استاد حدائق روز دوشنبه 30 آبان ماه 1401 در مسجدالنبی(ص) شیراز در مراسمی که به یاد شهید مدافع امنیت شهید مویدی برگزار شد به بیان «جلوه های حزب الله» در قرآن پرداختند.
جهت مشاهده ویدئو اینجا کلیک کنید
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسمالله الرحمن الرحيم
قال الصادق عليهالصلاة و السلام: «نحن و شيعتنا حزب اللّه»[1].
خب امشب به اعتبار و احترام مقام شهيد در خدمت جمع محترم هستيم شهيدی که در اين جريان فتنه اخير مظلومانه به شهادت رسيد، عزيزی که بيش از بيست اشتغال به کارهايي جهادی خدمت به محرومان تبليغ در راه دين، و بعضیها غير از شهادت اگر بروند اجر آنها اداء نشده سردار سليمانی بايد با شهادت برود، و اين شهادت لطف خداست و منتی است که خدا بر بندگان خوب خود میگذارد که ختم با اين وضع به محضر خدا رفتن، گرچه برای بازماندگان و خويشاوندان گران تمام میشود، برای آن شهيد با آن اوصافی که خداوند در قيامت بيان میکند که از امتيازات شهداء اولين گروهی که در قيامت اجازه ورود به بهشت برايشان صادر میشود شهداء هستند، شهداء از گروههايي هستند که اجازه شفاعت دارند، و بيحساب داخل در بهشت میشوند و عالیترين رتبهها و جايگاهها برای شهداست و در گفتگویي که در بهشت با شهداء میشود اينها آرزو میکنند که ای کاش میشد برگردم به دنيا، دوباره زندگی را از نو شروع میکردند و وقتی سؤال میشود چرا؟ میگويند آن قدر ما لطف خدا را ما مشاهده کرديم از زمان شهادت تا رسيدن به بهشت دوست داريم اينها برای ما تکرار بشود، خوشا به حال اين شهيد عزيزی که در عرصه دفاع از ارزشها تلاش کرد و به شهادت رسيد.
من امشب يک بحث آسيبشناسی اجتماعی را عرض کنم نسبت به عظمت مقام شهيد جايگاه مقام شهيد ما در گرامیداشت شهدای اين مسجد مدتی قبل صحبت کرديم امشب من يک بحث ديگری را با توجه به اينکه هفته بسيج هم هست و بخشی از وقت را هم ما در خدمت شهردار محترم منطقه برادر عزيزمان جناب آقای دکتر تولايي که شهردار منطقه هستند هم با شما صحبت کنند هم عزيزانی که مشکلی دارند در محدودهای مسئوليت ايشان مسائل را در ميان بگذارد من در تشيع پيکر شهيد محمد مؤيدی عرض کردم گفتم چندتا جمله سخن با مسئولين دارم يکش همين است مردمی بودن بيايند سمت مردم مسئول وقتی بين مردم قرار گرفت دردها را میفهمد کاستیها را میفهمد اين مستندی که دو سه مرتبه در اين دو سه روز تکرار شد سيمایي جمهوری اسلامی هم نشان دادند شما میبينيد مقام معظم رهبری در جريان سيل، در جريان زلزله به صورت بیسر و صدا گمنام میرفتند بين اين آسيب ديدههايي که عمارت رو سرشان ويران شده زندگی ابتدايي خودشان را هم از دست داده بودند ايشان از نزديک میديدند گزارش نمیگرفتند، حتی نانی که برای اينها آورده بودند ايشان کردند ببينند اين نان چه نانی است اين غذايي که برای اينها آوردند اين چه غذايي است خب اين موفقيت است پيغمبر اينگونه بود خدا رحمت کند سردار سليمانی را میفرمود فرماندههای موفق وسط جنگ بودند میگفتند بياييد نمیگفتند برويد فرمانده لايق خودش در کار است صدا میزند شما هم بياييد.
خب من امشب میخواهم يک جلوهای از حزبالله معرفی کنم از قرآن، هفته بسيج است بسيجیها مفتخرند که انشاءالله حزب الله هستند و ما انشاءالله تلاشمان بر اين است که همه مشمول عنوان حزبالله قرار بگيريم و مشمول اين حديثی که من ابتدای سخن از رئيس مذهب ذکر کردم، امام صادق میفرمايد: «نحن و شيعتنا حزب اللّه»[2]ما و شيعيانمان حزب الله هستيم، امام صادق میفرمايد منی امام صادق حزب الله هستم حزب الله کيست؟ حزب الله دارای چه ويژگی است من آيهای بيست و دو سوره مبارکه مجادله را گرچه اين آيه خيلی جای صحبت و گفتگو دارد چون يکی از مشکلاتی که امروز ما مواجه هستيم با او، مکرر تماس میگيردند خانم میگويد آقا دخترم پسرم، فاميل همه زاويه گرفتند با اسلام و با انقلاب ما تنها شديم، بندهای خدايي بود میگفت که آقا ما در اين جلسات که میرويم ارزشهايي اسلامی را ديگر زيرپا گذاشتند، جلسات فاميلی خانمها همه بیحجاب، من هم يک انسان مسلمان، نبودند بیحجاب حالا شدند بیحجاب در خلوتشان در خانهشان در جمع فاميلی، تکليف چيست؟ ببينيد قرآن تکليف را چه بيان میکند ما هستيم و قرآن، ما هستيم و سخن حضرت حق، مؤمن به خودت نمره بده در اين آسيب و در اين آفتها، تا کجا با خدا هستيم، در دو راهی بين فرزند و خدا چه کسی را انتخاب میکنی، در دو راهی بين خود و خدا چه کسی را بر میگزينی حزب الله به چه کسی میگويند؟ به سر و صدا نيست به شعار نيست تعريف حزب الله را قرآن در آيه بيست و دو سوره مجاله يکی از آياتی که خداوند تبيين میکند حزب الله را مقدمه آيه خداوند اول يک تذکری میدهد به رسولالله: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ»[3] پيدا نمیکنی کسی به خدا و روز قيامت ايمان داشته باشد اصلاً تصور نمیشود کرد يک مؤمن واقعی به خدا و قيامت توحيد و معاد دوست باشد با دشمنان خدا، اينهایی که میگويند آقا امريکا را ولش کن، اسرائيل را ولش کن، بابا خلاف قرآن داری عمل میکنی، اسرائيل دوست خداست، اسرائيل دوست پيغمبر است، نماز شب میخواند يک حرفهايي اباطلی هم تحويل میدهد، انسان خجالت میکشد از اين نماز شب، نماز شبش تعطيل نمیشود در دشمن شناسی ضعيف است بابا دشمن شناسی، يکی از ارکان علم و معرفت امام صادق فرمود دشمن شناسی است آسيبشناسی است: «أَنْ تَعْرِفَ مَا يُخْرِجُكَ مِنْ دِينِكَ»[4] ببين چه تو را از دينت میبرد بيرون، قرآن میفرمايد رسولالله نمیيابی کسی که به خدا و قيامت معتقد است اين دوستی کند با کسانی که با خدا و پيغمبر دشمن است اصلاً شما پيدا نمیکنيد، اگر کسی میگويد من بنده خدا هستم با دشمن خدا هم رفيق است اين دروغ دارد میگويد اين ايمان واقعی نيست يا بايد پيرو اميرالمؤمنين باشی يا همراه با معاويه يا بايد زير بيرق سيدالشهداء با ايمان سينه بزنی يا پای سفره يزيد شدنی نيست، مشکل مردم کوفه همين بود فرزدق به امام حسين گفت در بين راه حجاز به عراق به امام حسين گفت آقا اين مردم کوفه: «قُلُوبُهُمْ مَعَكَ وَ سُيُوفُهُمْ عَلَيْكَ»[5] شمشيرهايشان با بنی اميه است قلبشان با شماست خب اين نفاق است من به ائمه بگويم: «بابی انت و امی» بعد در زندگیام با کسانی که باشد که اينها: «حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»[6] اينکه مرحوم امام فرمودند نگران زمانی باشيد که دشمنانتان از شما تعريف کنند، مردم زمانی که اسرائيل از شما تعريف کرد امروز خط مقدم دشمنی با امام زمان اسرائيل است، شما در اين آمارها ببينيد بزرگترين مرکز تبليغات بر عليه امام زمان در حفای اسرائيل است، دارند کار میکنند اين داستان که من دارم میگويم اين آمار مربوط به هجده سالی قبل است يکی از اساتيد دانشگاه تحقيق کرده بود گفت حاج آقا من بيرون کشيدم شش هزار سايت و شبکه بيگانه با يک عناوين فربنده بر عليه امام زمان دارند کار میکنند، شما الآن را نبينيد خيابان مالیآباد را میبيند چهارتا شعار میدهند دارند کار میکنند از گذشته، و من ثروتمند به مسئوليتم عمل نمیکنم، من طلبه به وظيفهام عمل نمیکنم، من مدير درست کار نمیکنم من شهروند به تعهدم عمل نمیکنم من مادر خوب تربيت نمیکنم، ولی دشمن دارد کار میکند، اينها که يک شبه اين جور نمیشود اين نوجوانها و جوانهايي که امروز جبهه میگيرند از کجا آمدند از پشت کوه قاف اينها مال همين شهرند مال همين مرز و بوم اند چه پدری بالای سر اينها پدری کرده چه مادری کار کرده چگونه کار کردند؟ تراز دوستی با خدا دشمنی با دشمنان خداست آيه قرآن میفرمايد، رسولالله نمیيابی کسی که ايمان به خدا و قيامت داشته باشد با دشمنان خدا و پيغمبر رفيق باشد، هر کسی ته دلش به اسرائيل میجوشد و موافقت دارد در ايمانش تجديد نظر کند، هرکسی تمايل با دشمنان الهی دارد در اين ايمانش بايد يک تجديد نظر بکند، گاهی اوقات میبيند که عبيدالله حر جعفی میشود علاقه دارد به امام حسين اما پای کار نيست، به حضرت گفت با شمشير هم هستم شمشيرم را میدهم، زرهام را میدهم اسبم را میدهم خودم نمیآيم اينکه ارزش نشد: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»[7] آنهايي که با خدا دارند دشمنی میکنند با پيغمبر دارند دشمنی میکنند، ببينيد چهار گروه را خدا نام میبرد نزديکترين کسانی به انسان، اينها را برويد بگوييد به اينها تبليغات روی اينها دارد اثر میگذارد چهار طائفه و گروه که جزء نزديکترين انسانها هستند به هر فردی خدا میفرمايد اگر اينها با خدا زاويه گرفتند تو با اينها رفيق بودی تو مؤمن نيستی؟ چه کسانی؟ اول قرآن میفرمايد پدرها: «آباءَهُمْ»[8] بابايت اگر در برابر خدا جبهه گرفت بايد در برابرش جبهه بگيری، پدر است ما احترامی که برای قائل هستيم به خاطر خداست بلی اسلام میفرمايد جوانان حضار محترم حرمت پدر و مادر را حفظ کنيد ولی اطاعت و تبيعت جايي که اينها در مسير خدا قرار بگيرد، پدرها يک: «أَبْناءَهُمْ»[9] فرزندان دو، فرزندت اگر با خدا دشمن شد تو اگر مؤمن واقعی هستی فرزندت را ديگر دوست نبايد ببينی، فرزندت را بايد تا زمانی بخواهی که در مسير کسی قرار گرفته که از او به تو رسيده خدا، فرزندان دو: «إِخْوانَهُمْ»[10] شما ديگر از برادر اولاد پدر و مادر نزديکتر داريد خواهر و برادر پدر و مادر فرزندان اين سه دسته، چهارم: «عَشيرَتَهُمْ»[11] طائفهتان فاميلتان اينها جزء نزديکترين گروهها به انسانها هستند والدين خواهر و برادر گروه دوم پدر و مادر فرزندان و عشيره و خانواده اين چهار دسته اگر در برابر خدا زاويه گرفتند قرآن میفرمايد اگر ايمان داريد اينها را ديگر نبايد دوستی کنيد حالا آقا میگويد آقا ديگر فاميل است، ما فرزندمان سکوت میکنيم، اين همه از اسلام ياد گرفتيد که اينجا سکوت تحويل بدهيد يک تذکری بده، يک ارشادی بکن، يک نهی از منکری بکن، اينی که من دارم میگويم و اين آيه را امشب خواندم کراراً در اين مدت اخير تماس میگيرند افراد میگويند آقا فرزندم آقا شوهرم آقا فاميلم اينها همه شدند يک طائفه شدند يک گروه ما تنها هستيم در جمع اينها چه کار کنيم؟ قرآن میفرمايد اينجا آزمون است خودت را نشان بده، فقط در نماز بايد بگوييم: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ»[12]شعار است خدايا تو را میپرستيم ولی در رفتار با دشمنان خدا همسويي کنيم بعد قرآن میفرمايد: «أُولئِكَ كَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ»[13]من اينجا دو سهتا نکته عرض کنم بعد آيه را به اتمام میرسانم ببنيد عزيزان در وجود انسان محبت خدا و دشمن خدا جمع نمیشود امام صادق فرمود قلب حرم خداست در اين حرم غير خدا را راه ندهيد لذا درک محبت خدا و دشمنان خدا در وجود انسان جمع شدنی نيست اين میشود نفاق، من اگر ادعا میکنم خدا را دوست میدارم اين قلب بايد حرم الله بشود، يعنی همه را برای خدا بخواه، درسی که امام حسين عاشورا آموخت به همه انسانها همه چيزتان را برای خدا بخواهيد جانت، فرزندانت، برادرانت آبرويت مکاناتت همه: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون»[14]اگر ما با دشمنان خدا دوستی و مودت کرديم ثمره اين دوستی میدانيد چه میشود؟ هشداری که امام رضا به ابوهاشم دادند، ثمرهاش میشود گرايشهايي همين اتفاقی که دارد میافتد گرايشهايي فکری عملی اخلاقی به سمت آنها طرف وقتی دشمن خدا را دوست داشت رفته رفته میرود در همان مسير آقا میآيد میگويد آقا ما نمیدانيم چهمان شده سابق نمازهايم اول وقت بود، حالا نمازها را يک در ميان میخوانيم ما گذشته نماز شبی هم میخوانديم حالا توفيق از ما گرفته شده، ما قبلاً در جلسات مذهبی بيشتر شرکت میکرديم حالا سلب توفيق شديم:
تو اول بگو با کيان دوستی، که آنگه بگويم که تو کيستی
با چه کسی رفيق هستی؟ با چه کسی رفت و آمد میکنی؟ گرايش پيدا کردی طبعت گرفته از بد بدی را، همان هشداری که امام رضا به ابوهاشم دادند، ابوهاشم آمد خدمت امام رضا دائيش بود، حضرت هشدار بهش دادند فرمودند چرا با اين دائيت رفت و آمد داری گفت آقا دايي من است رحم من است امام فرمودند داييات يک آدم فاسد العقيدهای است ارتباطت را قطع کن با داييات، گفت آقا داييما آدم بدی است ما که آدم خوبی هستيم همين کلاهي که شيطان سرمان میگذارد میگويد تو برو بنشين در مجلس معصيت ذکر بگو، در مجلس گناه بنشين تو کاری به آنها نداشته باش تو کار خودت را بکن، ببينيد امام رضا چه فرمود؟ آقا فرمود معاشرت با انسانهايي منحرف، طبع انسان از بد بدی میدزدد خودت متوجه نيستی، بابا دست خودت نيست مثل ويروس است میگويند بابا با اين مريضی ويروسی کرونايي نشست و برخواست نکن، کرونا میگيری خطر گناه که از کرونا به مراتب بدتر است امام فرمودند طبعت بدی میدزدد و خودت متوجه نيستی بعد امام يک هشداری بهش دادند فرمودند نمیترسی با داييات نشسته باشی عذابی برای دايي تو میخواهد برسد تو هم در کنار او هستی آن عذاب تو را هم در بر بگيرد، مؤمنين از اينها بترسيد آقا ما کاری به اينها نداريم آب در آسياب اينها هم نمیکنيم، ما يک گوشهای نشستيم ذکر میگوييم بابا يک وقت بلاء میآيد برای اين جمع تو را هم میبرد، بعد امام آن داستان را نقل کردند فرمودند در بنی اسرائيل پدر و پسری بودند پدر پيرو فرعون بود پسر تابع موسی کار فرعون وقتی بالا گرفت ديد حريف حضرت موسی نمیشود در فشارها، سختیها محدوديتها موسی را متزلزل نکرد تير آخر ترور و شهادت حضرت موسی بود، حضرت موسی با بنی اسرائيلیها از مصر خارج شدند به امر خدا، رفتند به سمت نيل، اينها از نيل گذشتند نيل شکافته شد موسی و همراهانش عبور کردند آن سمت نيل فرعون و فرعونيان رسيدند اينها وارد مجرای نيل شدند، پسر کنار دست حضرت موسی ايستاده بود، پسر موحد بود متدين بود ولايي بود حزب الله بود پدر تابع فرعون بود پسر ديد بابايش دارد با فرعون و لشکريان فرعون میآيند وسط نيل اند، اين برگشت به قصد هدايت پدر، میگويد قصدش هم قصد تربيت بود، اين را امام رضا نقل میفرمايد، برگشت وسط نيل خودش را رساند به پدر، گفت پدر به خدايي موسی ايمان بياور اين درياي با عظمت نيل که از دو طرف شکافته شد معجزه خداست موسی نماينده خداست ديگر معجزه از اين بالاتر داشت حرف میزد که بابايش را متقاعد کند عذاب رسيد، نيل بهم آمد فرعون فرعونيان آن پدر و پسر همه غرق شدند حضرت موسی عرض کردم پروردگارا فرعون و همراهانش و آن پدر حقشان بود، اين جوان که يک جوان متدين خوبی بود، مردم همين هشداری که پيغمبر در روايات مکرر داده است، گناه اگر شيوع پيدا کرد گناه اگر عموميت پيدا کرد خوب و بد ضرر میکند: «اضرت العامة و الخاصه» ، رسولالله فرمود اگر گناه در جامعه گسترش پيدا کرد همه آسيب میبينند خوبها ضرر میکنند بدها هم ضرار میکنند نکبت گناه همه را میگيرد لذا میگويند نهی از منکر کنيد بابا اگر دلت برای خودت میسوزد جلو گسترش گناه را بگير، خانهات را پاکسازی کن، فاميلت را تربيت کن، در محلهات بیتفاوت نباش يک کلمه بگو برای خدا و بگذر اصلاح کن جامعه را رها نکن جامعه را، حضرت موسی عرض کردم خدايا اين پسر که پسر خوبی بود چرا اين عذاب دربر گرفت او را خطاب شد موسی اين جوان الآن پيش ماست الآن در جوار رحمت ماست اما چون هنگام نزول بلاء در جمع گنهکاران بود عذاب او را هم در برگرفت زلزله است زلزله آمده به خاطر نکبت گناه جمعی آن آقايي هم که دارد نماز شب میخواند میرود زير آوار ديگر بلاء وقتی آمد عامالبلوی است همه را میگيرد لذا معاشرت با انسانهايي آلوده اين گرايشهايي فکری که ما امروز داريم میبينيم عملی اخلاقی بعضیها میبينید اخلاقشان عوض شده میگويند اين خانم در چادر بود حالا بیحجاب میآيد بيرون چه بسرش آمده با که رفيق شده اين آقا قبلاً يک توفيقات خوبی داشت ولی يک آدم ديگری شده ولی بعضیها میمانند تا آخرين لحظه زندگی، پاک روز به روز موفقتر چون اينها مراقب معاشرتها هستند مردم پدر و مادرها خواهر و برادرها فرزندها فاميلها برای خدا احترام میگذاريم نه بيش از خدا، اگر يکجايي ديديد اينها دارند زاويه میگيرند و حرفت را نمیپذيرند برای خدا زاويه بگير.
همين امروز بنده خدايي آمده بود داشت سؤالی میپرسيد گفت حاج آقا من در بستگانم هرچه میگويم گوش نمیکنند، گفتم شما برای خدا گفتيد اگر میداني ديگر نمیپذيرند و روی شما هم دارند اثر منفی میگذارند ديگر برای خدا نگو، برای همان خدايي که میگويم صله رحم برای همان خدا هم بايد تبری داشته باشيم، و قطعاً ما در روابطهايمان بايد رضايت خدا را در نظر بگيريم در ارتباطها رضايت خدا بايد ديده بشود آقا بدشان میآيد، بدشان بيايد خدا میپسندد يا نمیپسندد، خدايا اين ارتباط را يا اين قطع ارتباط را رضايت دارد يا ندارد؟ امام حسين وقتی حرکت کردند عالم اسلام از حرکت امام حسين راضی نبود هرکسی میرسيد میگفت آقا قيام نکنيد آقا جامعه را به زحمت نيندازيد مردم نمیپسنديدند اين قيام را امام خدا میپسنديد امام آمد پای کار هم ايستاد، آن وقت عزيزان روابط خانوادگی ما خط قرمز دارد در اين آشوبها در اين بلواها خط قرمزها را ببنيد خط قرمزها جايي است که حرمت خدا دارد شکسته میشود حرمت دين دارد زير سؤال میرود بلی من مسجد میآيم برکت اين مسجد آمدن بايد در زندگیام خودش را نشان بدهد در معاشرتم با بستگانم نشان بدهد اين هم نکته ديگر.
خب در ادامه آيه خدا میفرمايد اگر برای خدا با کسانی که با خدا زاويه گرفتند که نزديکترين گروهها را خدا نام میبرد شما با آنها زاويه گرفتيد خدا میفرمايد: «أُولئِكَ كَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ»[15] خدا میفرمايد از چهار گروه که با خدا زاويه داشتند بريديد ما چهار امتياز به شما میدهيم حزب الله اينها هستند: «أُولئِكَ كَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ»[16] در قلب اينها ما ايمان را استوار میکنيم يعنی وقتی گفتی خدايا به خاطر شما و رضايت شما من با اينکه فاميلم هست با شما گرفته میبرّم برای شما وقتی اينگونه طرف عمل کرد: «أُولئِكَ كَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ»[17]يک: «وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ»[18] خدا میفرمايد ما يک حيات معنوی به اينها میدهيم با روح خودمان اينها را تأييد میکنيم اين نکته دوم: «وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها»[19] موهبت سوم اينها را میبريم بهشتی که: «جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ»[20]نهرها و رودهاي جاری در اين باغها جريان دارد: «خالِدينَ فيها»[21]هميشه در آن بهشت اند، اين موهبت سوم: «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ»[22] خدا از اينها راضی است اينها هم از خدا راضی اين اوج پاداش است يعنی کلانترين و با ارزشترين پاداشها را خداوند در اين آيه ببينيد دوتا نکته هست ديگر من فکر نمیکنم بالاتر از اينها چيزی در دعاهاي ائمه باشد. دوتا از اين چهار مطلبی که خدا وعده میدهد همينجاست بارها بنده عرض کردم محضر عزيزان عصاره دعای ابوحمزه عصاره دعای عرفه عصاره صحيفه سجاديه، عصاره تمام ادعيه ائمه دو چيز بود رضوان الهی، عاقبت بخيری و بهشتی شدن، در دعای ابوحمزه پايان دعا میخوانيد: «وَ اجْعَلْ ثَوَابَ مَجْلِسِي وَ ثَوَابَ مَنْطِقِي وَ ثَوَابَ دُعَائِي رِضَاكَ وَ الْجَنَّةَ»[23] خدايا خشنودی خودت عاقبت بخيری خودم بهشتی شدنم را اين حرف حضرت زين العابدين شب قدر است خدا رحمت کند آيتالله والد باز يادی کنم از ايشان، ايشان میفرمودند خانمها آقايون يکجاهايي هست وقت نداريد زمان حساس مکان حساس میخواهيد يک چيزی در کمترين محدودهای زمانی بگوييد که همه چيز گفته باشد اين جمله يادتان نرود اين هرجا گفتيد يعنی همه چيز گفتيد: «ارْزُقْنِي رِضَاكَ وَ الْجَنَّةَ»[24]خدايا از تو میخواهم خشنوديت را و عاقبت بخيريم را که شاعر فارسی زبان هم به نظم در آورده، حالا آنهای که يک مقداری واژه عربی را حفظ کردن سخت اين شعر فارسی را همه حفظ هستيد:
خدايا چنان کن سر انجام کار، تو خشنود باشی و ما رستگار
تو خشنود باشی رضوان الهی، ما رستگار«وَ الْجَنَّةَ»[25] اين دوتا از وعدههايي که خدا در همين آيه هم بيان میفرمايد، خدايا میفرمايد: «يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها»[26] عاقبت بخيری ما: «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ»[27] رضوان الهی و خشنودی الهی، بعد قرآن میفرمايد: «أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُون»[28]حزب الله اينها هستند حزب الله کسانی گفته میشود که اينها ترازشان رضايت خداست برای خدا کار میکنند من برادر شهيد زارع مؤيدی در مراسم تشييع گفتند هنگام غسل دادن برادرش، دست برادرش را روی سنگ غسالخانه بلند کرده بود دستهايي پينه بسته، نشان داده بود گفته بود اينجوری بود، کشاورزی میکرد خدمت میکرد کمک میکرد در ساختن خانه به مردم کمک میکرد بالاخره حزب الله به اينهايي میگويند که همه چيزشان خرج رضايت الهی است برای خدا هزينه شدند: «أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُون»[29]دو سه مطلب هم من ذيل اين عرض کنم.
يکی از نکاتی که ما در ايمان بايد بهش توجه داشته باشيم ثبات ايمان است ايمان مقطعی خيلی لطفی ندارد من يکجايي ايمان داشته باشد بعد در يک مجلسی عوض بشوم ذکر خوب میگويم اما يکجاهايي هم يادم میرود آنچه که ارزشمند است استقامت است يعنی ثبات است يعنی ايمان در همه حالا زندگی برادر من خواهر من اروپا هم میروی خدا يادت نرود در خلوت فاميلی خدا را فراموش نکن، هرکجا هستی اين ايمان در حاشيه نرود در اين آيه خدا میفرمايد: «أُولئِكَ كَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ»[30] يعنی اين ايمان ثابت میشود ثبات ايمان پيدا میکند و هميشگی در همهجا در هر وضعی خدا را فراموش نمیکند، خب قطعاً ايمان پايدار اگر آمد دريافتهايي الهی هم میآيد خدا میفرمايد: «كَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ»[31]ايمان که آمد بعد: «أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ»[32] تأييدات ما میآيد مردم اگر میخواهيد به اين مواهب الهی برسيد به رضوان الهی به: «جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ و أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ »[33] راه رسيدنش ايمان است شما يک مؤمن واقعی سراغ نداريد خلاف بکند فتنهگری بکند مال مردم را آسيب بزند ظلم بکند نوع مشکلاتی که شما در جامعه داريد از آدمهايي بی ايمان است اختلاسها گران فروشیها اجحافها ظلمها هرکجا میبينيد از بی ايمانی است هرجا خدمت میبينی از ايمان است کارهايي جهادی خدمات اجتماعی وظيفهشناسی در عرصه کار شما مسئولين موفق مسئولين با ايمان، آنی که ايمانش ضعيف است در کار خودش هم موفق نخواهد بود اين هم نکته ديگر.
و يک جمله ديگر هم بگويم که از پايان اين آيه شريفه استفاده میشود حزب الله با دشمن خدا دوست نمیشود، آنی که میگويد من حزب الله هستم با کسانی که با خدا زاويه دارند زاويه پيدا میکند و پايان عرضم مطلب را تمام کنيم از برادر عزيز و مکرممان شهردار محترم منطقه جناب آقايي تولائي هم استفاده کنند حضار محترم، نعمتهايي الهی در قيامت دو نوع است اين هم عرض پايانی و مطلب تمام، مادی و معنوی شخصی آمد خدمت امام صادق عرض کردم آقا پاداش يک عمر خوب زندگی کردن از نظر اسلام يعنی درست زندگی کردن، خلاف نکردن، پاک زيستن، اگر پاداش همين رفتن بهشت و حور و قصور و خوردن و آشاميدن خب اينها در دنيا هم که هست حالا قيامت يک شکل زيباتر و گستردهتری است گفت برای اينها ما بايد مراقب باشيم يک عمر گناه نکنيم خلاف نکنيم، امام فرمود اين پاداش مادی کار است، اين حداقلهاست امام صادق فرمود عالیترين پاداشی که خدا در قيامت به بندههايي موفق خود در بهشت میدهد معاشرت با ما آل محمد است، در اين آيه هم خداوند هردو پاداش را نام برده، خدا میفرمايد: «جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ»[34] اين پاداش ظاهری: «خالِدينَ فيها رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ»[35] رضوان خدا پاداش معنوی، بشر کارش به جايي میرسد که: رسد آدمی به جايي که به جز خدا نداند، قرآن هم میفرمايد: «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُون أُولئِكَ الْمُقَرَّبُون»[36] سابقون نزديکترين گروههايي بهشتی به خدا هستند از نظر مقام و رفعت و جايگاه، خدا رحمت کند شهيد عزيزی که امشب به ياد او مجلس منعقد است حجة الاسلام شهيد آقای محمد زارع مؤيدی رحمة الله رحمة واسعه، و شهدای در جوار حرم حضرت احمد ابن موسی شهدايي ايام اخير فتنه شهدای دفاع مقدس شهدای دفاع از حرم تمام اين شهداء نشان دادند که حزب الله بودند با همين معيارها اينها برای خدا حرف زدند برای خدا آمدند در صحنه، برای خدا جان دادند شايد خيلیها با عملکرد اينها، آقا چه کار داری حرف میزنی چه کار داری تذکر میدهی؟ کار خودت را بکن، زندگی خودت را درياب اينها ترازشان خدا بود و انشاءالله مشمول همين جمله امام صادق همه قرار بگيريد که حضرت فرمود: «نحن و شيعتنا حزب اللّه»[37] شيعه کسی است که بايد اين گونه باشد به شعار نيست، اصلاً يکی از کدها شيعه در اين حديث از امام صادق همين است که شيعيان واقعی حزب الله اند حزب الله کيست؟ يکی از ويژگیهايي حزب الله را خداوند در اين آيه بيست و دو سوره مبارکه مجادله بيان میکند انشاءالله اين رسالتمان را تذکر روشنگری ارشاد بالاخره به افراد برخورد میکنيم گاهی اوقات افراد نمیدانند يکی از عزيزان اهل علم ما نقل میکرد میگفت چند روزی قبل در يکی از دبيرستان دخترانهای من را دعوت کرده بودند واقعاً هم بعضیها جاهلاند عنادی هم به دين ندارند نگفتند پدرش بهش حرف نزده مادر بهش صحبت نکرده در يک محروميتی بود، ايشان گفت رفتم در يکی از اين دبيرستانها برای صحبت، گفت در حياط اين دبيرستان داشتم میرفتم به طرف سالن يک دفعه به دلم گذشت يک گلی را چيدم با خودم بردم در سالن، گفت در جمع دانش آموزهايي دختر اينها همان مستضعفين اند اينها همان ضعفاء شيعه هستند گفت من وقتی رفتم شروع کردند دخترها حالا سر و صدا کردن، گفت من رفتم آنجايي که بايد میايستادم سخنرنی میکردم گفتم شماها همه گل هستيد من شرمندهام که يک گل بيشتر نياوردم ولی اين گل هديه به همه شما، يک خرده اينها آرام شدند ببينيد حالا در امر به معروف و نهی از منکر هم بحث است اين يک کار روانشناسی است اينی که بعضیهايمان نتيجه بر عکس میگيريم چون سرمان نمیشود حرف بزنيم واجب هست بر ما بلد نيستيم صحبت کنيم، اميرالمؤمنين میفرمايد اول قلب طرف را تسخير کن، قلب را که تسخير کردی حرفت را میپذيرد گفت من وقتی اين را گفتم يک خرده آرام شدند، گفتم ببينيد من میخواهم چند دقيقه نسبت به گل برايتان حرف بزنم گفت از ويژگیهايي گل شروع کردم گفتم گل زيباست گل معطر است گل بايد در حفاظتش دقت بشود، گفت يک چند دقيقهای صحبت کردم، گفتم علی عليهالسلام هم میفرمايد زن مثل گل، اين در دسترس همه نبايد قرار بگيرد پرپر بشود اين بايد حفظ بشود، گفت بعد آمدم روی روايت اميرالمؤمنين يک خرده صحبت کردن، گفت تمام اين دانش آموزها آرام شد آنهای که اول جلسه داشتند مسخره میکردند فرياد میزدند گفت جلسهای که سه ربع ساعت به من وقت داده بودند دو ساعت و ربع طول کشيد خود اين دانش آموزها به مدير میگفتند اجازه بدهيد اين آقا برايمان حرف بزند ما مشتاق هستيم بشنويم مطالبی داريم میشنويم که نشنيديم تا حالا خب اين رسالت همهماست هرکدام از ما به سهم خودمان در اصلاح جامعه در اصلاح خانواده سعی و تلاش کنيم يک مقداری بیخيال شديم نسبت به همه چيز نتيجه شده اين وضعيت خب بسنده کنم يک دعا کنم انشاءالله جناب آقای دکتر تولايي که خدا توفيقاتشان را مضاعف کند در خدمت به جامعه، آقای دکتر «سَيِّدُ الْقَوْمِ خَادِمُهُم»[38]، امام فرمود مسئول در نظام جمهوری اسلامی يعنی خادم، من کراراً هم عرض کردم میگويم اينهايي که واقعاً خوب خدمت میکنند خدا هم عزت میدهد اينی که الحمدلله شما آمديد در جمع مردم اين شايسته تقدير است و بايد تقدير کرد و مسئول موفق هم همين گونه بايد باشد پيغمبر هم اينگونه بود من مساجد ديگری که تحت مجموعه منطقه حضرت عالی هستند سرکشی کنيد مردم بفهمند که امشب شهردار محترم منطقه آمده حالا مسائلی مشکلاتی که دارد، سال گذشته آمدند شهردار شيراز و شهردار منطقه آمدند يک مشکلی مال اين منطقه قا آنی بود الحمدلله حل شد، مسئولين ديگر آمدند شنيدند مسائلی که، مشکلاتی بود شنيده شد بخشی از اينها مرتفع شد، من از طرف خودم و جمع محترم از حضرت عالی و همکاران محترمتان که قبول زحمت نموديد امشب تشريف آورديد در اين مجلس گرامی داشت اين شهيد عزيزی در عرصه دفاع از امنيت خير مقدم عرض میکنم انشاءالله جناب آقای دکتر تولايي هم مطالبی دارند صحبتی با شما عزيزان اگر در اين مجموعه هم کسی سؤالی در مسائل شهرداری دارد امشب جناب شهردار در مجلس اند، مسائل را هم انشاءالله خواهند بود جناب حجة الاسلام و المسلمين آقای احمدی هم انشاءالله مجلس را به فيض خواهند رساند و توسل پايانی مجلس هم از ايشان بهره وافی و کافی را خواهيم برد آماده میشويم برای استفاده از صحبتهايي برادر عزيزمان جناب آقاي تولايي، من يک دعا کنم عرضم تمام.
پروردگارا توفيق عمل کردن به اين آيه 22 سوره مجادله و توفيق حزب الله بودن چون هفته تجليل از بسيجيان هم هست، توفيق حزب الله بودن و حزب الله زيستن و حزب الله مردن را به همه ما در اين فرصتهايي پيشرو مرحمت بفرما.
و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته
[1] تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب ج4 ص156.
[2] تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب ج4 ص156.
[3] مجادله22.
[4] الكافي (ط - الإسلامية) ج1 ص50.
[5] دلائل الإمامة (ط - الحديثة) ص182.
[6] مجادله22.
[7] مجادله22.
[8] مجادله22.
[9] مجادله22.
[10] مجادله22.
[11] مجادله22.
[12] فاتحه5.
[13] مجادله22.
[14] بقره156.
[15] مجادله22.
[16] مجادله22.
[17] مجادله22.
[18] مجادله22.
[19] مجادله22.
[20] مجادله22.
[21] مجادله22.
[22] مجادله22.
[23] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد ج2 ص597.
[24] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج1 ص140.
[25] إقبال الأعمال (ط - القديمة) ج1 ص140.
[26] مجادله22.
[27] مجادله22.
[28] مجادله22.
[29] مجادله22.
[30] مجادله22.
[31] مجادله22.
[32] مجادله22.
[33] مجادله22.
[34] مجادله22.
[35] مجادله22.
[36] واقعه11-10.
[37] تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب ج4 ص156.
[38] من لا يحضره الفقيه ج4 ص378.