، سه جا در این 4 جا فرمود: «وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ»[6] اول تربیت کنید بعد یک چیزی یاد این‌ها بدهید، گفتم: شما باید تلاش کنید این فرصت اعتکاف فرصت پرداختن به شخصیت این‌هاست، این سه روز به فضای معنوی می‌رود اگر در خانواده و جامعه آسیب‌هایی است آنجا واکسینه می‌شود، این لطفی است که خدا در حق ما کرده است و شما محروم می‌کنید. به رئیس ناحیه گفتم: آقا این کج‌فهمی‌ها را شما درست کنید، شما باید به دانش آموزانی که اعتکاف می‌روند تشویق کنید و اسباب رشد این‌ها را فراهم کنید که همانجا رئیس ناحیه قبول کرد و گفت: ما حاضر هستیم به صورت آنلاین دانش آموزانی که به اعتکاف می‌روند درس را دنبال کنند، ما باید بستر فراهم کنیم ولی راه این‌ها را می‌بندیم.

اساس کار معنویت است و این یکی از دغدغه‌های مردم است و من این‌ها را می‌گویم که شما وقت این دو بزرگوار را نگیرید. از دیگر دغدغه‌ها خب مسائل معیشتی مردم را رنج می‌دهد من بارها گفتم: هر وقتی که ضایعاتی را می‌بینم در سطل زباله‌ها هستند و کیسه‌های سنگین در روی دوش‌شان هست یک صیغه‌ی استغفار می‌خوانم. خدایا کم‌کاری ما را ببخش ما همه مسئول هستیم، پیرزن با قامت خمیده یک کیسه‌ی سنگین گرفته و خمیده و خمیده می‌رود، پیغمبر فرمود: در پول ثروتمندان حق فقراء است، در پول ثروتمندان نگو حاج آقا کار کردم و زحمت کشیدم؟! عرق ریختم! با کدام بدن، با کدام توانایی، با کدام فکر پای سفره‌ی خدا نشستی و خدا به تو داده است خودت را گم نکن، رسول الله فرمود: اگر فقیری را دیدید برهنه و گرسنه یا آخرتش به دنیایش فروخت آن ثروتمندان کار خودشان را درست انجام نمی‌دهند.

گاهی اوقات این نوساناتی که اتفاق افتاده است در زندگی‌ها اثر گذاشته است. چند روز قبل گفت: می‌خواهم دلار بخرم و در خانه بگذارم شرعا اشکالی ندارد، ابتدا خرید و فروش اگر جنس حرام نباشد اشکال ندارد. شما سکه بخرید و پول‌تان را می‌خواهید دلار بخرید یا ملک بخرم یا کتاب و یا هر چیز دیگری خواستم بخرم اما اگر در یک مقطعی خرید این جنس و کالا روی اقتصاد جامعه اثر منفی می‌گذارد و مردم در زحمت بیفتند و کارشناسان بگویند خرید این جنس نوسان اقتصادی ایجاد می‌کند و تورم را بالا می‌برد نباید این کار را بکنیم در رسیدن مشکلات به مردم تو هم سهیم خواهی شد.

پیغمبر فرمود: «لاضرر لاضرار فی الاسلام»[7] مسلمان نباید بزند و نباید بخورد، این دو نکته یکی بحث مباحث اخلاقی و معنوی جامعه که البته این انکارش هم است و بشارت را بدهم آقای دکتر نجابت تلفنی به من اشاره کردند که آقای استاندار در هفته‌ای که گذشت در جمع مسئولین تذکر دادند که بخشی از ادارات الزاماً باید شئونات اسلامی را رعایت کنند، این کارمندی که کارمند جمهوری اسلامی است نباید با وضع گناه‌آلود در مجموعه بیاید این خانم نان نظام اسلامی را می‌خورد، آرایش کرده و موی بیرون و ناخن لاک‌زده، کارمند جمهوری اسلامی؟ ما این‌ها را رها کردیم و سراغ مردم کوچه بازار رفتیم، اول این‌ها باید اصلاح بشوند آقا دوست داری با نظام همکاری کنی نظام قانون و آداب دارد و همه‌ی جای دنیا همین است و هر جای عالم که بروی شرایط و ضوابط دارد که با این قوانین می‌توانید همکاری کنید، این را جدی پیگیری کنید من دیروز در جمعی از مسئولین نهادهای نمایندگی رهبری از کشور آمده بودند و این را گفتم و در استان‌های خودتان در حرم مطهر شاهچراغ این حرف را زدم و گفتم: شما منتقل کنید ما اول مسئولین‌مان سرخط بیایند، مثلا آقای رئیس مراقب زیر مجموعه‌ت باش، پدر مراقب فرزندانت باش، آقای تاجر بازار چه فروشنده‌ای آوردی! من دیروز یک راننده‌ی تاکسی از من یه مسأله‌ی شرعی پرسید گفت: حاج آقا من بعضی از این‌هایی که بدحجاب هستند سوار نمی‌کنم، گفتم: اشکال ندارد. تاکسی مال توست خدمات باید بدهی ولی کسی که شئونات را رعایت نمی‌کند و تو را به گناه می‌کشد نباید سوار کنی، اگر عامه‌ی مردم همین دیدگاه را داشته باشند که ما خدمات‌تان به کسانی که حرمت خدا را رعایت نمی‌کنند ما خدمت نمی‌کنیم و با احترام و با ادب، خواهرم شئونات را رعایت کنید، چرا آن‌هایی که فساد اعتقادی دارند نباید معامله کرد، مثلا با بهایی داد و ستد نکنید چرا؟ نباید بفروشی و بخری اگر طرف بهایی باشد این تعاون در گناه است. اگر بنده‌ی خدا هستیم «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ»[8] بنده‌ی خدا هستیم با هر کسی که با خدا زاویه دارد ما به خاطر خدا زاویه پیدا می‌کنیم، امام صادق فرمود: دین یعنی دوستی برای خدا و دشمنی برای خدا.

من یک و دو نکته از این آیه‌ی شریفه‌ای تلاوت شد آیه‌ی 34 سوره‌ی فصلت باقی ماند، من این را اشاره‌ای کنم و نامه‌ی امیرالمؤمنین طلب شما باشد که به ابن عباس است نامه‌ی 18 حضرت، امام به ابن عباس توصیه‌هایی می‌کند در برخورد با منحرفین خیلی آموزنده است، این انشاءالله فرصت دیگری بیان می‌شود. ذیل این آیه چند نکته محضر عزیزان عرض کنم، ضمن اینکه ما در آداب‌های دینی‌مان روایت فراوان داریم که غضب دیگران باید با حلم مدیریت کنیم، بعضی‌ها می‌خروشند به شما ولی شما باید با حلم و بردباری برخورد کنید، «أنت تعف عما ظلمک» در روایت داریم گناهان را لغزش‌ها را با عفو اصلاح کنید اگر کسی خطایی کرد و بعد آمد و احساس کردید پشیمان هست بگذرید، مثلا کسی بگوید ما غیبت شما را کردیم دیگر بیش از این خجالتش ندهید این دارد می‌گوید من اشتباه کردم دیگر نگو چی گفتی؟ کیا بودند؟ کجا بودی؟ آنها چه گفتند؟ بعد بگویی واگذارت می‌کنم به خدا، این بد است. تا طرف آمد احساس پشیمانی را در گفتار و رفتارش دیدید بگذرید، گناه را با عفو پاک کنید، کسی که نادم و پشیمان است و قرآن هم می‌فرماید کسانی که افراط کردند در گناه و تندروی در نافرمانی خدا کردند این‌ها برگردند خدا این‌ها را می‌بخشد و می‌گذرد و کارهای لغو را می‌گویند به تغافل بگذرید، یک سری از کارها است بعضی‌ها انجام می‌دهند کار لغو است و کار سبکی است، این را رسوایش نباید کرد.

امیرالمؤمنین فرمود: مؤمن یک سوم وجودی‌اش باید تغافل باشد یعنی می‌بیند ولی به روی خودش نمی‌آورد، اینجا شدت برخورد داشته باشد طرف آبرویش می‌رود، خب در این آیه‌ی شریفه که خدا می‌فرماید خوبی با بدی یکسان نیست «وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ»[9]  بعد به پیامبر خدا فرمود: «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»[10] کارهای بد مردم را به خوبی پاسخ بده، بد را بدی پاسخ مده، «فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ»[11] شما اگر مردم را با رفتار خوبت پاسخ دادی این‌ها را می‌کنی دوست گرم و صمیمی خودت، از این تیپ افراد در تاریخ اهل‌البیت و انبیاء زیاد درست کردند دشمن را آوردند کردند دوست، دو سه نکته ذیل این آیه باقی ماند اشاره کنم یک نکته این است عزیزان هنر در تبدیل دشمن به دوست است حالا ما در بی‌تقوایی رنج می‌بریم ولی عزیزان هنرمند کسی است که همین گمراه را سر خط بیاورد همان تارک‌الصلاه را نماز‌خوان کند، همین دیشب یک مادربزرگی با دخترش و با نوه‌اش به دفتر ما آمد، مادربزرگ محجبه، نوه چادر بسیار برازنده سرش بود، نوه‌ی 8 ـ 9 ساله، مادر تابلو، مادربزرگ آمد گفت: این دختر ما خیلی بداخلاقی می‌کند و این نوه را می‌زند و گفت و گفت. گفتم: خب خانم ببین این حجاب دختر از مادربزرگش یاد گرفته است تو که معلم خوبی برایش نبودی، مادربزرگ و نوه بیرون باشند و خودت باش. گفتم: کتک می‌زنی همچین قیامت بزنند که حالت جا بیاد، خانم تو می‌گویی دلسوز این بچه هستم آیا این پوشش هست برای خودت درست کردی؟ تو از دخترت خجالت بکش، این دختر 8 ـ 9 ساله است مادر و دخترت را ببین و این خانم شروع به گریه کرد و گفتم: نماز می‌خوانی؟ گفت: یک ساله است نماز را کنار گذاشتم گفتم: چوب بی‌نمازی‌ات را می‌خوری با خدا ارتباطت را قطع نکن، زندگی خوب می‌خواهی، موفق آینده می‌خواهی، آخرت خوب می‌خواهی اول خدا و آخر خدا و همه چیز خدا.

خیلی این خانم تحت تأثیر قرار گرفت و گفت: بابت این اشتباهات گذشته چکار کنم؟ حالا پشیمان شدم، گفتم: اشتباه در حق مردم باید حلالیت بطلبی مثلا از این دختر حلالیت بطلبی. پدرهایی که دست به کتک داشتید و مادرهایی که دست به کتک داشتید زیر دین هستید و تا نمردید حلالیت بطلبید، والا قیامت رهایتان نمی‌کند، قیامت روزگاری است که همه گیر هستند دیگر بابا کار ندارد که این بچه‌اش است جهنم می‌برد بگذار از این بگیرم ما را نبرند، ای که دستت می‌رسد کاری بکن.

گفتم: نسبت به حقوق الهی پشیمان و استغفارت کافی است، از این بدحجابی استغفار کن و به خدا روی آور. این بچه به سن بلوغ رسید بنشین بگو مادر من اشتباه کردم که تو را زدم من را حلال کن، اگر گفت: حلالت کردم کافی است، هنر این است که بیراهه می‌رود سرخط بیاوری، دشمن پروری که هنر نیست بر خیر دشمن افزودن که هنر نیست تبدیل دشمن به دوست هنر است.

نکته‌ی دیگر صعه‌ی صدر لازم است و حوصله باید داشته باشی و ظرفیت‌ها را بالا ببریم و حضرت موسی پیغمبر شد اولین چیزی که از خدا خواست صعه‌ی صدر بود. خدایا حالا که با گمراهان حرف بزنم و مخالفین برخورد داشته باشم ظرفیتم را بالا ببر گاهی اوقات خرابم می‌کنند و متلک می‌گویند و دشنام می‌گویند زود از کوره در نرویم. نکته‌ی دیگر اگر ما به نتیجه‌ی کارهای تربیتی‌مان دقت کنیم انگیزه در کارمان بالا می‌رود، نتیجه‌ی کار تبدیل دشمن به دوست است. شما در جبهه‌ی توحید هستید، می‌خواهید از دشمن‌ها به صف دوستان بیاورید اگر این را اگر نتیجه‌ی کار است دقت کنید انگیزه‌ی شما را بالا می‌برد، خسته نمی‌شوید، در فامیل و بستگان‌تان و دوستان‌تان، همکاران‌تان از حرف زدن و تربیت کردن هیچ گاه احساس خستگی نمی‌کند، این واژه به ما ربطی ندارد، ما مسئول نیستیم خودش می‌داند بزرگتر دارد این حرف‌ها سر زبان‌ها نمی‌آید. دو نکته‌ی دیگر در رفتارهای شایسته اگر با این تعبیری که قرآن می‌فرماید: «إدفع بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذي بَيْنَکَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميمٌ»[12] بدی را با خوبی جواب دادی حداقل کاری که می‌کنید طرف را شرمنده می‌کنید حالا شاید طرف همان موقع نپذیرد ولی شرمنده است. یک تذکر خیلی مشفقانه‌ی و مؤدبانه دادید اگر نپذیرفت شرمندگی در وجودش ایجاد می‌شود این تلنگر تربیت خوب است.

پایان عرضم ارزش این دوستی‌ها به صمیمیت‌ها و گرمی است ما در رفاقت‌ها و دوستی‌هایمان هم دقت کنیم و روابط مؤمنین را با هم بیشتر کنیم و دوستی ایجاد شود چرا جماعت‌ها تعطیل شده است، نماز جماعت وشرکت در جماعات چون مؤمنین و خوبان و نیکان همدیگر را ببینند، یک معارفه و دید و بازدید در جمع باشد این ارزش دوستی است و صمیمیت‌ها را توسعه می‌دهد این نکاتی که در ذیل این آیه‌ی شریفه بود چون برادر عزیزمان آقای نجابت هم تهران هم برنامه دارند ما خواهش کردیم من تمام می‌کنم و روضه هم طلب‌تان باشد و نامه‌ی امیرالمؤمنین بعد یادم بیاورید که بگویم.

حضرت با کسانی که در جمل آمدند به میدان جنگ به استاندار بصره چه دستور می‌دهد این برای همه‌ی مسئولین و همه‌ی متدینین درس است. تا حالا این مخالفین ما را توبیخ می‌کنی حضرت می‌گوید این کار را نکن، نکات مثبت را ببین حالا نسبت به بصره و اهل بصره و نامه‌ی امیرالمؤمنین انشاء الله در جلسات بعدی بیان می‌کنم.

پروردگارا آنچه در این ماه رجب شب گذشته لیلة الرغائب و امروز که اولین جمعه‌ی ماه رجب است و این ماه عزیز زمینه‌ی تربیت و پرورش خودسازی است خدایا هر چه در این ماه تقاضای بهترین بندگان شماست در رأس همه‌ی خوبان عالم امام عصر به عظمت صاحب الزمان به همه‌ی عنایت بفرما.

 

 

[1] سوره فصلت، آیه34

[2] سوره حج، آیه52

[3] یس، آیه13

[4] سوره یس، آیه20

[5] سوره انبیاء، آیه25

[6] جمعه، آیه2

[7] معانی الاخبار ص281

[8] انبیا آیه25

[9] سوره فصلت، آیه34

[10] سوره فصلت، آیه34

[11] سوره فصلت، آیه34

[12] فصلت، آیه34

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه