جلسه نهم از مجلس چهارده معصوم(ع) در محضر امام موسی کاظم(ع)
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین و العاقبة لاهل التقوی و الیقین والصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین و شفیع المذنبین العبد الموید و الرسول المسدد المصطفی الامجد ابالقاسم محمد، صلی الله علیه وآله وعلی اهل بیته الائمة هدة المهدیین المکرمین، لاسیما بقیه الله المنتظر حجةبن الحسن العسکری ارواحنا و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
قال سیدنا و مولانا ابراهیم موسیبن جعفر«إجْتَهِدُوا فِي أَنْ يَكُونَ زَمَانُكُمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ وَ سَاعَةً لِأَمْرِ الْمَعَاشِ وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَانِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِينَ يُعَرِّفُونَكُمْ عُيُوبَكُمْ وَ يُخْلِصُونَ لَكُمْ فِي الْبَاطِنِ وَ سَاعَةً تَخْلُونَ فِيهَا لِلَذَّاتِكُمْ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ وَ بِهَذِهِ السَّاعَة تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلَاثِ سَاعَات»[1].
نهمین روز مجلس و عرض ادب به ساحت مقدس نهمین معصوم آقا موسیبن جعفر سلامالله علیه، یکی از نکات بسیار مهم در زندگی انسانها، نگاه صحیح به نوع زندگی کردن است، زندگی با زیست متفاوت است، خوردن و خوابیدن و شب به روز رساندن و تولید مثل و اینها مشترکات ما با بقیه مخلوقات خدا است، حیوانات هم همین کارها را میکنند، اینها تولید مثل میکنند اینها هم روزشان را شب میکنند شب شان را روز میکنند، اینها پس اندازهایی دارند، عالم حیوانات عالم عجیبی است، مخلوقات خدا نوعا، خدا رحمت کند آیتالله شهید مطهری هم این را اشاره میکند، در هدایت تکوینی از ما انسانها جلو است، در هدایت تکوینی شما ببینید در برج سازی ساختمان سازی، مقدم بر مهندسهای ما مورچهها هستند، ما گاهی اوقات پز میدهیم ادعا میکنیم آقا ساختمان میسازیم چنین ساختمان میسازیم چنان، آقای موریس مترلین میگوید من زندگیام را صرف سه تا حشره کردم، مورچه، زنبور عسل و موریانه، در آن کتاب در رابطه مورچه مینویسد با میکروسکوپ قوی به اعماق زمین رفتم، میگوید برجهایی را مورچهها در زیر زمین میسازند که ما نمیبینیم، تعبیر موریس مترلین اینست، زیباترین اصولیترین کاخهایی که بشر ساخته به گرد اینها نمیرسد، از نظر مصالح از نظر معماری همین مورچه، من یک جملهاش را بگویم تا امروز ما عقب هستیم، تا امروز شماها هم حالا میشنوید تصدیق میکنید. این آقای موریس مترلین میگوید این مورچهها برجهایی که در زیر زمین میسازند، در هر طبقهای در هر زاویه ای یک دستشویی عمومی میسازند، شما چند تا برج سراغ دارید، چند تا مجتمع مسکونی سراغ دارید که سازندهاش در هر طبقهای یک توالت عمومی ساخته باشد. ما وجب به وجب زمین را میخواهیم پول دربیاوریم، مورچه مورچه است، میگوید در هر زاویهای یک دستشویی عمومیآینها میسازند، یعنی در هر طبقهای چهار تا توالت عمومی، مگر مورچه توالت میرود، بشر عقلات محدود است، بشر درکت ضعیف است، «وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا»[2] کمیبهت دادیم خیلی پُز نده، این مورچه است، قریب ترین رادار عالم خدا در خفاش قرار داده، هنوز دانش بشری به این حد نرسیده، میگویند قویترین رادار را خفاشها دارند، وقوع زلزله را حیوانات ساعتی دقایقی قبل از وقوع زلزله احساس میکنند، ما انسانها تا حالا نشده تا الان که ما در خدمت شما هستیم زمانی خبر زلزله میدهند که آوار روی سر مردم خراب شده، زلزله میآید آسیب میرسد بعد میگوید چند ریشتر بود چقدر تلفات داشت، تا حالا شما شنیدید بگویند آقا فردا صبح فلان نقطه کشور میخواد زلزله پنج ریشتری بیاید ولی حیوانات این را میفهمند. نزول رحمت الهی را حیوانات میفهمند، گاهی اوقات این دستگاهها و تجهیزاتمان خطا گزارش میدهد، گاهی شده میگویند فلان جا فردا بارندگی است میبینید آفتاب است، میگویند فردا فلان جا آسمانی است بارندگی میشود. آقای ابوعلی سینا میگوید آمده بودم میخواستم بروم گرگان، عصر بود قبل از گرگان یک مزرعهای بود، دیدم هوای خوبی است تابستان هم بود آسیابانی هم کنار مزرعه بود، به آقای صاحب آسیابان گفتم اگر اجازه بدهید من کنار دیوار آسیابت امشب بخوابم، آسمان مهتابی هم بود، اجازه میدهید، گفت اشکال ندارد، گفت دیدم عصر که این آسیابان میخواهد برود گفت من در آسیاب را باز میگذارم برو امشب داخل بخواب، گفتم برای چی، کسی در این هوای خوب زیر سقف نمیرود که، زیر نور ماه در این هوا، گفت امشب بارندگی است، ابوعلی سینا میگوید یک لکه ابر در آسمان نبود، گفتم آقا امشب کجا باران میآید، گفت من یک سگی دارم شبهاییکه سگ میرود داخل میخوابد آن شب باران میآید، شبهاییکه سگ داخل نمیرود باران نمیآید، امشب شبی است که سگ داخل رفته است، ابوعلی سینا میگوید من به فکر کوتاه این آسیابان خندیدم که این آقا میگوید سگ رفته داخل، گفتم آقا در رو ببند برو بارندگی امشب نیست، میگوید نیمههای شب از شدت نزول باران بیدار شدم که همه زندگیام خیس شده بود. بشر هنر شما میدانید کجاست، هنر انسان میدانید کجاست، در اینها که ما عقب هستیم، در اینها از حیوانات ما عقب هستیم، هنر ما در عقلانیت ما است، هنر ما در نوع زندگی ما است، بشر اگر در تشریع یعنی قوانین الهی خوب تبعیت کند میشود خلیفه الله، و الا در همه این زوایای زندگی تکوینی حیوانات بر ما مقدم است، حیوانات بر ما سبقت دارند، در این عالم عجیب حیوانات و مخلوقات، انسانها در تکوین عقب هستند اما ما در تشریع جلو میآفتیم، یعنی در تبعیت از عقل و تبعیت از دین پیشرفت میکند انسان، حالا در تبعیت عقل و دین نوع زندگی مهم است، بعضیها امروز زیست میکنند یعنی خوردن و خوابیدن و شب به روز رساندن، سعدی هم میگوید خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت، حیوان خبر ندارد زجهان آدمیت، آدم بودن مهم است نه آدمک، شاعری دیگری میگوید فرق دارد آدمیبا آدمک، آدم آن باشد درآید از محک.
یک حدیثی من امروز از آقا موسیبن جعفر تقدیم کنم، چگونه زندگی کنید، یعنی خود این روش زندگی کردن، ما روز و شب مان را چگونه سپری کنیم، دنبال چه باشیم تا بشویم انسان، تا بشویم خلیفه الله، امام هفتم فرمود شبانه روزتان را به چهارتا برنامه اختصاص بدهید، هر بیست و چهار ساعت، حالا نه اینکه هر کدام شش ساعت، در این بیست و چهار ساعت این چهار مطلبی که امام هفتم میفرماید باید اجرا بشود اجرا کنید، ما هم خودمان اجرا کنیم هم اطرافیانمان را دعوت کنیم هم فرزندانمان را آموزش بدهیم، زندگی درست این است، اولین و مهمترین کار شبانه روزی ما، امام فرمود «سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ»[3] مردم همه چیزتان از خداست، یک بخشی برای بندگی خدا وقت میرسد، این سلامتی این حافظه، این بدن سالم، این ثروت، این نفس کشیدن همه از خداست، همه در اختیار اوست، آمدنتان رفتن تان پای سفره او هستید، ما یک خودکار برایمان میدهند یک امضا کنیم چقدر تشکر میکنیم، گاهی اوقات یک محبت جزئی همکلاسی مان را سی سال قبل یادمان نرفته، آیا یادت میآید فلان جا چنین کردی، بیست و چهار ساعته داریم از نعمت های خدا استفاده میکنیم، یک نماز میخواهیم بخوانیم سختمان است، از اموال خدا استفاده میکنیم خمس میخواهیم بدهیم زحمت میشود، بدن سالم به ما داده خدا میفرماید یک ماهش را هم روزه بگیر، برایمان دشوار است، مردم همه چیزتان از اوست، اولین رسالت شما اینست که بندگی خدا یادتان نرود. حضرت فرمود «سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ»[4] بخشی را اختصاص بدهید به ارتباط با خدا، این «سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ»[5] همین نمازهای یومیه، همین ارتباط های معنوی، سحرخیزی های شما، اعتکاف، روزه، هر کار نیکی در این «سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ»[6] تعریف میشود، این یک.
دومین برنامه شبانه روزی در زندگی موفق، امام فرمود «سَاعَةً لِأَمْرِ الْمَعَاشِ»[7] یک بخش را هم اختصاص بدهید به کسب درآمد و گذران زندگی، اما آقایان امروز بعضیها از بیست و چهار ساعت، بیست ساعت دارند دنبال دنیا میگردند، من این را با جرات خدمت شما عرض کنم، تحقیق کرده میگویم، اعتقاد من اینست بخشی از تلاش های مردم زمان ما الان، برای آینده نیامده است نه برای امروزشان، شما کمتر پیدا میکنید کسی که بگوید صبح کار نکنم شب گرسنه هستم، دارد میدود برای ده سال دیگه، دارد میدود برای بیست سال دیگه، بعضیها تا صد سال دارند بخورند، وقتی میمیرند با نماز قضا میرود، آقایان میلیاردری در این شیراز از دنیا رفت که من اگر اسمش را بیارم در منبر به جرات میتوانم بگویم هفتاد درصد شما نامش را شنیدید، خانمش و بچه هاش در همین دفتر مسجد پیش من آمدند، خانمش گفت آمدیم برایش نماز استیجار کنیم، چهل و پنج سال، گفتم وصیت است یا عمل به احتیاط، گفت نه وصیت است نه عمل به احتیاط اصلا نماز نمیخواند، این دنیا میآرزد، به خدا قسم شش دنگ این شهر در سندتان بکنند جواب دو رکعت نماز عمدی قضا شدهتان را نمیدهید، حالا خواهید دید، گفت نماز نمیخواند، بچههایش هم نشسته بودند، گفت حج نرفت، واجب الحج مرد، گفتم ای وای به حالش، آقایی که همه از دور میشناختن، آواز دهل از دور شنیدن چه خوش است، ماشین اش را میدیدی، برجهایش را میدیدی، خانه چندین میلیاردی اش را میدیدی، نرفتی در این زندگیها ببینی شکسته خورده وابگیری اینها هستند، خسران زده حقیقی اینها هستند. امام هفتمیکه امروز روز است، کسی آمد به امام هفتم گفت آقا چرا برخی از مردم از مردن میترسند واقعیت است، خداییش الان اگر حضرت عزرائیل بیاید همین مسجد را قرق کند، دور از جانتان، حضرت عزرائیل بیاید الان مسجد را ببندد، بگوید همه تان را میخواهم ببرم زندگی بس است، حاجی هر کاری کردی کردی، خواهر هر کاری کردی کردی باید بروی، خدا وکیلی چند تایمان آمادهایم، آماده میدانید یعنی چی، آماده به آنی میگویند که امیرالمومنین فرمود واجباتش را انجام داده یعنی یک رکعت نماز قضا ندارد، خمس قضا نشده ندارد، حج زمین مانده ندارد، دینی به گردنش نیست، «اداء الفرایض و اجتناب المحارم»[8] حرامی آنجام نداده و اگر حرامی آز او سرزده جبران کرده و پیوسته در خدمت بوده، اگر کسی نماز قضا دارد آماده نیست، اگر کسی واجب زمین مانده دارد آماده نیست، اگر کسی گناه جبران نشده ندارد ما اینها را نمیتوانیم بگوییم آماده، «ادا الفرایض و اجتناب المحارم و اشتمال علی المکارم»[9] آماده کسی است که پیوسته در خدمت مردم است. امام فرمود علتی که مردم از مردن میترسند چون از آخرت برداشتهاند خرج دنیاها کردند، دنیاها را آباد آخرتها را خراب، موقع مردن میگویند از این سرای آباد برو در ویران سرای برزخ و آخرت، آماده نیست، خود کرده، خود این شرایط را فراهم کرده، ای که دستت میرسد کاری بکن، مردم کار ضابطه دارد، کار اندازه دارد، کار در حد خودش، خدا به حضرت موسی فرمود، موسی ما عبادت آینده را جلو جلو از شما نخواستیم شما رزق و روزی آینده را جلو جلو از ما طلب نکنید، امروز جمعه است نان روز شنبه را امروز از خدا نخواه، خدا نماز روز شنبه امروز از شما نمیخواهد. ماه رجب است به شما نمیگویند روزه رمضان را الان بگیر، بعضی از ما اینقدر پرتوقع هستیم. آقایی آمد پیش من گفت حاج آقا من گرفتارم نمیرسم بیام مسجد بدهکارم، سالها قبل، گفت هفتصد میلیون بدهکاری دارم، گفت برای چی، آقای مهندسی بود گفت دو تا آپارتمان خریدم بدهکارم و هفتصد میلیون بدهی دارم، گفتم دو تا آپارتمان برای دخترم و پسرم، گفتم چند سالشان است، گفت دخترم پنج سال پسرم هفت سال، گفتم دختر پنج سالهات را میخواهی شوهر بدهی، مشکل ما اینجاست، پسر هفت سالهات را میخواهی زن بدهی آن وقت اسمش را میگذاری آینده نگری، امروز تربیت بچهات را داری خراب میکنی با آینده نگری، تو امروز به تربیت بچه نمیپردازی غرق دنیا شدی، فردای زندگی همه چیز ات دست همین بچه است. مردم، عزیزان ده سال دیگه، بیست سال دیگه همه کاره تان بچه هایتان است، خوب کار نکردی خوب جواب نمیدهند، کم گذاشتی کم پرداخت میکنند، بعضی فکر میکنند اولاد خوب اگر تربیت کرد به جمهوری اسلامی خدمت کرده، به خودت خدمت کردی، اولاد خوب تربیت کردی خانه سالمندان نمیروی، اولاد خوب تربیت کردی سر نگهداشتن ات دعوا نمیشود که من نمیتوانم نگهش دارم، اولاد خوب میگذاردت روی سر، کار کن، امر معاش اندازه دارد گذران زندگیتان، خدا میفرماید امروز ما تامین تان میکنیم فردا بودید میدهیم به شما، «ساعت لاامر المعاش» بعضیها الان افتادن به تربیت و رسیدگی خانواده بصورت غافل، بعد هم میگویند آقا ما گرفتاریم ما بدهکاریم خودت خودت را بدهکار کردی. امام باقر فرمود بعضیها مثل کرم ابریشم هستند، کرم ابریشم دور خودش هی پیله میتند، میتند میتند و خودش خودش را زندانی میکند و خودش در زندان درست شده خودش میمیرد. بعضی خودشان خودشان را گرفتار کردن، اسلام با تن پروری مخالف است، اسلام با آماده خوری مخالف، اسلام با زیر کار در رفتن مخالف، اسلام با حریص بودن هم مخالف است. ما نمازهای اول وقتمان رفته در حاشیه، صله رحم مان فراموش شده، میگوییم چرا آقا میگوییم گرفتاریم، خودت خودت را گرفتار کردی، شدهای مثل همان کرم ابریشم. برنامه بگذارید امر معاش یک مقدار از شبانه روزتان، صله رحمها فراموش نشود، تربیت بچههایتان یادتان نرود، حرف بزنید به بچه ها، حرف بزنید به اطرافیانتان، یک رسالت هم جاهای دیگه دارید که باید انجام دهید، این دومین برنامه شبانه روزی است، برنامه کار و تلاش اما به اندازه باشد.
سوم، امام فرمود «ساعة لمعاشرة الاخوان»[10] یک وقت از شبانه روزتان را هم اختصاص بدهید به معاشرت با دوستانتان. رفت و آمدها دید و بازدیدها صله رحمها، انسان را خدا اجتماعی آفریده، مدنی التبع آفریده، انزوا با روحیه انسانی نمیسازد. پیامبر فرمود «لا رهبانیة فی الاسلام»[11] گوشه نشینی گوشه گیری در اسلام معنا ندارد لذا میگویند صله رحم چقدر ثواب دارد، عمرتان را زیاد میکند، رزق تان را زیاد میکند، مرگ را آسان میکند، حسابرسی آخرت را آسان میکند اینها بحث صله رحم و رفت آمدهاست البته باید مراقب باشیم که به حرام کشیده نشود، گناه اتفاق نیافتد. خوب معاشرت با چه کسانی، دیروز من از امام صادق جمله را گفتم در رابطه با آداب دوستی، در این حدیث هم موسیبن جعفر دو تا ویژگی از رفیق خوب نام میبرند در ذیل همین فراز، ما با کیها معاشرت داشته باشیم، امام هفتم فرمود با کسانی که این دو تا ویژگی را در شما تقویت کنند، یک «يُعَرِّفُونَكُمْ عُيُوبَكُمْ»[12] رفیق خوب رفیقی است که عیبهایتان را به شما بگوید، یعنی رفیق خوب باید مثل آینه باشد، کار اصلی آینه دیدن نقص است، این را دقت فرمودید ما وقتی جلوی آینه میآیستیم میآیستیم اگر در سر و ظاهر ما و سر و وضع ما نقصی است یا عیبی است آینه این را به ما منتقل کند، لذا اگر کسی یقین دارد که ظاهرش آراسته است جلوی آینه نمیآیستد و لذا ما وقتی جلوی آینه قرار میگیریم که میخواهیم با مردم روبرو بشویم، طرف میخواهد از خانه بیاید بیرون به آینه نگاه میکند، میخواهد برود به جلسه به آینه نگاه میکند، مثلا آقا در خانه میخواهد با فرزندانش روبرو بشود به آینه نگاه میکند که آینه کمک کند به او که اگر سر و وضع آراسته نیست خود را آراسته کند. رفیق خوب در روایت داریم «المومن مرآت المومن»[13] مومن باید آینه مومن باشد، مرآت مومن باشد، آینه نقصها را بیان میکند، رفیق خوب باید مرآت باشد یعنی آنچه کاستی و ضعف در ما است به ما بگوید. آن رفیقی که هر کاری میکنید میگوید خوب کردید رفیق نیست، حدیثش را بگویم آقا امیرالمومنین میفرماید «صدیقک من صدقک لامن صدقک»[14] رفیق خوب رفیقی است که حقیقت را بگوید نه تصدیقت بکند، آن رفیقی که اگر اشتباه کردی بگوید خوب کردی، غیبت کردی میگوید آفرین، مسجد میروی میگوید بارکالله، مسجد گناه میبیندت بازهم تاییدت میکند، یعنی هر کاری که میکنی تصدیقت میکند، این رفیق نیست. رفیق خوب باید صادق باشد، حقیقت بگوید، اگر یک جایی حالا تند رفتی باید بگوید حاج آقا این حرف را نباید میزدی این کارت درست نبود، اینها را باید حفظش کنید، این رفیقها را از دست ندید ولی ما متاسفانه بدمان میآید، وقتی نقصهامان را برایمان میگویند برآشفته میشویم، آقا به شما چه، فضولی نکن، مگر ما در قبر تو میخوابانند، عیسی به دینش موسی به دینش، این حرفها را نمیزنند، چرا بعضیها در رذایل اخلاقی و روحی شان درمان نمیشوند، نمیخواهند بپذیرند که مشکل دارند، من یک نکتهای را یک جایی عرض کردم اینجا محضر عزیزان عرض کنم، ببینید آقایان وقتی بیمار میرود پیش پزشک، طبیب حاذق کارش اینست که درد مریض را به مریض بفهمد و بگوید، لذا هنر یک پزشک همین است اول درد را تشخیص بدهد بعدا راه درمان را بگوید، تا حالا شما دیدید که اگر یک مریضی پیش یک دکتری رفت از درد بی تاب است، آقای دکتر گفت آقای مریض، معده شما عفونت کرده، مریض برگردد به دکتر بگوید آقای دکتر به شما چه مربوط که معده من عفونت کرده عیسی به دینش موسی به دینش مگر ما را در قبر تو میخوابانند، تا حالا چنین چیزی شنیدهاید، تازه مریض در برابر اینکه پزشک برایش میگوید شما چه مشکلی دارید تشکر میکند، سپاسگذاری میکند، مردم چرا بعضی از ما از شنیدن معایب اخلاقیمان ناراحت میشویم، ناراحت میشویم که درمان نمیشویم، آنجا میپذریم درمان میشویم اینجا نمیپذریم درمان نمیشویم، نمیخواهیم بپذیریم که مریض هستیم، نمیخواهیم بپذیریم که اخلاق اخلاق درستی نیست، این برخورد برخورد تند بود، لذا امام هفتم فرمود با کسانی معاشرت کنید «يُعَرِّفُونَكُمْ عُيُوبَكُمْ»[15] عیبها را برای شما بگویند، دومین ویژگی، «يُخْلِصُونَ لَكُمْ فِي الْبَاطِنِ»[16] شما را به خدا نزدیک کنند، عزیزان رفیق خوب اینست که بگوید شش ماه با آقای فلانی رفیقم نماز شبخوان شدم، خواهر من بگویی شش ماه با فلانی رفاقت کردم مسجدیام کرد؛ یکسری مشکلات رفتاری داشتم اینها حذف شد رفت کنار، یکسری ویژگیهای معنوی به من اضافه شد این رفیق خوب است، هم عیبها را بگوید هم شما را به خدا نزدیک کند، این ویژگی سوم از ویژگیهای شبانه روزی و بهرهبرداری اوقات شبانه روز، چهارمین ویژگی از اوقات شبانه روزی که امام هفتم میفرماید زندگیتان را اینگونه تنظیم کنید، که متاسفانه هشتاد سال از عمرش میگذرد پرت پرت است، بیگانه است با این روش.
چهارم امام فرمود «سَاعَةً تَخْلُونَ فِيهَا لِلَذَّاتِكُمْ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ»[17] بخشی از شبانه روزتان را اختصاص بدهید به تفریح سالم، حاج آقا همش مسجد نیست، همش زیارت آل یاسین و دعای ندبه و کمیل نیست، امام هفتم میفرماید یک بخشی از شبانه روز حق خانواده توست، وقت بگذار برای زن و بچه، تفریح سالم، همش رفیق بازی نیست؛ خانمی میگفت شوهر من با رفقاش این باب و مجلس و آن مجلس، اصلا توجهی به خانواده ندارد گفتم خدا هدایتش کند، یک بخشی را اختصاص به تفریح سالم بدهید لذت حلال. آقایان من یک حدیث رسول خدا برایتان بگویم، ببینید چقدر بعضیها فرصتها را از دست میدهند، پیغمبر فرمود من یک ساعت کنار خانواده بودن را یعنی کنار زن و بچه، ترجیح میدهم از اعتکاف در مسجدالنبی. امام صادق میفرماید دو تا از مکانهایی اشرف بقاع هستند مسجدالحرام است یکی مسجدالنبی است، مابین بیتی و منبری، در روضه مطهر است، رسول الله میفرماید در یکی از مقدسترین مکانهای روی زمین که روضه مطهره است مسجدالنبی است، اعتکاف که یکی از اعمال عبادی است حالا اعتکافهای پیغمبر گاها ده روز بود، حالا ما حداقل اعتکاف را سه روز میگوییم سه روز یعنی هفتاد و دو ساعت در مسجد پیغمبر بودن، روزها روزه شبها عبادت، تلاوت قرآن، ذکر، از مسجد بیرون نیایی، حرف دنیا نزنی، پیغمبر میفرماید یک ساعت کنار زن و بچه بودن را از هفتاد و ساعت عبادت در مسجدالنبی ترجیح میدهم، راه را گم کردیم، من وقت ندارم وقت برای خداست وقت بذار برای زن و بچه ات، وقت بگذار، امام هفتم فرمود بخشی از شبانه روز یعنی در طول بیست و چهار ساعتها نه ماهی یکبار، از بیست و چهار ساعت بذارید کنار خانواده باشید از فرصتها استفاده کنید، اگر هدف رضایت خداست بریم این رضایت کجا بیشتر رقم میخورد، بعد امام هفتم فرمود «بِهَذِهِ السَّاعَة»[18] تو این ساعت اگر خوب کار کردی یعنی در تفریح سالم یعنی در ارتباط خوب خانوادگی «تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلَاثِ سَاعَات»[19] در آن سه ساعت دیگر هم موفقی، آنهایی که در کانون خانواده خوب رفتاری دارند در ارتباط با خدا، ارتباط با مردم و فعالیت های اقتصادیشان موفقترند. در حالات حضرت امام دارند آقای حاجی عیسی خادم امام میگوید امام در بیست و چهار ساعت یک ساعت وقتشان را برای نوههایشان بود، امام مینشستند با نوهها بازی میکردند همین امامی که جهان اسلام را مدیریت میکرد، همین امامی که در برابر استکبار و استبداد دنیا ایستاده بود همین امام با نوههای خودش هم غذا میشد هم خوراک میشد، با اینها هم سخن میشد، زندگی اینست، آقا فکر میکند همش زندگی پول است صبح تا شب اسکناس و اسکناس و اسکناس، برده از مرد زنان هوش و حواس، بعد هم میگویند گرفتاریم، بله خودت خودت را گرفتار کردی، نمیرسیم به نماز، نمیرسیم به مسجد، نمیرسیم به صله رحم، بابا برنامه ریزی غلط است، امام فرمود این چهارتا برنامه را شبانه روزتان اکرام کنید، خدا، مردم، کار، خانواده، اینها باید باشد اینها مثل تلفیق باید باشد تا نصاب زندگی، نصاب منظمی باشد. روز جمعه هم است و به نام آقا موسیبن جعفر هم امروز مجلس نامگذاری شده، آخرین جمعه سال هم است. من زبان حال شما شیعیان را به آقا عرض کنم، که آن منتقم اصلی بیاید و حق اجداد مظلومش را از مستکبران و ظالمان عالم بگیرد. خون شد دل یاران تو، خون شد دل یاران تو از سوزش هجران تو، تا کی تویی در اختفا، ای مهدی زهرا بیا مولا بیا مولا بیا، ای مهدی زهرا بیا مولا بیا مولا بیا، هجر تو ما را خسته کرد، چون مرغ پر بشکسته کرد، قسمت نشد آخر به ما، ای مهدی زهرا بیا مولا بیا مولا بیا.
[1] تحف العقول ص409
[2] اسراء آیه85
[3] تحف العقول ص409
[4] تحف العقول ص409
[5] تحف العقول ص409
[6] تحف العقول ص409
[7] تحف العقول ص409
[8] تحف العقول ص409
[9] عیون اخبار الرضا ج
[10] تحف العقول ص409
[11] الوافی ج7 ص499
[12] تحف العقول ص409
[13] کنزالعمال ص672
[14] غررالحکم ص457
[15] تحف العقول ص409
[16] تحف العقول ص409
[17] تحف العقول ص409
[18] تحف العقول ص409
[19] تحف العقول ص409