جلسه سیزدهم از مجلس چهارده معصوم(ع) در محضر امام حسن عسکری(ع)

 

دانلود

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله‌ الرحمن الرحیم

الحمدالله رب العالمین و العاقبة لاهل التقوی و الیقین والصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله‌ العالمین و شفیع المذنبین العبد الموید و الرسول المسدد المصطفی الامجد ابالقاسم محمد، صلی الله علیه وعلی اهل‌بیته الائمة هدة المهدیین المکرمین، لاسیما بقیه الله ‌المنتظر حجة‌‌بن الحسن العسکری عج الله تعالی له الفرج.

قال الامام ابومحمد حسن‌بن علی العسکری «أَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ وَقَفَ‏ عِنْدَ الشُّبْهَةِ أَعْبَدُ النَّاسِ‏ مَنْ أَقَامَ عَلَى الْفَرَائِضِ أَزْهَدُ النَّاسِ مَنْ تَرَكَ الْحَرَامَ أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوب»[1]

در مورد شخصیت امام یازدهم یک اشاره مختصری و بعد مهمتری هدیه عیدی و تحفه کلام حضرت، جمله‌ای از فرمایشات امام را هم به عنوان زینت مجلس و دستور زندگی خدمت عزیزان تقدیم کنم. امام یازدهم از طرف مادر مادری به نام حدیث یا ملقب به جده که مرحوم شیخ صدوق در عظمت این بانوی بزرگوار روایتی را نقل می‌کند از شخصی به نام علی‌بن ابراهیم که بعد از شهادت امام عسکری راوی می‌گوید علی‌بن ابراهیم وارد سامرا شدند بر حضرت حکیمه خاتون دختر امام جواد، خواهر امام هادی عمه امام عسکری که در جریان ولادت امام زمان یکی از شخصیت‌هایی که در جریان قرار گرفت و شب ولادت در بیت امامت حضور داشت، حکیمه خاتون بود دختر امام، خواهر امام، عمه امام، علی‌بن ابراهیم می‌گوید من بر حکیمه خاتون وارد شدم حکیمه خاتون پشت پرده‌ای نشسته بود، وسط اتاق را پرده‌ای کشیده بودند از پشت پرده صحبت کردم با حکیمه خاتون و گفتم عقائد خودتان را بیان کنید، حکیمه خاتون شروع کرد از وجود مقدس امیرالمومنین به عنوان ائمه اثنی عشر یاد نمود، امام مجتبی، سیدالشهدا، زین‌العابدین، امام باقر تا رسید حکیمه خاتون به مهدی صاحب الزمان، علی‌بن ابراهیم می‌گوید من به حکیمه خاتون گفتم که این آقا کجاست که الان امام عسکری بشهادت رسیده گفت از انظار مردم غائب است، گفتم امورات را باید به کی مراجعه کرد، حکیمه خاتون گفت به جده باید مراجعه کرد یعنی مادر امام عسکری جده امام زمان، علی‌بن ابراهیم می‌گوید من گفتم چطور امر امامت و ولایت وصیش یک خانم است، امر امام عصر را ما باید از یک خانمی‌دریافت کنیم و تحویل بگیریم، گفت حکیمه خاتون از پشت پرده فرمود اقتدا کن به سیدالشهدا، همانگونه که سیدالشهدا به حسب ظاهر وصیت به حضرت زینب نمود در حقیقت زین‌العابدین در صحنه بود، اما برای حفظ جان امام سجاد آقا امام حسین وصیت به حضرت زینب نمود، امام زین‌العابدین بود، رابط و گرداننده زینب بود، گفت حکیمه خاتون فرمود به سیدالشهدا اقتدا کن، این جا هم همان وضعیت است، جان صاحب الزمان در خطر است امورات از طریق جده به امام زمان منتقل می‌شود، این شخصیت ارزشمند مادر عسکری همسر امام هادی که هدیث یا جده نامیده شده، شخصیتی که امام عسکری در زمان سه دیکتاتور بنی‌العباس و من این را به حسب تتبع ناقص خودم عرض کنم، به جرات می‌توانم بگویم دوران عمر کوتاه امام عسکری از نظر هجمه فشار از طرف دیکتاتورهای بنی العباس یکی از سخت‌ترین و پردردسرترین دوران امامت، دوران امامت امام عسکری بود، امام کاملا در منگنه فشار، در این مدت کوتاه امامت، حضرت تحت نظر مدتی در زندان تحت نظر مستقیم و توطئه‌هایی که بر علیه امام عسکری اتفاق می‌افتد و علت هم داشت، چون این خلافای جائر به سند معتبر از رسول خدا و ائمه معصومین شنیده بودند و مطلع بودند که شخصیتی که «یملأ الله الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا»[2] از این آقا پا می‌گیرد، لذا امام عسکری رفت زیر ذره بین کنترل نه امام عسکری که امام هادی را هم سامرا آوردند، اوج فشار از زمان امام هادی شروع شد، نهایت فشار و سختی در زمان امام عسکری بود. خوب این دوران پر تلاطم و پر زحمتی که امام عسکری متحمل شدند این‌ها هم از خوف اینکه آن شخصیتی که دنیا را پر از عدل و داد می‌کند و بنیاد ظلم و ستم را بر می‌کند، از نسل این آقا و از این آقا پا خواهد گرفت. حالا مطالبی است مسائلی که در زمان امام عسکری اتفاق افتاد و حضرت در آن بحران شدید چگونه سکان هدایت امت اسلام را رهبری و مدیریت کرد، در این وقت مختصر نمی‌گنجد به همین اندازه اکتفا کنم. اما تحفه و هدیه‌ای که امشب خدمت عزیزان تقدیم کنم، یک جمله از فرمایشات امام یازدهم، امام چهار گروه را بعنوان سرشاخه‌های موفقیت در این موضوعاتی که از حضرت نام می‌برد ذکر می‌کند، یک پارساترین مردم چه کسانی‌اند، دوم عابدترین مردم چه افرادی هستند، سوم زاهدترین مردم به چه کسانی اطلاق می‌شود، چهارم کوشاترین مردم چه کسانی هستند.

حضار محترم، ما در ادبیات عرب افعل التفضیل داریم که در قواعد صرف می‌گویند عدل برترین در ادبیات فارسی است، یعنی وقتی در ادبیات فارسی کسی را می‌خواهند گل سرسبد یک رشته‌ای معرفی کنند می‌گویند بهترین فرد، بهترین دانشمند، خوبترین فرد این آدم است، آن وقت جمعیتی هستند همه خوبند اما خوبترین کیست، بهترین کیست، پارساترین مردم به چه کسی اطلاق می‌شود، پارسایی، شاخه پارسایان چه کسانی هستند، باورع ترین مردم، امام می‌فرماید «أَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ وَقَفَ‏ عِنْدَ الشُّبْهَةِ»[3]‏ اولا من ورع را خدمت عزیزان اشاره کنم، ورع از نظر جایگاه و مقام برای یک انسان، آغاز هر موفقیتی رعایت ورع است، آقایان طلاب در مجلسند، دانشجویان، طلاب، دانش آموزان جوانان عنایت داشته باشید، شهید ثانی اعلی‌الله مقامه می‌نویسد شخصی بود به نام وکیع این از عرفای نامی ‌بود، طلبه‌ای به این وکیع نامه نوشت گفت می‌خواهم حافظه‌ام قوی بشود چه کنم، یک دستوری بدهید حافظه ما قوی بشود، امروز یکی از مرض‌های مبتلا به جامعه بشری آلزایمر است، حتی قبلا هم بوده، الان شیوع پیدا کرده، مردم می‌خواهید این حافظه‌تان برایتان بماند، مردم این استعداد ذهنی ماندگار شود، شهید ثانی می‌نویسد شخصی به وکیع نوشت حافظه ضعیفی دارم توصیه‌ای به من کن حافظه قوی شود، وکیع فرمود ورع را رعایت کن گناه نکن، حافظه‌ات قوی می‌شود. برادران خواهران نافرمانی خدا نکبت دارد، گناه اثر وضعی دارد، امشب می‌خوانید دعای کمیل را، عزیزما جناب آقای سلحشور انشاءالله مترنم می‌کنند و متبرک می‌کنند فضا را به کلام نورانی امیرالمومنین. در طلیعه دعای کمیل امیرالمومنین یک اسراری را گذرا می‌فرماید و می‌گذرد «الهم اغفر لی الذنوب التی تنزل البلا»[4] خدایا به ما ببخش گناهانی را مرتکب شدیم و آن گناهان بلا نازل می‌کند. خدا که بشر را عقوبت نمی‌کند عمل بشر موجب عقوبت می‌شود، آثار وضعی گناه ما گریبان ما را می‌گیرد، «اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا الهم اغفر لی الذنوب التی تغیر النعم اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل النقم»[5] هر چه که بشر مبتلا است و گرفتار است و مشکل او را احاطه کرده از عمل کرد اوست، گناهانی که حبس دعا می‌کند، گناهانی که برکات را متوقف می‌کند، گناهانی که باران رحمت را منسد می‌کند، آبرودارا می‌روند نماز باران می‌خوانند، من عرض کردم در یک مجلسی، گفتم خدا این بارانی که فرستاد خواست حفظ آبرو کند، مومنین متدیین آمدید نماز خواندید حفظ آبروی شما نزول باران شد، اما چرا تداوم پیدا نمی‌کند این غبار گناه مانع نزول رحمت الهی می‌شود. آنجا آمدید و صدا زدید « وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا»[6] پاداش هم دادیم اما تداوم این گناهان بشر، خوب این بیماری ضعف حافظه یک بیماری عام البلواست، وکیع وقتی از او صحبت کردند وکیع گفت گناه نکنید حافظه قوی پیدا می‌کنید. شاعر عرب در دو بیت این گفت و شنود را به نظم درآورده،

شکوت الی وکیع سوء حفظی، فارشدنی الی ترک المعاصی

و قال اعلم بان العلم فضل، و فضل الله لا یؤتاه عاصی[7]

می‌گوید به وکیع گفتم حافظه‌ام ضعیف است حافظه ضیعفی دارم چه کنم، وکیع گفت گناه نکن، «فارشدنی الی ترک العماصی»[8] ارشاد کرد مرا به ترک گناه، و «قال اعلم»[9] وکیع فرمود بدان «بان العلم فضل»[10] علم فضیلت است و این فضیلت را خدا به آدم گنهکار اعطا نمی‌کند، این حافظه فضیلت است می‌خواهی بماند، امیرالمومنین فرمود «شکر نعمه الاجتناب المحارم»[11] مردم شکر نعمت در این است که در حرام خرجش نکنی، پول برایت دادم تو اصراف نبر، در گناه خرج نکن جوان، جوانی را در معصیت نگذران، ای آقا و خانمی ‌که چهره زیبا برایت دادند با این چهره زیبا به جنگ خدا نرو، زبان گویای شما ابزار رضایت شیطان را فراهم نکند، بهترین شکل شکرگذاری نعمت خدا اینکه نعمت را در حرام مردم هزینه نکنید، خوب حالا به ورع ترین مردم چه کسانی هستند، امام عسکری فرمود «اورع الناس من وقف عند الشبه»[12]‏ قطعا حرام را باید آدم با ورع‌تر کند، در مقام شبه هم متوقف می‌شود. شخصی از رسول خدا سوال کرد شبه چیست، پیغمبر فرمود شبه را شبه می‌گویند چون شباهت نزدیکی به حلال دارد ولی حرام است، یعنی یک مرز خیلی نزدیکی بین حرام و حلال است، انسان در آن می‌ماند که این حلال است یا حرام. آنجایی که مومن نمی‌دانی این درآمد درآمد حلال است یا حرام تامل کن. من بدون تعارف عرض کنم در محضر حضرت آیت‌الله دستغیب و در حضرت سیدالاعاظم احمد‌بن موسی عرض می‌کنم بعضی از درآمدهای جماعتی از خلق‌الله نگوییم حرام است شبه است، بعضی از پولها، بعضی از دخلها، بعضی از ثروت اندوزی‌ها، با انصاف با عدالت با منطق دین نمی‌سازد، آقایان در همین شیراز چند ماه قبل دولت جمهوری اسلامی یارانه را از آرد گندم برداشت نان آزاد شد، یک نانوا سید محترمی ‌بود در خیابان معدد شیراز نانوانی دبیرستان عشایری تا چند هفته نان به قیمت سابق می‌داد دست مردم در همین شهر، یک بنری هم زده بود تا زمانی که آرد به قیمت سابق در انبار است نان به قیمت سابق توزیع می‌شود، چند تا آدم اینجوری پیدا می‌کند، بعد می‌گویید باران نمی‌اید، چرا باران نازل نمی‌شود، این را می‌گویند انصاف، این می‌شود عمل به سخن امیرالمومنین که به امام حسن فرمود «احبب لغیرک ما تحب لنفسک»[13] پسرم حسنم هرچه برای خودت دوست می‌داری برای دیگران دوست بدار، عزیزان شما فکر می‌کند خدا زیر بار این آقای نانوا قرار می‌گیرد، این اگر آرد سابق را به قیمت سابق توزیع کرد خدا جوابش را نخواهد داد، معاذالله اینجور اگر عمل کردیم منتظریم، اصلا در نشانه‌های منتظران فردا روز جمعه است روز امام زمان است، امشب صاحب حقیقی عید ولی عصر است. راوی آمد به امام صادق عرض کردم نشانه‌های منتظران امام زمان چیست، امام دو تا نشانه را نام برد، حضرت فرمود هر کسی که می‌خواهد از یاران منتظران امام زمان باشد دو چیز را رعایت کند، «فلیعمل بالورع و محاسن الاخلاق»[14] یک رعایت ورع، دوم محاسن اخلاق، اخلاق پسندیده، بعد امام فرمود اگر کسی این دو چیز را رعایت کرد لحظه به لحظه زندگی‌اش مثل اینکه در خیمه صاحب الزمان با امام زمان است، مردم ورع، ترک گناه، مردم نزدیک نشدن، نزدیک نشدن به مشبهات و شبهات، این نشانه اعودالناس است، و الا خدا نکرده نماز شب بخوانم صبح با مردم بی انصافی بکنم، بعضی‌ها دست گذاشتن در این اوضاعی آشفته اقتصادی بر گلوگاه ضعفا و می‌فشارند، این انصاف است. «أَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ وَقَفَ‏ عِنْدَ الشُّبْهَةِ»[15]‏ با ورع مردم کسانی هستند که در مقام شبه توقف می‌کنند، این یک؛ اعبد مردم چه کسانی هستند، عابد‌ترین مردم، امام عسکری فرمود «أَعْبَدُ النَّاسِ‏ مَنْ أَقَامَ عَلَى الْفَرَائِضِ»[16]‏ عابد‌ترین مردم کسانی هستند که واجباتشان را برپا می‌دارند، اینجا من یک توضیحی عرض کنم، حضار محترم آنچه که خدا از همه ما انتظار دارد اول انجام واجب است، انجام مستحبات زمانی ارزش دارد که واجب زمین مانده نداشته باشیم، نماز شب خواندن بسیار ارزشمند، قرآن می‌فرماید «وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا»[17]، می‌خواهی به مقام محمود بخوان، امام نماز شبی که واجبت زمین بماند آقای نماز شب خوان خمس مال می‌دهی، آقای نمازخوان، زکات مالت را پرداخت می‌کنی، آقا بلند شد بعد از هفتاد سال آمده عمره زیارت خانه خدا ازش سوال می‌کنی آقا خمس، می‌گوید خمس چی است، این را می‌شود گفت «أعبد الناس»[18]‏، می‌گوید نماز شبم ترک نمیشه، نماز شب با پول ایتام آل محمد در زندگی ات، پیغمبر فرمود عبادت، عبادت با پول مخلوط به حرام «کل بناء علی رمل» مثل ساختمان سازی روی ریگزار است یعنی فرو می‌کشد فرو می‌ریزد، «أَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ وَقَفَ‏ عِنْدَ الشُّبْهَةِ»[19]‏ برادرم خواهرم واجبت را بشناس، نماز واجب است روزه واجب است، خمش واجب است، زکات واجب است، خواهرم حجاب واجب است، نماز اول خواندن باید جای دیگه هم خودشان را نشان بدهند، ما در مجلس حرام شرکت نکنیم. یک دفعه رسدمان نکنند یک شب در مجلس دینی شب دیگری در مجلس دیگری، «مَنْ أَقَامَ عَلَى الْفَرَائِضِ»[20]‏ یعنی هرچه خدا انتظار دارد بعنوان واجب انجام بدهی. آقا رسول خدا به امیرالمومنین شش تا سفارش کردند من یکی‌اش را عرض کنم، فرمودند یا علی به این صفات سفارشت می‌کنم حتما این‌ها را حفظ کن، تاکید هم کردند رسول خدا، یکی‌اش را عرض کنم، فرمودند یا علی «اذا رایت الناس یشتغلون بالفضائل وشتغل انت باتمام الفرائض»[21] یا علی وقتی دیدی مردم به مستحبات می‌پردازند شما به واجباتت بپرداز، وقتی مردم سرگرم کارهای مستحبی‌اند، مدرسه ساختن، حسینیه ساختن، کمیته امداد کمک کردن این‌ها مستحبات است، برادر عزیز ادای دین واجب واجب است، بله برود حساب کند از مرجعش فقیهش اذن بگیرد، در آن مقداری که مجازست هزینه کند مصرف کنید. بارها عرض کردم آقایان خدا زیر بار منت بشر قرار نمی‌گیرد، مردم راه پولدار شدنم گم کردند، بیایید پای منبرها تا راه پولدار شدن را آدم پیدا کند، راه پولدار شدن انفاق برای خداست، راه رسیدن به یک ثروت گوارا هزینه کردن در مسیر خداست، بیش از نود مورد خدا در قرآن می‌فرماید بدهید می‌دهیم، «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِئَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ»[22] خدا می‌فرماید یک دانه در راه ما خیر می‌کنی، یک دانه‌ات را هفت شاخه می‌کنیم، هر شاخه صد دانه، یک دانه هفتصد دانه، خدا بیش از این را دوبرابر این هم می‌دهد، این وعده خداست، این‌ها را یادمان می‌رود، شیطان می‌گوید «الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ»[23] شیطان می‌گوید نده گدا می‌شود، حرف شیطان را بعضی‌ها حواسشون جمع است، وعده الهی را فراموش می‌کنند، و این را عرض کنم من تا الان که در محضر شما هستم در عمرم ندیدم کسی بیاید بگوید آیا من خمس دادم زندگی‌ام شکست خورد، صدقه دادم پشیمانم، زکات مال دادم خدا جواب ما را نداد محال است. «أَعْبَدُ النَّاسِ‏ مَنْ أَقَامَ عَلَى الْفَرَائِضِ»[24]‏ مردم واجباتتان، مردم نماز واجب است، مردم ظهر که شد کسب و کار باید بسته شود نماز و این هم مایه تاسف است که وقت نماز بازارها را ببینید مساجد را هم ببینید، من این را در بازار وکیل در منبر گفتم، گفتم ظهر که می‌شود بازار وکیل را هم ببینید مسجد وکیل را هم ببینید، ما می‌گوییم شیعه اهل‌بیتیم، ما ادعای شیعه بودن می‌کنیم، مگر امیرالمومنین نفرمود «اختبروا شیعتی بخصلتین فان کانتا فیهم و ان شیعتی»[25] اولین نشانه شیعه را حضرت فرمود «محافظتهم علی اوقات مقیم الصلاة»[26]‏ نماز اول وقت. علامه طباطبائی اعلی‌الله مقام‌الشریف، می‌فرماید هر کجا در روایات و آیات نماز با صفت محافظت قید شده یعنی نماز اول وقت و هر کجا نماز با صفت مداومت یاد شده یعنی تداوم به مستحبات و نوافل. امیرالمومنین می‌فرماید «محافظتهم»[27]‏ نماز اول وقت، ادارات ما بازار ما، زندگی ما همه چیز ما با نظم الهی هماهنگ بشود، «اقام علی الفرائض»[28]‏ نماز از واجبات است اهمیت بدهیم، «أعبد الناس»[29]‏ کسی است که واجبش زمین نمی‌ماند. بنده زیارت عاشورایم تعطیل نشود زیارت عاشورایی که انجام می‌دهم نماز در زندگی من کمرنگ بشود، زکات پرداخت کردن ما یک معظلی است که اصلا یکی از علت‌هایی که باران نازل نمی‌شود منع الزکات در روایت داریم، امام زین‌العابدین می‌فرماید نپرداختن زکات اثر وضعیش اینست که نزول رحمت الهی را به تاخیر می‌اندازد، «اعبدالناس من أقام علی الفرائض»[30]‏، سوم «ازهد الناس من ترک الحرام»[31]‏ امام می‌فرماید زاهد ترین مردم چه کسانی هستند، کی‌ها وابستگی را کاملا قطع کردند، از این تعلقات رها شدند، ترک کردند، می‌شود گفتشان زاهد، زاهد به این نیست که نان خشک بخورد، زاهد به خرقه پوشی و خرابه نشینی نیست، زاهد به انقطاع از دنیاست، انقطاع از دنیا نه اینکه ما منزوی بشویم، یعنی در دنیا بودن و با  دنیا نبودن. شخصی خدمت امام ششم رسید عرض کرد آقا زهد را برای ما تعریف کنید، امام فرمودند خدا را زهد را بین دو آیه تعریف کرده «لِكَيْ لَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آَتَاكُمْ»[32] زاهد یعنی کسی که بین دو آیه است، هرچه از او می‌ستانند او را از خدا غافل نسازند و هر چه به او می‌دهند او را مغرور نسازد و از خدا جدا نسازد. یعنی اگر کسی یک استانداردی پیدا کرد داده‌های الهی و ولیات امتحانات متغیرش نکرد می‌گویند زاهد. آن شبی که داری و آن شبی که نداری، آن شبی که بیماری و آن شبی که سالمی، اگر حالت یک حالت است می‌گویند زاهد؛ چون علمای علم اخلاق می‌گویند انسان‌ها در دو حالت اگر خودساخته نباشند تغییر می‌کنند، یک در استقبال دنیا، دو در استدبار دنیا. امام می‌فرماید در این دو حالت باید تعادل داشته باشید. دنیا رو به تو آورد خودت را گم نکنی، وظایفت را فراموش نکنی، دنیا پشت به شما کرد، باز از خدا نبری، خدایا چرا سرطان برای ما، خدایا چرا امتحان برای ما، چرا عزیز ما برود، این خلاف زهد است. این زهد از حد کیست، زاهدتر کیست،  امام عسکری می‌فرماید «ازهد الناس من ترک الحرام»[33]‏ هر کسی حرام را کنار گذاشت زاهد ترین مردم است. مردم زهد واقعی اینست که حرام در زندگی تان نیاید، زهد واقعی اینست که مال حرام، رفتار حرام، معاشرت غلط در زندگی ایجاد نشود. امروز بعد از ظهر من داشتم می‌رفتم، یک خانمی زنگ زد، گفت آقا من خواستگاری دارم این خیلی خوبه، خیلی با ایمان است، خیلی امتیازات خوب دارد تفاهم داریم در تمام جهات به این آقا، فقط این آقا می‌گوید که، حالا آقا یک صبری به ما بده و یک فهمی‌به بعضی از مردم بده، می‌گفت خیلی خوبه خیلی با ایمان است فقط یک عیب کوچک دارد اینم اینه که شب عروسی می‌خواهم مجلس می‌خواهم مجلس مختلط باشد و رقص باشد، گفتم خیلی خوب را هم شناختیم الحمدالله، ایمان خوب هم یاد گرفتیم یعنی چی،  گفتم این خانم خیلی خوبه، تو همه چیز ما تفاهم داریم، فقط می‌گوید شب عروسی باید کلهم مللقلی همه درهم و برهم، محرم و نامحرم، مجلس رقص، یک شب هزار شب نمی‌شود که، گفتم خانم، گفت بله، گفتم اگر عاقلی این یک کد دارد برایت می‌دهد حواست جمع باشد این ایمان ندارد، اینه که برای شب عروسی خدا را فاکتور می‌گیرد یقین بدان در زندگی فاکتورت می‌گیرد. مردم می‌گویند بترس از کسی که از خدا نمی‌ترسد، او که از خدا حساب نمی‌برد حق دیگران را تضییع می‌کند، لذا امام باقر به امام صادق می‌فرماید پسرم با پنج گروه اصلا رفاقت نکن، هم خوراک نشو هم سفر نشو، یکی از این پنج گروه را امام باقر فرمود گنهکار است «لاتصاحبن فاسقا»[34] امام فرمود «فاسق بائعک باکلة فمادونها»[35] به یک لقمه و کمتر از لقمه می‌فروشد تو را، امام صادق می‌فرماید به پدرم عرض کردم کمتر از یک لقمه چیست، پدرم فرمود طمع می‌کند برای یک لقمه برایش هم نمی‌رسد، یعنی به تعبیر امروزی‌ها زیر فی خرجت می‌کند، رفیق گنهکار؛ گفتم خانم اگر عاقلی این آدم برای تو شوهر نمیشه، محکم برایش حرفت را بزن، بگو من حرمت خدا برایم مهم است، شب عروسی و آغاز عروسی نباید حرمت خدا شکسته بشود، قلب امام زمان آزرده بشود، همراهی کرد کرد نکرد گفتم این قول را برایت می‌دهم، در روایت داریم اگر کسی برای خدا از حرامی‌ گذشت، خدا بهتر و خوبتر را در حلال به او می‌دهد؛ یوسف برای خدا از خلوت حرام زلیخا گذشت، خدا بعد از سال‌ها این زلیخا را جوان تر از دوران خودش کرد، شد یک خانم بسیار زیبا به همسری یوسف درآمد. یوسف برای ما می‌گذری، همین زلیخا را جوانتر و زیباتر برای تو بر می‌گردانیم،

بنازم خداوند پیروز را، پریروز و دیروز و امروز را

چهارمین مطلب عرایضم تمام، امام عسکری فرمود کوشاترین مردم، به کی‌ها می‌گویند پر‌کار، پرکاری چیست، حضرت فرمود کوشاترین مردم «أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوب»[36]‏ کوشاترین مردم کسانیند که گناه را بگذارند کنار، حرام کنار گذاشتن «ازهدالناس»[37]‏ توقف در مقام شبهه «أورع الناس»[38]‏، اقامه واجب کردن «اعبدالناس»[39]‏، کوشاترین مردم «أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوب»[40]‏  گاهی اوقات می‌گوییم فلانی آدم پرکاری است، می‌گویند چقدر کار می‌کند، می‌گوید در بیست و چهار ساعت بیست ساعت دارد کار می‌کند، این را نمی‌گویند پرکاری. امام عسکری می‌فرماید پرکاری، به کسی گفته می‌شود پرکار که بگوید آقا امروزم به شب رسید یک گناه انجام ندادم، این را می‌گویند پر‌کار. پرکار کیست، شیخ عباس قمی، من از فرزند آیت‌الله حاج شیخ عباس قمی‌در سفر حج شنیدم خدا رحمت کند آیت‌الله آقای حاج شیخ محسن محدث زاده قمی‌ را، سالها من توفیق داشتم سفر حج در خدمت ایشان بودم حدود شش هفت سال قبل ایشان فوت کرد، جریاناتی را از پدر نقل می‌کند صاحب مفاتیح، همین مفاتیح الجنان که در خانه‌های همه ما است و استفاده می‌کنیم، ایشان گفت آن ساعات آخر عمر پدرم، دیدم پدرم مضطرب است خیلی مظطرب، گفتیم پدرجان چرا مضطربی، گفت من در همه عمرم، پرکار شیخ عباس، فرمود من در همه عمرم، یک دروغ گفتم الان شرمنده‌ام چگونه به محضر خدا بروم، این را آیت‌الله محدث زاده نقل می‌کرد، گفت بعد ایشان توضیح داد، گفت آن دروغم از این دروغ‌هایی که خلق‌الله می‌گویند چهار تا قسم حضرت ابالفضل چاشنی‌اش می‌کنیم، آن دروغ چی بوده ایشان توضیح داد من در جوانی می‌رفتم حج، در مسجدالحرام گفتن یکی از محدثین بزرگ اهل سنت آمده، گفت رفتم پیش این محدث اهل سنت، گفتم آقا یک اجازه نقل روایتی را به من بده، مرحوم حاج شیخ عباس قمی‌به آن محدث سنی می‌گوید، گفت آن محدث اهل سنت گفت شما سنی هستید یا شیعه، حاج شیخ عباس فرموده بود من دیدم اگر بگویم شیعه هستم این نمی‌نویسد اجازه را به من بدهد، گفت من گفتم سنی هستم ولی توریه کردم سنی نه یعنی تابع مذاهب اربعه سنی یعنی تابع سنت رسول الله، گفتم سنی هستم پیروی سنت پیغمبر، گفتن آن برداشتی دیگه ای در ذهنش آمد، فکر کرد من تابع مذاهب اربعه اهل سنت هستم، برداشت یک اجازه نقل حدیثی را نوشت به دست من داد، حاج شیخ عباس قمی‌ فرموده بود الان که دارم می‌روم شرمنده‌ام و پشیمان که چرا آن یک جمله را که سالیانی قبل در مسجدالحرام گفتم. «أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوب»[41]‏ روز پرکاری روزی نیست که بگویی امروز بیست میلیون منفعت گیرم آمده این‌ها مسئولیت است «فی حلالها حساب»[42]، امیرالمومنین فرمود مردم هرچه پول بیشتر گیرتان بیاید قیامت توقف تان بیشتر است، خیلی خوش بحالتان نشود، قیامت باید جوابشو پس بدید، «و فی حرامها عقاب»[43] پرکاری آنست که شما بگویید آقا من امروزم با گناه آمیخته نبود، الحمدالله امروز گذشت نافرمانی خدا را انجام ندادم، «أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوب»[44]

 

[1] بحارالانوار ج75 ص373

[2] زادالمعاد ص423

[3] بحارالانوار ج75 ص373

[4] مفاتیح الجنان، دعای کمیل

[5] مفاتیح الجنان، دعای کمیل

[6] عنکبوت آیه69

[7] منیة المرید ص225

[8] منیة المرید ص225

[9] منیة المرید ص225

[10] منیة المرید ص225

[11] الکافی ج2 ص95

[12] بحارالانوار ج75 ص373

[13] تحف العقول ص74

[14] الغیبة نعمانی ص200

[15] بحارالانوار ج75 ص373

[16] بحارالانوار ج75 ص373

[17] اسراء آیه79

[18] بحارالانوار ج75 ص373

[19] بحارالانوار ج75 ص373

[20] بحارالانوار ج75 ص373

[21] مواعظ العددیه ص293

[22] بقره آیه 261

[23] بقره آیه 268

[24] بحارالانوار ج75 ص373

[25] جامع الاخبار (للشعیری) ص35

[26] بحارالانوار ج75 ص373

[27] بحارالانوار ج75 ص373

[28] بحارالانوار ج75 ص373

[29] بحارالانوار ج75 ص373

[30] بحارالانوار ج75 ص373

[31] بحارالانوار ج75 ص373

[32] حدید آیه23

[33] بحارالانوار ج75 ص373

[34] مکاتیب الائمه ج3 ص222

[35] مکاتیب الائمه ج3 ص222

[36] بحارالانوار ج75 ص373

[37] بحارالانوار ج75 ص373

[38] بحارالانوار ج75 ص373

[39] بحارالانوار ج75 ص373

[40] بحارالانوار ج75 ص373

[41] بحارالانوار ج75 ص373

[42] الکافی ج2 ص459

[43] الکافی ج2 ص459

[44] بحارالانوار ج75 ص373

نظرات (0)

هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
0 کاراکتر ها
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه