استاد حدائق روز چهارشنبه 11 آبان ماه 1401 در مسجدالرسول(ص) شیراز به مناسبت ولادت امام حسن عسکری(ع) به بیان حدیثی از آن امام در خصوص «منشور سعادت بشر» پرداختند.

 

دانلود

جهت مشاهده ویدئو اینجا کلیک کنید

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم­الله الرحمن الرحيم

قال سيدنا و مولانا ابومحمد حسن ابن علی العسکری: «اوصيک بتقوى اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ»[1]

شب بسيار با عظمتی است عيدی شما را امشب سخنی از صاحب امشب قرار می­دهم که منشور تربيت و رشد و تعالی و سعادت است، يکی از آن دستورالعمل­های جامع و کامل که از معصومين ثبت شده دستورالعملی است که امشب از امام يازدهم به علی ابن حسين ابن بابويه قمی شيخ صدوق اول و صدوق پدر حضرت توصيه­های را مکتوب کردند و برای شيخ صدوق به قم فرستادند، آقايانی که قم مشرف شديد قبرستان شيخان دو شخصيت مطرح عالم اسلام آن­جا دفن اند يکی صدوق پدر و يکی شيخ حسين فرزند شيخ صدوق بزرگ، که علماء بزرگان همه در اين قبرستان شيخان می­روند و از روح بلند اين دو شخصيت بزرگ استمداد می­طلبند از فقهاء زمان امام عسکری و دوران عصر غيبت صغری است، حالا مقدمه اين دستورالعمل را من يک نکته­ای عرض کنم با توجه به اين جرياناتی که اتفاق افتاد در مملکت و مخصوصاً در شيراز هم هفته گذشته اين جريان سخيف و وحشتناک و مجرمانه در کنار تربت حضرت احمد ابن موسی که اين يک هشدار و تِذکاری بود برای همه ما مردم، که مراقب باشيد وحدت و اتحادتان را اگر از دست داديد دشمن­هايي پايتان ايستادند که به بچه خردسال­تان هم رحم نمی­کنند به زن و مرد شما رحم نخواهند کرد به مکان­های مقدس معتقد نيستند يک وقت يک کسی به من گفت آقای حدائق اگر شيراز بخواهيم امام زمان را زيارت کنيم کجا احتمالش بيشتر است؟ گفتم شاه­چراغ اگر بنا باشد بگوييم توفيق تشرف بخواهد حاصل بشود که بعضی­ها در گذشته در همان حرم مشرف شدند و تشرف يافتند کجا بهتر از حرم احمدبن موسی در کنار تربت يکی از عموهای بزرگوارش، در يک مکان مقدسی شما اين جنايت را مشاهده می­کنيد حالا اين نکته را من مقدمه بحثم قرار بدهم يکی از راه­های مبارزه با فتنه برای اين­که اين مسائل اتفاق نيفتد چه بايد کرد؟

يکی از دستوراتی که ما در دين داريم آشنا شدن مردم با کلام خداست، مردم اگر با قرآن آشنا بشوند مخالف هم باشد فتنه­گری نمی­کند مخالف اميرالمؤمنين، حضرت با حکومت­های صدر اسلام مخالف بود، اما اميرالمؤمنين فتنه­گری نمی­کرد در نهج­البلاغه حضرت می­فرمايد نسبت به عثمان اين­ها يورش بردند برای کشتن عثمان، من تذکر دادم نکنيد اين کار را حضرت نصيحت می­کردند خليفه سوم را و همان­های که فتنه­گری می­کردند زمان اميرالمؤمنين هم فتنه­گری کردند، کردند جنگ جمل، لذاست اگر کسی با قرآن آشنا شد حرفی که می­زند حرفی می­زند که در محضر خدا شرمنده نباشد، امضاء می­کند امضايي را می­آورد روی کاغذ، که قيامت بتواند جواب بدهد اين است که بعضی­ها دست­اندازی به اموال عمومی ناموس مردم جان مردم برايشان معتبر و محترم نيست چون خدا را نمی­شناسند اين يک.

يک جهت ديگر برون رفت از اين معضلات آشنا شدن با اسوه­هاست الگوهاست آقا اميرالمؤمنين فرمود نگاه­تان به اهل­البيت باشد: «انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ»[2] تو جهت اهل­البيت حرکت کنيد: «لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا»[3] بر اهل­البيت سبقت نگيريد که گمراه می­شويد: «وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا»[4] از اهل­البيت هم عقب نمانيد که هلاک می­شويد از ائمه پيشی گرفتيد می­شوه گمراهی، از ائمه عقب افتاديد می­شود هلاکت، با ائمه بوديد می­شود سعادت، ما امروز نوع کسانی که ايجاد اغتشاش فتنه­گری توهين، تخريب دست اندازی به اموال مردم می­کنند اين­ها ائمه را نمی­شناسند در همين جريانات اخير شيراز بعضی­ها را مصاحبت­های اين­ها را نشان دادند طرف نماز بلد نيست ائمه را نمی­شناسد، بعد شده عامل فتنه­گری پول بده، بعضی­ها بيايند در ملأ عام، مسير مردم تظاهر کنند به فسق و فجور تظاهر کنند به بی­حجابی، اين نشناخته الگو را اگر کسی شناخت بی­راهه نمی­رود. در اين جهتی که می­خواهيم مردم آسيب نبینند بايد رهبرهايشان را بشناسند رهبر هم ما نيستيم، ببينيد ماها مسلمان هستيم رهبران معصوم را اگر کسی خوب شناخت گمراه نمی­شود و ما ارزشی که برای مراجع‌مان قائل هستيم ارزشی که برای مقام معظم رهبری قائل هستيم به اين اعتبار هست که اين در مسير تبعيت از پيغمبر و اولياء پيشگام­تر از همه هستند، شما اگر يک مرجع تقليدی فتوای بدهد يقين داشته باشيد امام زمان نظرش مخالف است، عمل نمی­کنيد صد مجتهد يک رأيي بدهند خود حضرت بفرمايد نظر من اين نيست، ما تراز معصومين‌اند، احترامی که برای همديگر قائل هستيم به اعتبار همين است که در مسير اهل­البيت هستيم.

اين دستورالعمل امام يازدهم به آقای علی ابن حسين بابويه قمی که يک آيت­الله العظمی زمان بود، امام يک دستوراتی را به اين آقای علی ابن الحسين بابويه می­دهند من اين را صبح جلسه­ای بود در جمع آقايان طلاب و مدرسين همين نامه را خواندم الآن هم در حضور شما همين را تقديم می­کنم بهترين عيدی آن نگاه امام عسکری و انتظاراتی که امام عسکری از ماها دارد در سلامت زندگی، حضرت می­فرمايند اول: «اوصيک بتقوى اللَّهِ»[5] آقای علی ابن الحسين اول تقوای الهی را رعايت کن، آقايان برادران عزيز خواهران محترمه، سر فصل همه توفيقات تقواست پولی با ارزش است که تقوی در آن باشد: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً»[6]علمی با ارزش است که تقوی در آن باشد: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً»[7]، «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ»[8] عزت درخانه خدا به تقواست: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»[9] تأثيرگذاری قرآن بر جان و جسم ما به اعتبار تقواست شايد بعضی­ها هم قرآن بخوانند هيچ اثری در اين­ها نگذارد اما ببينيد قرآن: «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقين‏»[10]قرآن کسانی را هدايت می­کند که انسان­های با تقوا باشند اولين توصيه حضرت تقواست قبل از همه توصيه­ها: «اوصيک... بتقوى اللَّهِ»[11] بعد حضرت می­فرمايد: «وَ إِقامِ الصَّلاةِ»[12] آقای علی ابن الحسين نماز را برپا دار اقامه با قرائت متفاوت است، قرائت يعنی خواندن، اقامه يعنی نمازی که بعد آثارش را ببينيد من اگر قبل از نماز دلی شکسته بودم بعد از نماز بروم دل را به دست بياورم من اگر قبل از نماز مديون بودم بعد از نماز دينم را بپردازم اين اقامه نماز است، و الا بنده نماز بخوانم هيچ تفاوتی هم برايم نداشته باشد نسبت به وسائل اخلاقی، اجتماعی، شرعی، اين را می­گويند قرائت نماز اين می­شود عادت، نمی­شود عبادت امام می­فرمايد آقاي علی ابن الحسين شيخ صدوق نماز را برپا دار راوی به امام صادق عرض کرد ما از کجا بفهميم نمازمان قبول است، امام صادق يک کد بسيار مؤثر و معينی را بيان فرمودند فرمودند نماز مقبول نشانه­اش اين است که حالت بعد از نمازت با حالت قبل از نمازت فرق بکند، اگر قبل از نماز حرمت کسی را شکستی تا نمازت را خواندی برو دلش را به دست بياور آقا معذرت می­خواهم نماز بايد اين باشد من اگر صبح تا ظهر چهارتا اشتباه کردم نماز ظهر بايد من را برگرداند سرخط، اگر بين ظهر و مغرب خطاهای از من سرزد بعد از نماز بايد برگردم جبران کنم، اينکه بنده خطا می­کنم تغيير هم نمی­کنم نماز هم می­خوانم اين قرائت است امام عسکری می­فرمايد اقامه کن نماز را، نماز را برپا دار، خود اين نماز انسان­ها را متحول می­کند انسان­ها را دگرگون می­کند.

خدا رحمت کند آيت­الله محقق کاشانی را، چندين سفر هم ما با ايشان همسفر حج بوديم، ايشان نقل می­کرد می­گفت آيت­الله العظمی گلپايگانی روزها ساعت ده تا يازده ديدار مردمی داشتند با مردم، می­نشستند مردم می­آمدند هرکه کاری داشت خدمت ايشان می­رسيد مسأله­ای داشتند سؤالی داشتند گفت زمستانی بود يک کارپردازی یا منشی ايشان داشت، که اين می­ايستاد کنار دست آيت­الله گلپايگانی مسائل را يادداشت می­کرد بعض کارها بايد دنبال می­شد، نامه­ای می­نوشتند تعقيب می­شد کار لذا ايشان می­گفتند به آن کتاب به آن منشی بنويسيد برای فلانی مثلاً فلان کار بشود، گفت آن هم يادداشت می­کرد که بعد پي­گيری کند ايشان گفتند يک روز آن منشی نبود، آيت­الله گلپايگانی به من گفتند آقای محقق شما باشيد امروز گفت من ايستاده بودم خب هوا هم سرد بود زمستان بود مردم می­آمدند داخل يکی يکی خدمت ايشان سؤال­هايشان را می­پرسيدند گفت يک پيرمرد قمی آمد جلو ايشان سر کرپا، جلو آيت­الله گلپايگانی نشست گفت آقا هوا سرد است و ما زغال در منزل نداريم گفت آقا فرمودند که آقای محقق بنويسيد چند من زغال برايش حواله بنويسيد برود از زغال فروشی بگيرد، گفتم آقا، پيرمرد گفت آقا مريض هستم پول دکتر و دارو هم ندارم، گفت آقا فرمودند يک نامه هم برايش بدهيد برود بيمارستان خودما دارو رايگان طبابت رايگان، گفت آقا وضع مالی­مان هم خوب نيست گفت آقا فرمودند يک مقدار پول هم برايش بدهيد، گفت آقا، آقای چهارم را که گفت، آيت­الله گلپايگانی دست­ها را گذاشتند سر کاسه­ زانوی پيرمرد فرمودند ديگر بست است پاشو، بقيه هم کار دارند ما سه­تا کارت را انجام داديم بقيه هم نشستند کار دارند، همين پاشو بس است گفتند اين پيرمرد بلند شد بقيه هم آمدند کارهايشان انجام شد آقای محقق گفت، گفت آقا جلسه که تمام شد رفتند در اندرونی آقای محقق گفت ديدم خيلی آقا بهم ريخته، آقای گلپايگانی دارد قدم می­زند می­رود می­آيد تا من را ديد گفت آقای محقق پيرمرد قمی آمد پيش­تان؟ گفتم نه هنوز نيامده، گفتند وقتی آمد نامه برای زغال و بيمارستان و پول برايش دادی با او شرط کن، بگو حتماً فردا بيايد در مجلس من ببينمش، گفتم چشم گفتند بعد که پيرمرد آمد ما کارهايش را انجام داديم گفتم آقا کارت دارند فردا حتماً بيا می­خواهند ببيندت، گفت پيرمرد هم رفت و فردا هم باز ايشان گفتند من بودم، آن منشی نيامده بود باز من در مجلس بودم سالن پر از جمعيت نشسته بودند آقا مشغول بودند به پاسخ دادن به سؤالات مردم يکدفعه پيرمرد قمی آمد داخل، گفتند تا آمد داخل آيت­الله گلپايگانی ديدنش از جای خودشان بلند شدند، رفتند سمت اين پيرمرد همه تعجب کردند آقا بلند شد رفت کجا دارد می­رود؟ ديدم رفت سمت اين پيرمرد پيرمرد را ايشان گرفتند در بغل، بوسيدند و گريه می­کردند می­گفتند حلالم کن، خيلی راحت حرف می­زنيم خيلی راحت تهمت می­زنيم خيلی راحت بعضی‌ها شخصيت خُرد می­کنيم ولی قيامت کلمه به کلمه­اش را بايد جواب بدهيم قرآن می­فرمايد: «ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيد»[13]می­نويسند اين­ها را بعد قيامت به شما عرضه می­کنند می­گويند اين حرف را زدی حالا ثابت کن، گفت آيت­الله گلپايگانی گريه می­کردند اين پيرمرد هم افتاد به گريه، گفت آقا چرا گريه می­کني آقا فرمودند حلالم کن، گفت آقا شما چه کار کرديد که من حلال­تان کنم، چه خطای از شما سرزده آقا فرمودند ديروز جلو جمعيت نبايد بهت می­گفتند پاشو برو بس است من بد برخورد کردم با تو، گفت پيرمرد گفت آقا شما ديروز حواله زغال به ما داديد کمک­مان کرديد بحث دارو و درمان­مان را راه انداختيد آقا فرمودند اين حرف را من نبايد می­زدم گفت پيرمرد همين طور که گريه می­کرد گفت آقا من به دل نگرفتم من حلالم کردم و فلان، اين را آقای محقق گفت من خودم از گلپايگانی ديدم:

همين­جا صلح کن با ما، چه لازم که در محشر زما شرمنده باشی

امروز يک خانمی به من زنگ زد گفت در بچگی­ بچه­ها را خيلی کتک می­زدم بچه­هام هم کوچک که بودند، گفتم وای به قيامتت، وای به قيامتت مسئول هستی، گفت چه کار کنم؟ گفتم بچه­هايت حالا بزرگند پيرزن شدی گفت بلی گفتم يک روز دعوت­شان بکن بگو من مادر بودم گاهی اوقات اختيار از دستم می­رفتم کاری که نبايد می­کردم شما را کتک زدم حلالم کنيد، حلال کردند کردند نکردند به هر نحوی شده بايد حلالت کنند، و الا قيامت جلوت را می­گيرند، دلم می­خواهد بچه امانت خداست دست تو، حق نداشتی بزنی، ضمان شرعی گردنت آمده، آقا امام عسکری می­فرمايد ببينيد نماز مقبول يعنی همين، نماز بايد انسان را متحول کند، بنده يک اخلاقی سال­ها با من است ولی عوض نمی­شوم، اين نماز آن نماز نيست اين نماز اگر آن نمازی باشد که خدا می­خواهد بايد بعد از نماز عوض کند ما را لذا امام می­فرمايد: «إِقامِ الصَّلاةِ»[14]

«وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ»[15]زکات­ها را بپردازيد، حقوق فقراء را اداء کنيد بعد حضرت فرمود: «فانّه لا تقبل الصّلاة من مانع الزّكاة»[16] خدا نماز کسی را که حق فقراء را نمی­پردازد قبول نمی­کند، ما حقوق فقراء در اموال­مان است می­گوييم آقا نماز شب می­خوانيم اين چه نماز شبی است، اين چه نمازی است که من می­خوانم و حق ضعفاء و فقراء را نمی­دهم من خدمت عزيزان يک وقت اين­جا عرض کردم حالا تکرارش بعض چيزها تکرارش مفيد است عرض کردم در همين دفتر مسجد عزيزی چند هفته­ای قبل بود آمد پيش ما با خانم­شان گفت حاج آقا من زائر اربعين امام حسين بودم، داشتيم می­رفتيم کربلا، در مسير بين نجف و کربلا سکته قلبی کردم از دنيا رفتم، مُردم گفت داشتند من را می­بردند در برزخ، مأمورهای داشتند من را می­بردند يک امام حسين را ديدم که آقا ايستاده بودند آقا تا من را ديدند گفتند برش گردانيد به دنيا، برش گردانيد اين بدهکار دارد می­آيد اين خمس به ذمه­اش است و دارد می­آيد برزخ اول گرفتاری اوست، چون برای ما آمده بود يک فرصت ديگر برايش می­دهيم برش گردانيد دنيا برود بدهی­هايشا را بدهد گفت تا آقا گفتند برش گردانيد يکدفعه تکانی خوردم ديدم در خيمه افتادم دارند تنفسم می­دهند اکسيژن آوردند و دارند کارهای احياء را انجام می­دهند يکدفعه يکی گفت زنده شد زنده شد آقا اين­ها که تعارف نيست ما حقوق الهی را انجام نمی­دهيم کار مستحب انجام می­دهيم زيارت اربعين امام حسين را پياده مستحب پرداخت واجب واجب، نماز شب بسيار کار خوبی است در همين توصيه امام چند مرتبه توصيه به نماز شب می­کند اما اين­ها در مراحل بعد است اول ما واجبات­مان را حقوق ضعفاء و فقراء را از اموال خود خارج کنيم حضرت فرمودند نماز کسی که حق ضعفاء را نپردازد قبول نيست، بعد فرمودند: «و اوصيك بمغفرة الذّنب»[17]آقای علی ابن حسين بابويه شما را توصيه می­کنم به مغفرت ذنب، استغفار جستن از خدا امام صادق می­فرمايد رسول­الله اسوه عصمت بود، نظير در نظام خلقت در پاکی ديگر ندارد کسی تراز پيغمبر نيست امام صادق می­فرمايد رسول­الله صبح­ها هفتاد مرتبه می­فرمود: «استغفر الله ربّی و اتوب اليه» شبانگاه­هان هم هفتاد مرتبه: «استغفر الله ربّی و اتوب اليه» ديگر ما حساب خودمان را بايد بکنيم، آن پيغمبری که يک چشم بهم زدن نافرمانی خدا نمی­کرد امام عسکری می­فرمايد مغفرت ذنب، پيوسته از خدا بخواهيد گناهان شما را خداوند ببخشد و درگذرد: «و كظم الغيظ»[18] آقای علی ابن الحسين، شما را سفارش می­کنم به فرو نشاندن خشم و غضب مديريت کن خشم و غضب خودت را: «و صلة الرّحم»[19] با ارحام­تان ارتباط برقرار کنيد، صله رحم داشته باشيد با بستگان خود و خويشاوندان خودتان، ارحام هم به فاميل­های پدر و مادری می­گويند ارحام يعنی هرکسی از طرف پدر و مادر به شما نسبت دارد رحم شماست اتفاقاً اين صله رحم يک بخشی از آثارش دنيوی است يعنی وضع مالی­تان خوب می­شود عزت به شما می­دهد طول عمر می­دهد حضرت می­فرمايد صله رحم را فراموش نکنيد: «و مواساة الاخوان»[20] با برادران دينی­تان مواسات داشته باشيد در روابط اجتماعی­تان ديگران را از خود جدا نبينيد آنچه برای خود می­پسنديد برای ديگران هم بپسنديد: «و السّعى في حوائجهم»[21] تلاش کنيد در برآوردن کردن حوائج برادران دينی و خواهران دينی­تان تا آن حدی که از شما می­آيد کار کنيد، ببينيد اين­جا بازار است امام هادی پدر امام عسکری سلام الله عليهما، می­فرمايد: «الدُّنْيَا سُوقٌ رَبِحَ فِيهَا قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُون‏»[22]همين طور که بازارهای ظاهری ما بعضی­ها در اين بازار ضرر می­کنند بعضی­ها نفع می­کنند در بازار کلان دنيا که بازار عمل است بعضی­ها ربح می­بينند منفعت، بعضی­ها ضرر می­بينند زيان، بعضی­ها می­بينی هفتاد سال هشتاد سال زندگی کرده آخرت آميخته با سعادت را برای خودش رقم زده، بعضی­ها در اين مدت زندگی آخرت را تباه کردند امام می­فرمايد در برآورده کردن حوائج مردم: «في العسر و اليسر»[23] هم در توانگری هم در تهی دستی اين خيلی نکته است رفع مشکلات مردم فقط کار پولدار­ها نيست کار مديرها نيست آن­ها هم وظيفه دارند به طريق اولی اما همه­مان وظيفه داريم يک وقتی می­بينی آقای می­گويد من بيش از اين امکاناتم اجازه نمی­دهد در همان حد امکانات خودش: «و السّعى في حوائجهم»[24] می­گويد امکانات من همين است توانايي من همين است به نسبت امکانات خودم خدمت می­کنم کمک می­کنم در رفع مشکلات ديگران امام می­فرمايد هم در عسر هم در يسر، هم زمانی که در سختی هستيد هم زمانی که در يسر و فراخ دستی هستيد، رفع مشکلات مردم فراموش نشود، اصلاً انفاق، سخاوت اين­ها لازمه­اش آن روح سخی داشتن است انفاق کاری به پول هم ندارد بعضی­ها می­بينيد چندان چيزی هم ندارند ولی روح سخاوتمند دارند لذا قرآن هم می­فرمايد انفاق در خلوت و جلوت و در فراخ دستی و تهی دستی يعنی در هردو حال انسان­ها اهل انفاق باشند اما به نسبت توانايي­شان به نسبت امکانات­شان، در ادامه مطلب حضرت می­فرمايد: «و الحلم»[25] من شما را سفارش می­کنم در برابر کسانی که جاهل­اند ببينيد عزيزان بعضی­ها قدرتان را نمی­دانند بعضی­ها موقعيت شما را متوجه نيستند جايگاه شما را نمی­فهمند جاهلانه عمل می­کند اين­جا بايد با حلم برخورد کرد: «و الحلم»[26]يا جايي که طرف قدر نمی­شناسد در خود حالات امام عسکری حضرت مدتی زندان به سر می­بردند در زندان با زندانی­ها حضرت با اخلاق با برخورد شايسته با کسانی که اين­ها هم شايد متوجه هم نبودند که اين آقا فرزند امام هادی است از نوادگان رسول­الله است: «و الحلم»[27].

«و التّفقّه في الدّين»[28] تفقه در دين دين­تان را بشناسيد، ما يکی از مشکلات امروز بخشی از جوانان ما نشناختن دين است اولاد بزرگ کرديم بچه بزرگ کرديم ولی دين را نمی­شناسد، دو شبی قبل آقايي آمد با يک موقعيتی در استان با فرزندش مشکل داشت، گفت آقای حدائق بهش گفتم عاقت می­کنم گفت شش­ماه با خودم ور می­رفتم که پيش که ببرم اين را که آبرويم نرود موقعيت مهمی در استان داشت و راست هم می­گفت اگر کسی می­خواست بدخواهی کند آبروی اين می­رفت آقای فلانی با اين موقعيت فرزندش اين جوری گفت حالا آوردم پيش شما، بعد با اين فرزند که من صحبت کردم حالا جوان نوزده ساله، زيرپای همه چيز را زده بود تمام اعتقادات رفته بود کنار، پدر يک آدم موفق در کار، بعضی­هايمان در دنيايمان موفق هستيم در تربيت­مان نا موفق هستيم چرا؟ چون آن­جای که بايد کار می­کرديم نکرديم من يک يک ساعتی حرف اين بچه را شنيدم جواب­ها را هم بهش دادم شبهاتی که داشت جواب دادم، ديدم اين جوان آرام شد اصلاً مثل بادکنک که بادش را می­کشند گفت ديگر من حرفی ندارم گفتم اگر باز سؤالی داشته بيا، اسلام برای شبهاتی که دارد از طريق ماهواره­ها و فضاهای مجازی می­شنوی جواب دارد بخشی از اين­ها تهمت است بخشی از اين­ها نيازی به توضيح دارد بعد به پدرش گفتم آقا چقدر برای اين جوانت وقت گذاشتی، گفت حاج آقا ما که تا ساعت هفت و هشت شب در اداره اضافه کاری، کارها زمين نماند گفتم آقا اشتباه داری می­کني خدا می­فرمايد مؤمنين اول به داد خودتان برسيد يک بعداً خانواده­تان تو خودت و خانواده­ات را ول کردی پرداخته به جامعه خدا اين را نمی­خواهد خدا قيامت نمی­گويد چرا شما نسبت به جامعه کمکاری کردی می­گويند اول کارت را انجام بده، مردم رسول­الله فرمود من يک ساعت کنار خانواده بودن را از اعتکاف در مسجدالنبی ترجيح می­دهم مسجدالنبی اشرف بقاع روی زمين، اعتکاف يعنی هفتاد و دو ساعت حداقل مقيم در مسجد شدن روزها روزه، شب­ها شب زنده­داری آن­هم پيغمبر آن­هم در مسجدالنبی، رسول­الله می­فرمايد آن هفتاد و دو ساعت با يک ساعت کنار خانواده بودن برابر نمی­کند اين­ها ناشی از اين است که ما الگوها را نشناختيم به اين آقا گفتم آقا شما مقصر هستي، آدم خوبی هستی ولی برای فرزندت کار نکردی تو شش­ماه جلو­تر بايد اين را می­آوردی تازه می­خواهی عاقش کنی، اين جوان شبهات خودش را نگرفته شما راهنمايي نکرده می­خواهی برخورد کنی: «و التّفقّه في الدّين»[29] ما دين را بشناسيم نماز چرا؟ حجاب چرا؟ اينی که می­بينيد اين­جا کَوس رسوايي را بی­حجابی را بعضی­ها دارند سر می­دهند اين­ها نمی­دانند که اين حجاب اول شخصيت برای خود زن است اسلام می­فرمايد خانم تو عروسک نيستی تو ابزار شهوت نيستی که با شهوت نگاهت کنند تو انسانی تو خليفة الله هستی اين بدترين ظلمی است که يک فردی بخواهد خودش را در معرض نگاه­های آلوده آلوده صفتان قرار بدهد به اسم اين­که آزادی است اين اسارت است آزادی نيست اصلاً آزادی را بعضی­ها متوجه نيستند آزادی در دين يعنی آزاد از شيطان بودن، تسليم خدا بودن اين آزادی است آزاد به کسی می­گويند که تسليم شيطان نيست شيطان حريفش نمی­شود، الآن دارند برعکس بعضی­ها معنی می­کنند آزادی را دارند اسارت تعريف می­کنند، آنی که در دام شيطان افتاده می­گويند آزاد، اين اسير است آزاد آن است که شيطان بر او غلبه پيدا نکرده باشد تسليم خدا باشد اين: «التّفقّه في الدّين»[30] يک نکته بسيار مهمی است من اگر از من پرسيدند نماز چرا؟ بتوانم دفاع کنم خمس چرا؟ بتوانم حرف بزنم صله رحم به چه دليلی، اين را می­گويند تفقه و فهم در دين­شناسی: «و التّثبّت في الامر»[31] امام فرمود آقای علی ابن الحسين در کارها ثابت قدم باش: «و التّعاهد للقرآن»[32] پيوند معنويت را با قرآن قوی کن شخصی آمد به امام صادق گفت آقا ما می­خواهيم آسيب نبينيم در زندگی­ حضرت فرمودند حداقل روز پنجاه آيه قرآن را با تدبر بخوان.

نکته ديگر حضرت فرمودند: «و حسن الخلق و الامر بالمعروف و النّهى عن المنكر»[33] اخلاق شايسته، امر به معروف و نهی از منکر، اين را ما انتظار داريم از شما، عرض کردم اين دستورالعملی است که امام به آيت­الله العظمی معاصر خودش می­دهد به صدوق اول حضرت دارد اين توصيه­ها را می­فرمايد، در ادامه حضرت فرمودند: «و اجتناب الفواحش كلّها»[34]از کل کارهای زشت پرهيز کن، گناه از شما سر نزند آقا امام جواد می­فرمايد گناه کبيره يک کدش اين است هرگناهی که به راحتی انجام دادی گفتی خبری نيست گناه کبيره است يعنی حرمت خدا برايت شکسته بشود، راحت انجام بدهی، بگوييد آقا اين خيلی خبری نيست يک شب هزار شب نمی­شود، همان يک شب شد کبيره، اين غيبت خيلی به جايي بر نمی­خورد همان به جايي بر می­خورد آن نافرمانی که حرمت درش شکسته بشود امام فرمود: «و اجتناب الفواحش كلّها»[35] بعد حضرت فرمودند: «و عليك بصلاة اللّيل»[36] آقايي علی ابن الحسين بابويه تو را سفارش می­کنم به نماز شب: «فانّ النّبىّ صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم اوصى عليّا عليه السّلام»[37] پيغمبر به علی سفارش کرد: «فقال: يا علىّ عليك بصلاة اللّيل عليك بصلاة اللّيل عليك بصلاة اللّيل»[38] پيغمبر سه­بار به اميرالمؤمنين فرمود نماز شب، نماز شب، نماز شب حافظ می­گويد:

هر گنج سعادت که خدا داد، به حافظ از يمن دعای شب و ورد سحری بود

بعضی­ها نيمه شب بلند می­شوند حواله می­گيرند روز پاس می­کنند، بعضی­ها نيمه­شب­ها می­خوابند آن وقتی که بايد سحرخيز باشد خواب است روز می­دود به جايي هم نمی­رسد نوع کسانی که به مدرجات عاليه معنويت و اخلاق و فضيلت رسيدند حواله­ها را در نيمه­شب­ها گرفتند خدا رحمت مرحوم آيت­الله والد را ايشان می­فرمودند من از هفت سالگی نماز شبم تعطيل نشد، هفت سالگی اولاد بايد اين جوری تربيت کرد، ما دانشجو تربيت کرديم نماز بلد نيست بخواند، به خود من مراجعه کرده می­گويد آقا سال سوم دانشگاه هستم يک حمد و سوره يادم بدهيد چه می­کنيم؟ «عليك بصلاة اللّيل»[39]تازه اين نماز شبی که مستحب است ولی يک عملی است که کاربردی است در زندگی­ها يک اهل دلی بود خدا رحمت کند ايشان را می­گفت اگر حالی نماز شب را هم نداريد، دقايقی قبل از آذان بلند شويد وضوء بگيريد رو سجاده­تان بنشينيد آن ساعتی که بيداردلان بيدار هستند شما بيدار باش يواش يواش توفيقات شامل حال انسان می­شود توجه می­کنند و اين موتور معنويت به حرکت در می­آيد امام فرمودند: «عليك بصلاة اللّيل عليك بصلاة اللّيل عليك بصلاة اللّيل»[40]توصيه رسول­الله به اميرالمؤمنين اين قسمت يک خرده تکان دهند است امام عسکری فرمود: «و من استخفّ بصلاة اللّيل فليس منّا»[41] اگر کسی در نماز شبش سبک بشمارد نماز شب را از ما نيست، اين خيلی تکان دهند است: «و من استخفّ بصلاة اللّيل فليس منّا»[42] حالا چه خبر است که خدا به پيغمبر می­فرمايد: « وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‏ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً»[43] رسول­الله برخيز در آن وقت نيمه شب وقت سحر در اين شب­زنده­داری شما را به مقام محمود می­رسانند، بعد پايان اين مطلب امام فرمودند: «فاعمل بوصيّتى»[44] اين­ها توصيه­نامه امام عسکری بود که گفتيم امشب به شما سخن حضرت را بدهيم، آقا فرمودند آقای علی ابن حسين بابويه به وصيتم عمل کن: «و أمر شيعتى»[45] تمام شيعيان را هم امر کن به آنچه به تو گفتم، آقا امام عسکری ما امشب فرمايش شما را برای اين جمعيت گفتيم شما به ابن بابويه توصيه فرموديد برسان ما هم امشب مجلس را متبرک کرديم به کلام نورانی شما: «حتّى يعملوا عليه»[46] آقا فرمودند بگوييد تا شيعيان عمل کنند به اين­ها ما نوع آسيب­هايمان همين­جاهاست در اين مسائل اعتقادی­مان مسائل رفتاری­مان، بخشی از اين توصيه­ها اعتقادی بود بخشی­ها رفتاری بود اجتماعی بود در همين­ها بايد يک تجديد نظری بشود و پايان سخن امام فرمودند: «و عليك بالصّبر و انتظار الفرج»[47] آقای ابن بابويه صبوری و کشکيبايي را و انتظار فرج صاحب الزمان را داشته باشيد: «فانّ النّبىّ صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم قال»[48] پيغمبر فرمود: «افضل اعمال امّتى انتظار الفرج»[49] با فضيلت­ترين کارهایي امت من انتظار فرج است من همين را يک توضيح بدهم عرض تمام.

ما شبيه به اين روايت از معصومين هم داريم: «افضل الاعمال»، «افضل العباده»، بهترين عبادت­ها بهترين اعمال چطور ««افضل اعمال»[50] انتظار فرج است و حال آن­که ما در بين اعمال نماز داريم روزه داريم خمس داريم زکات داريم حج داريم سرش همين است روح تمام اعمال ولايت است، اگر کسی نماز بخواند بی­ولايت می­شود ابن ملجم، ابن ملجم نمازشب می­خواند آن روح ولايت­مداری درش نبود شد قاتل ولی­خدا قرآن اگر کسی بخواند روح ولايت نداشته باشد می­شود حجاج ابن يوسف حافظ کل قرآن بود، اين داعشی­های ملعون که همين جنايت هفته گذشته کار همين داعشی­ها ملعون مطرود بود اين­ها قرآن هم می­خوانند من صدام يک فيلمی را از صدام ديدم در يکی از محورهایي عملياتی آمده بود فرمان حمله بدهد در يک سنگری اين گوشی­ بی­سيم رفت دست حرفی که صدام زد اين بود گفت الله اکبر، الله اکبر «إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبينا»[51] اول تکبير گفت سه­مرتبه بعد آيه قرآن خواند بعد فرمان حمله داد مگر هر الله اکبری محترم است، از دهان که دارد در می­آيد؟ اين­که می­گويد الله اکبر ولی­خدا را قبول دارد اين­که دارد آيه­ قرآن می­خواند حجت خدا را قبول کرده لذا افضل اعمال را انتظار فرج می­گويند يعنی اگر کسی امام زمانش را باور نداشته باشد و منتظر امام زمان نباشد نماز و روزه و اعمال او همه می­رود در حاشيه اين­ها همه مطرود می­شود اين­که در روايتی امام باقر می­فرمايد بنای اسلام بر پنج اصل است: نماز، روزه، زکات، حج، ولايت، اين­ها را حضرت می­فرمايند بنا هست در آن­ چهارتا امام می­فرمايند رخصت قائل شدند يعنی شما در نمازتان رخصت قائل شدند اگر سالم نيستيد آب ضرر دارد تيمم کن، اگر ايستاده نمی­توانی نشسته بخوان اگر نشسته ممکن نيست در حالت خوابيده بخوان، اگر خطر دارد برای ايستادن در حرکت بخوان، نسبت به بحث زکات اگر داری بده، اگر نداری نمی­خواهد بدهی، نسبت به بحث سلامتی جسمی اگر داری بايد روزه رفت نشد تکليف بر تو نيست در تمام اين موارد اين­ها تبصره خورده در نمازش در زکاتش در روزه­اش در حجش، حج اگر مستطيع هستی برو، اگر نيستی نمی­خواهد بروی اما امام می­فرمايد در ولايت استثناء نخورده ولايت سالم باشی يا فقير، ثروتمند باشی، سالم باشی يا مريض، ثروتمند يا فقير، با سواد يا بی­سواد پير يا جوان اصلاً تبصره نمی­خورد در هر حالی که هستيد بايد با ولايت مرتبط بود، لذا امام عسکری فرمود پيغمبر فرمود: «افضل اعمال امّتى انتظار الفرج»[52] است و منتظر را هم امام صادق می­فرمايد: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ»[53] منتظران واقعی هم پارسا هستند اهل گناه و نافرمانی الهی نستند هم ورع دارند، اميدواريم که انشاءالله توفيق عمل به اين دستورالعملی که امشب شب ميلاد امام يازدهم زينت بخش مجلس قرار گرفت خداوند به عظمت امشب و صاحب امشب توفيق التزام و پايبندی را به اين نکات ارزشمند اخلاقی به همه ما مرحمت بفرمايد، مداح ذاکری در مجلس نيست دعا کنيد: اللهم صلی علی محمد و آل محمد، اللهم عجل لوليک الفرج و سهل له المخرج و اوسع له المنهج.  

 

[1] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[2] نهج البلاغة (للصبحي صالح) ص143.

[3] نهج البلاغة (للصبحي صالح) ص143.

[4] نهج البلاغة (للصبحي صالح) ص143.

[5] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[6] طلاق2.

[7] انفاق29.

[8] بقره282.

[9] حجرات13.

[10] بقره2.

[11] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[12] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[13] ق18.

[14] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[15] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[16] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[17] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[18] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[19] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[20] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[21] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[22] تحف العقول النص ص483.

[23] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[24] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[25] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[26] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[27] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[28] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[29] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[30] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[31] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[32] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[33] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[34] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[35] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[36] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[37] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[38] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[39] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[40] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[41] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[42] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[43] اسراء79.

[44] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[45] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[46] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[47] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[48] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[49] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[50] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[51] فتح1.

[52] صفات الشيعة / ترجمه توحيدى ص6.

[53] الغيبة( للنعماني) النص ص200.

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه