استاد حدائق روز چهارشنبه 28 اردیبهشت 1401 در مسجدالرسول(ص) شیراز به ادامه سلسله مباحث سیمای پیامبر(ص) در قرآن پرداختند.
جهت مشاهده ویدئو اینجا کلیک کنید
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسمالله الرحمن الرحيم
هفته گذشته، آيه هفتاد و نه از سوره مباکه اسراء با عنوان بحث سيمای پيامبر در قرآن عرض کرديم يکی از جلوههای زندگی رسولالله بحث شبزنده داری و تهجد پيغمبر بود که امر نماز شب بر رسولالله طبق آيهای که تلاوت شد و امشب هم قرائت شد امر واجبی بود بر بقيه امت نماز شب يک امر مستحب بر رسولالله امر واجب اين نکته را من اشاره کنم امشب را گوشههای از آثار ارزشمند نماز شب ما اگر بخواهيم نماز شب خوان بشويم اول بايد بفهميم نماز شب با ما چه میکند:
قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری
قدر گل بلبل بداند، قدر پيغمبر علی
لذا اگر مردم قدر ندانند چيزی را قدرشناسی هم نمیکند هرچيزی که انسان قدرش را شناخت ارزشش را شناخت پاسداری میکند در نگهداری آن در حفظ آن ما گاهی اوقات برای عمرمان ارزش قائل نيستيم چون اين گذر عمر ارزشش برای ما جا نيفتاده يک مختصر منفعتی از دست بدهيم مختصر زياد مالی ببينيم مضطرب هستيم اما يک وقت ببينيم بيست و چهار ساعت از عمرت رفت به مردن نزديک شديم عين خيالمان نيست خب نماز شب چه میکند با انسان من يک مقدمه عرض کنم و چندتا روايت امشب تقديم کنم تمام تعاليم اسلام چه در قالب واجبات محرمات مستحبات مکروهات مندوبات و مباح تمام اينها نفع اوليهاش برای خود فرد است خدا محتاج به شبزنده داری ما نيست خداوند نياز به نماز خواندن ما ندارد خداوند آسيب نمیبيند از خطا و جرائم مردم:
گر جمله کائنات کافر گردند، بر دامن کبرياش ننشيند گرد
من يک وقتی در يک مجلسی عرض کردم سال هشتاد و پنج، دهه اول محرم بنده بندر عباس بودم حالا شب تاسوعا يا شب عاشورا بود ترديد از من است. به فلان زدم فلان هم گفت احمق، تو کوچکتر از آنی که حال خدا را بگيری حال خودت را داری میگيری حال خدا را میگيری! ضد حال میزنی خدا ديگر نماز نمیخوانيم خب نخواندی که نخواندی تو هم يکی مثل بقيه تارک الصلاة، خدايا ديگر مسجد نمیآييم خب نيا، اميرالمؤمنين به همام فرمود همام: «غَنِيّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِيَتِهِمْ»[1] گناه مردم به خدا زيان نمیرساند عبادت مردم برای خدا انتفاعی ندارد نفعش را خودمان میبينيم زيانش را هم اگر انجام نداديم خودمان میبينيم گفتم با شراب خوردن میخواهی حال خدا را بگيری حال خودت را داری میگيری اين ضعف معرفت است آقا نماز شب بخوانيم، خدمتی است به خدا خدمت به خودت است حالا ببينيد اولياء معصومين چه می فرمايد، نماز شب خواندی به اينها میرسی میخواهی برسی بسمالله میخواهی نرسی بگير بخواب تا آذان صبح تا طلوع آفتاب بعضیها به قول يک آقايي میگفت نماز لب طلايي میخوانم خدا رحمت کند حضرت آيتالله فاطمینيای که ديروز به خاک سپرده شد میگفت نماز لب طلايي میدانی کدام نماز است تا میگويد السلام عليکم و رحمة الله سلام نماز صبح را میدهد طليعه آفتاب را بر بلندای پشت بام خانهاش میبيند سلام با اين نديدنش پرتو آفتاب عجين میشود اين را میگويند نماز لب طلايي هی میخوابد اين پهلو آن پهلو حالا وقت است وقت است يک وقتی هم میخواند که مقارن با طلوع آفتاب است نماز شب با ما چه میکند اين که خدا به پيغمبر میفرمايد: «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ»[2] مردم دلتان برای خودتان بسوزد وقت بگذاريد برای خودتان صبح تا شب بعضیها میدوند دنبال کار و بازار و پول و اداره ديگر برای خانواده و اولاد بابا يک وقتی هم برای خودت بگذار يک ساعتی هم نيمه شب پاشو برای خودت کار کن از برکات نماز شب آنهای که و آثار ارزشمند نماز شب وجود مقدس امام صادق عليهالسلام اين روايت مرحوم شيخ صدوق در کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال آورده از امام ششم، حضرت میفرمايد: «صَلَاةُ اللَّيْلِ»[3]، نماز شب چندتا آثار ارزشمند دارد، يک: «تُحَسِّنُ الْوَجْهَ»[4] چهرهتان را نيکو میکند نه اينکه حالا امشب يک کسی آدم رنگش پوستش سياه است، برود نماز شب بخواند بگويد صبح سفيد چرا نشدم، نه اين نيست: «تُحَسِّنُ الْوَجْهَ»[5] يعنی گرايي بهت میدهند تأثير بهت میدهند ديديد بعضیها میگويد به دل مینشيند شنيديد گاهی اوقات میگويند آقا فلانی قيافهاش ما را جذب حالا تعبير عاميانهترش میگويند دلربان دلربايي درست است، نه دلربای گناه، بعضیها بر دل نفوذ میکنند اين کار خداست گاهی اوقات میبينيد طرف تأثير روی بچههای خودش هم ندارد مردم میخواهيد، «تُحَسِّنُ الْوَجْهَ»[6] بشويد چهره نيکو انسان پيدا کند گاهی اوقات در کانون خانواده مرد قيافه حالا البته اين را هم عرض کنم صليقههای ما يک خرده کج است به يکی میگوييم زشت به يکی میگوييم زيبا خدا همه را زيبا آفريده من اين گونه نگاه میکنم میگويم زشت آن صانع هستی که خلق کرده زيبا آفريده روزی که آفريد تو را صورت آفرين بر آفرينش تو به خود گفت آفرين همه زيبا هستند صليقه زشت من است که به يک قيافه میگويم زشت به يک قيافه میگويم زيبا رنگهای مختلف زيباست چون خدا آفريده اما اين «تُحَسِّنُ الْوَجْهَ»[7] اشاره به اين دارد گاهی اوقات میبينيد چهرهها به حسب ظاهر زيب اما در کانون خانواده اينها پايگاه ندارند اما بعضیها از نظر ظاهر میگويند قيافه متوسط اما محبوبيت در دلها رسوخ کرده، «تُحَسِّنُ الْوَجْهَ»[8] اين يک.
دوم حضرت میفرمايد نماز شب خوانديد: «وَ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ»[9] اخلاقتان را درست میکند، آدمهای نماز شب خوان ضريب لغزشهای اخلاقیشان با در نظر گرفتن ديگرانی که نمازشب میخوانند به نسبت کمتر است يعنی اخلاق يک اخلاق شايسته میشود خود اثر وضعی شبزنده داری تهجد ساعت بيدار بودن که اولياء بيدار اند و در رأس اولياء ولی عصر بيدار است اين تأثير روی اخلاق هم میگذارد: «وَ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ»[10] اخلاق را شايسته میکند البته اين يک پيام هم دارد، يک مفهوم هم دارد اين منطوق کلام است مفهوم اين است که اگر نماز شب میخوانی بد اخلاقتر میشوی آن نماز شب نماز شبی که میگويند نيست اگر من نماز شب میخوانم بد اخلاقتر میشوم سختگير تر میشوم خشينتر میشوم اين نيست آن نماز شبی که میخواهد نماز شب بايد خروجش در «تُحَسِّنُ الْخُلُقَ»[11]باشد يعنی شبی که بر میخيزي نماز شب میخوانی فردا اخلاقت با خانمت با بچههايت با شوهر با مردم با ارباب رجوع با مشتری شايستهتر باشد آثارش را در روز ببينيد: «تُحَسِّنُ الْخُلُقَ»[12].
نکته ديگر امام فرمود: «وَ تُطَيِّبُ الرِّيحَ»[13] اصلاً بدن انسانها معطر میشود اين يک اثر معنوی است آنی که اهل نماز شب است خود نفس نماز شب انس با خدا اين بدن را هم بدن پاکيزه «وَ تُطَيِّبُ الرِّيحَ»[14]میکند اين هم اثر وضعی ديگر نماز شب.
و نکته چهارم حضرت میفرمايد: «وَ تُدِرُّ الرِّزْقَ»[15]رزق شما را فراوان میکند اينهای که میخواهند پر رزق باشند يک جاهای که حواله دادند يکی از جاهای که حواله رزق فراوان دادند نماز شب است رزق فراوان کراراً عرض کردم با مال فراوان فرق میکند مال فراوان يعنی ثروتهای انبوه اما معلوم نيست رزق باشد در شهر میرفتيم يک آقايي گفت آقا اين مجموعه آپارتمانها را میبينيد شايد چهل، پنجا واحد آپارتمانی بود گفت میدانيد اينها مال که بود؟ گفتم مال که بود؟ گفت مال آقای فلانی بود گفت يک هفته قبل از افتتاح تازه در همين مجموعه برای خودش واحد ساخته بود سکته کرد رحمت خدا رفت قسمتش نشد رزقش نبود ساخت آماده شد توفيق استفاده پيدا نکرد از خدا بخواهيم رزقمان را زياد کند در دعاهای معصومين هم به ما آموختند از خدا رزق زياد بخواهيد: «وَ ارْزُقْنِي رِزْقاً وَاسِعاً مِنْ فَضْلِكَ الْوَاسِعِ»[16]پروردگارا از فضل بیپايانت به ما بده يکی از کارهای که رزق را زياد میکند نماز شب است اينهای که میگويند دوست داريم از اينی که خدا بهمان داده بتوانيم استفاده کنيم بتوانيم بهرهبرداری کنيم من يک خاطرهای را يک سال در حج در دو سفر دو جريان عجيب ديدم حاجی بود تا مدينه آمد به مکه نيامد برش گرداندند تا مدينه هم آمد حال روحش ريخت بهم آقایون دکترها آنجا تشخيص دادند که اين بايد سريع ارژانسی برگردد ايران زيارت پيغمبر آمد اعمال مکه را نتوانست انجام بدهد، رزق نيست اسرار ازل را نه تو دانی و نه من حاجی هم بنده خودم شاهد بودم بدون گذرنامه بدون بليت بدون ثبتنام آمد حج معجزه معجزه يعنی خلاف عادت، خوارق عادت کار نشدنی شدنی بشود شما فکر میکنيد همهاش کار پول است پول نداريم مگر پول کار میکند مگر پول توفيق میآورد آقای آمده بود مال يکی از روستاهای يکی از شهرستانهای استان بود پدرش ثبت نام حج کرده بود پدر ويلچری بود در فرودگاه شيراز آوردند اين پدر را آورده بود به مدير کاروان میگويد اين بابای ما میدهيم تحويلتان ما برويم مدير میگويد من سرم شلوغ است تا جای که میتوانی بابايت را ببر هرجا جلوت را گرفتند صدای من را بزن بابات را بده تحويل برو، رئيس کاروان اين آقا را کجا ديد، ورودی هتلی در مدينه:
بنازم خداوند پيروز را، پريروز و ديروز و امروز را
کنترل گذرنامه ايران عربستان اينها سهل است در برابر اراده الهی رئيس کاروان يک دفعه میبيند اين آقا بابايش را با ويلچر آورد در هتل، تو اينجا چه کار میکني؟ آدم بايد حرف شنو باشد گفت شما گفتی تا هرجا میتوانی ببر هرجا جلوت را گرفتند من را صدا کن، گفت شما در سالن فرودگاه شيراز آنجای که گذرها را میديدند جلوت را نگرفتند؟ گفت نه، گفت من گذر بابايم را نشان دادم گفت برو، مهر زد گفت برو، گفت در هواپيما که سوار شدید نگفتند بليتت کو، گفت نه، گفتند بابايت بنشيند اينجا شما بنشينيد اينجا، در جده جلو تو را نگرفتند آقايون اين وقايع اتفاقيه حج است بنده خودم شاهد بودم در حج، گفتند در جده جلوت را نگرفتند حالا در عربستان دو سهجا کنترل میکند يکی با دستگاه يکی دستی میبيند گفت نه، من گذرنامه پدرم را دادم در دستگاه زدند مهر زد گفت روح، برو گفت ما بردمش جلوتر رفتيم گذر پدرم را ديدند گفتند برو، «يَا مُسَبِّبَ الْأَسْبَابِ مِنْ غَيْرِ سَبَبٍ»[17] «سبب لنا سبباً» ، آقا اميرالمؤمنين میفرمايد دو جا خدا را خوب شناختم جايي که هيچ اميدی به انجام کار نداشتم و شد، و جای که اميد قطعی به انجام کاری داشتم و نشد خدا میخواهد نشان بدهد يک دست غيبی در کار است آنجای که میگويد ديگر برو کار حل است میبينيد نشد آنجای که میگويند ديگر کار حل نيست در کمال نا اميدی شنيدنی است رئيس کاروان گفت تو ما را بدبخت کردی گرفتار کردی ما چطور تو را برگردانيم ايران آوردند اين جوان را در بعثه بحث شد که آقا اين را چه کارش کنيم؟ برش گردانند برش نگردانند گفتم بابا اين خدا دعوتش کرده ولی بیعلت هم نيست، گفتيم آقا شما چه کار کردی آمدی؟ گفت من نيتم اين بود خدايا خيلی دلم میخواست خودم میتوانيستم با پدرم میآمدم حج پدرم را طواف میدادم ويلچر بابايم را خودم حرکت میدادم خدايا اگر داشتم اگر ثبت نام کرده بودم اگر پول داشتم، من هم پدرم را تنها نمیگذاشتم ببينيد: «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ»[18] گفت نيت من اين بود آقا در بعثه مطرح شد گفتند اين آقا را برش گردانيد گفتم کجا برش گردانيد اين خدا دعوتش کرده آقايان محترم خواهران محترمه خدا گذاشت پس گردن مسئولين حج اينها زنگ زدند ايران برای اين آقای که گذرنامه نداشت گذرنامه گرفتند، خروجش را از ايران زدند ورودش را در عربستان زدند، گفتند پول حج را بده گفت من ندارم بدهم گفتند هر وقت گيرت آمد بده، پول نداری بابا ايمان داشته باش همه چيز با خدا، لذا عزيزان اين را میگويند: «تُدِرُّ الرِّزْقَ»[19]رزق جاری و فراوان بعضیها پر رزق اند بعضیها کم رزق اند بعضیها میبينيد خدا هم امکانات زياد داده استفاده نمیتوانند بکنند چون رزق کم است چه کنيم رزق زياد بشود، يکی از کارهای که رزق را فراوان میکند نماز شب است يعنی نماز شب که میخوانی خدا توفيق بهت میدهد چيزهای که خريدی گذاشتی در خانه میخوری اينها خراب نمیشود بريزی دور اينها نمیده به ديگری خودت نخوری گاهی اوقات طرف میبينيد وضع مالی خوب عالی اما خودش نمیتواند استفاده کند نمیتواند بهره ببرد اين جريان يافتن رزق پررزق شدن يکی از عواملی که رزق را زياد میکند چه رزق مادی چه رزق معنوی نماز شب است.
و نکته ديگر حضرت میفرمايد: «وَ تَقْضِي الدَّيْنَ»[20]اين برای بدهکارها بگوييد بگوييد آقا بدهکار پاشو نصف شب نماز شب بخوان آقا گيرم گرفتارم خب گير هستی برو در خانه خدا تا گيرت را باز کنند با اخلاص رفتيم صدا زديم جواب ندادند «وَ تَقْضِي الدَّيْنَ»[21]دين شما را اداء میکند به برکت نماز شب از زيربار بدهکاری میآوردندتان بيرون کسانی که دغدغه اداء دين دارند امام صادق میفرمايد راهکار خروجی از بدهکاریها و اداء دين انس با خدا در نيمه شب است اين هم نکته ديگر.
مطلب ديگر حضرت میفرمايد: «وَ تَذْهَبُ بِالْهَمِّ»[22]نافله شب و نماز شب اندوه شما را از بين میبرد ديديد بعضیها میبگويد آقا اندوهگين هستم غم و غصه ما را گرفته دستمان برای کاری جلو نمیرود خود نماز شب نشاط میآورد شادابی میآورد اندوهت را میزدايد.
و نکته ديگر: «وَ تَجْلُو الْبَصَرَ»[23]چشم شما را جلاء میدهد آن چشمی که در خانه خدا نيمه شب بيدا میماند اين چشم قيمت پيدا میکند جلاء بصر خدا به اينها میدهد حالا اين جلاء بصر هم در بعد معنوی مصداق دارد هم در بعد ظاهری مصداق دارد جلاء بصر پيدا میکند يعنی ديگر زرق و برقهای دنيا سرگرمش نمیکند، کاخ میبيند خيلی برايش اهميت ندارد ماشين آخرين سيستم هوش از سرش نمیپرداند ماشين سی ملياردی، ديروز يک کسی میگفت ما ماشين سی ملياردی داريم، يا سی مليارد يا ده مليون اصلاً «تَجْلُو الْبَصَرَ»[24]بصر جلاء يافته هم جلای ظاهری هم جلای معنوی به تمام اين ظواهر دنيای که نگاه میکند نگاه عاريه است نگاه گذراست نگاه موقت است اين نگاه اتفاق میافتد و اين به برکت نماز شب است اين چند آثار ارزشمند در سخن وجود آقا امام صادق.
پيغمبر از آثار ديگر نماز شب اينهای که میگويند آقا از گناه رنج میبريم ولی ضعيف هستيم در برابر گناه، میخواهيم گناه نکنيم میخواهيم نافرمانی خدا نمیکنيم ولی نمیشود البته اين نمیشود حرف غلطی است ما خودمان مراقبت از خودمان نمیکنيم بايد کشيک نفس کشيد، رسولالله میفرمايد: صلاه الليل«مَنْهَاةٌ عَنِ الْإِثْمِ»[25] خود نماز شب شما را از گناه باز میدارد اينهای که دوست دارند در دام شيطان نيفتند شيطان بر اينها غلبه پيدا نکند روش نجات از گناه و وساوس شيطانی نيمه شب انس با خداست اينکه خدا الزاماً به پيغمبر میفرمايد بر شما واجب است نماز شب نماز شب را بايد برپا داريد، ضريب آلودگی ضريب خطا و گناه شبزندهداران واقعی نسبت به کسانی که از اين توفيق بیبهرهاند اصلاً قابل مقايسه نيست پس ما برای سلامت رفتارمان سلامت فکرمان وقت بگذاريم حالا نيم ساعت کمتر بيشتر نزديک به آذان صبح بر خيزيم اينها اثر وضعی دارد در زندگی انسان.
از نکات ديگری که از عوامل استغفار يکی از راهکارهای مغفرت پاکی از گناه نيمه شب است همهاش شب قدر نيست همهاش العفو نيست خود اين نماز خود اين شب زندهداری آقا امام صادق میفرمايد: «تَذْهَبُ بِمَا عَمِلَ مِنْ ذَنْبٍ بِالنَّهَارِ»[26] گناهای که طرف در روز کرده شبزندهداری شب گناهان روزش را پاک میکند او را از اين آلودگیها پاک میکند يعنی سبب ريزش گناهان او میشود و سبب مغفرت او را فراهم میکند اين هم از آثار ديگر نسبت به نماز شب که در روايت امام صادق حضرت اشاره میفرمايد.
يک جمله هم از آخرت بگويم محضر عزيزان قيامت خدا بر همهمان سهل بگرداند سرای سخت است امام سجاد میفرمايد سه ساعت سختترين ساعات زندگی هرکسی است که هيچ کدام ما هنوز به آن ساعات نرسيديم و خدا آن ساعات را بر همه سهل و آسان کند يکی ساعت مردن، يکی ساعت سر از خاک بيرون آوردن و آمدن در محشر، و يکی ساعتی عندالميزان، ساعتی که ديگر میخواهند رأی قطعی صادر را کنند آقای حاجی بعد از هفتاد، هشتاد سال با همه اين کارها بهشتی است يا جهنمی؟ خيلی سخت است آن لحظهای که انسانها از قبر میآيند بيرون بالاخره عرياناً میآيند در دعای ابوحمزه امام سجاد: «أَبْكِي لِخُرُوجِي»[27]؛ امام به خدا عرض میکند خدايا الآن دارم گريه میکنم برای آن ساعتی که از قبر من را میکشند بيرون عريان لخت ذليل با نهايت ذلت: «عُرْيَاناً ذَلِيلًا حَامِلًا ثِقْلِي»[28] اين درس است برای همه ماها حالا معصومين که شأنشان اجل است به ما دارند ياد میدهند در خانه خدا میرويد دعا میکنی يادت نرود اين مواقفی که پيش روی توست حضرت میفرمايد برای آن ساعت من گريه میکنم و نوع انسانها گريان اند همه در گريز همه در فرار همه فرار میکنند که طلبکار پيدا نکنند آنجا ديگر دنبال کسی نمیگرديد میگريزيد که آشنا پيدا نکنيد يقه انسان را بگيرد بگويد فلانی غيبتم را کردی بيا تصفيه و حساب اين را هم به همهتان عرض کنم در روايت داريم اول دادگاهی که خدا در قيامت تأسيس میکند برای هرکسی دادگاه خانواده است اول تکليفمان را با خانوادهمان حل کنيم قبل از اينکه غريبهها جلومان را بگيرند اول اعضای خانواده میآيند بچههايمان همسر شوهر، پدر مادر برادر خواهر عمو دايي عمه خاله میگويند اول تکليفت را با محارمت و خانوادهات حل کن در اينها اگر بدهی نداشتی بدهکار نبودی بعد غريبهها بيايند جلو خب روزگار سختی است و روز سختی است روز قيامت آن روزی که همه گريان اند چند نفر استثناء شدند میگويند اينها گريان نيستند، سخن امام ششم مرحوم کلينی در جلد دوم کافی اين روايت را نقل نموده است البته در بحار علامه مجلسی هم نقل شده امام ششم میفرمايد: «كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا ثَلَاثَةً»[29] تمام چشمها قيامت گريان اند جز سهتا چشم، میخواهی چشمت گريان نباشد حوالهاش را در دنيا بگير همينجا تلاش کن همينجا به دست بيار تا آن روز گريان وارد نشوی، اولين چشمی که امام صادق میفرمايد اينها گريان وارد نمیشوند: «عَيْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ»[30] چشمهای که در دنيا در برابر حرام خدا چشم فرو افکندند نگاه به حرام نکردند، حالا اين خانم رعايت حجاب نکرده متأسفانه اين وضعيت اسفباری که در جامعه است گاهی اوقات بعضیها چوب حراج به شخصيت خودشان دارند میزنند به هويت خودشان دارند میزنند با اين وضعهای آشفته، گاهی اوقات سرهای برهنه لباسهای نامناسب، حالا اين رعايت نکرد اين رعايت نکرد آقا تو رعايت کن، يک کسی میگفت آقا اينها دوست دارند نگاهشان کنند ما هم نگاهشان میکنيم، گفتم اينها دوست دارند بروند جهنم تو هم دنبال اينها داری میروی، «عَيْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ»[31]بابا اين رعايت نمیکند تو رعايت کن، آقا اگر نمیخواستند نمیآمدند بيرون دوست دارند نگاهشان کنيم، مگر جواز نگاه کردن به رضايت اينهاست خدا نمیپسندد خدا راضی نيست چشم را بايد فرو افکند و اينها خودشان هم ضربه میخورند ببينيد اينها الآن شما ببينيد آمار طلاق در مجامع بشری رو به افزايش است آمار ازدواج رو به کاهش است و همينهای که رعايت اين ارزشهای اخلاقی نمیکنند کانونهای متزلزلی دارند.
من يک خاطرهای را عرض کنم يک وقتی در يکی از مدارس دبيرستان شيراز دخترانه جلسه انجمن اولياء و مربيان بود در بلوار شهيد چمران جلسه تمام شد، حالا وظايف والدين را نسبت به بچهها میگفتيم که شما در برابر بچهها چه وظيفهای داريد اولياء هم اولياء دانش آموزان دبيرستانی بودند از مجلس ما آمديم بيرون، داشتم میرفتم ديدم يک خانمی پشت سر ما هی صدا زد حاجیآقا حاجیآقا، من برگشتم ديدم يک خانمی خيلی وضع نامناسب و نا مرتب از نظر شئونات دينی حقيقتاً من يک خرده ترسيدم باش حرف بزنم بابا از خودمان بترسيم شيطان است روايت داريم امام صادق میفرمايد نگاه، «النَّظْرَةُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ مَسْمُومٌ»[32] تيری است از تيرهای شيطان تير سمی که اگر رها ش و شما گيرا داديد میخورد در قلبت لذا داريم «النظرة الاولى لك»[33] نگاه اول در اختيار توست قهری نظرت افتاد به يک صحنه حرام اينجا خدا میبخشد چشم را کنترل کن، «و الثانية عليك»[34] نگاه دوم را اگر ادامه دادی ديدی اين وضعش مناسب نيست دوباره نگاه کردی زيان به تو میزند و اگر اين نگاه ادامه پيدا کرد هلاکت میکند من حالا برای حال خودم و خب وضع اين خانم هم وضع خوبی نبود هی صدا میزد گفتم خانم من کار دارم جای جلسه دارم جای هم بايد میرفتم من وقت ندارم گفت حاجیآقا يک لحظه بايستيد من خيلی وقتتان نمیگيرم من ايستادم گفتم بفرماييد خواهر گفت ما استفاده کرديم از صحبتهای شما در مجلس نسبت به وظايف اولياء صحبت کرديد گفتم ممنونم، گفت حاجآقا از وضع جامعه اطلاع داريد شما در جامعه هستيد؟ گفتم در جامعه که هستيم که، گفت جامعه ما خيلی خراب شده اين حرفی حدود شانزده هفده سال قبل است گفتم خرابی که در جامعه هست اما کدام خرابش را شما میگوييد، تعبيری که اين خانم به کار برد مادر حالا يک دختر دبيرستانی است گفت خدا نگذرد از سر دخترهای هرزه، گفتم چه شده؟ گفت شما اين خيابانهای شيراز را نديديد عفيفآباد، ملاصدرا آن زمان اينها در بورس بود تازه اين پاساژ ستاره هم راه افتاده بود، گفت پاساژ ستاره را رفتيد؟ گفت نمیدانيد چه خبر است؟ گفتم چه شده، گفت آقا شروع کرد برای ما منبر رفتن گفت ما شهيد داديم حالا خانمی که نمره حجابش دو زيادش بود از بيست اگر میخواستيد نمره بدهيد دو زيادش بود شروع کرد برای ما منبر رفتند مملکت اسلامی اين همه شهيد داديم زنها بايد با اين وضع بيايند بيرون اين چه وضعی است چرا جلوگيری نمیکنند، گفتم خانم برای من منبر نرو، من اول يک سؤال ازت میپرسم شما خودت را در آينه نگاه کردی خودت را ديدی که با چه وضع آمدی بيرون؟ گفت آقا من يک زن شوهر دار هستم، من مادر يک دختر دبيرستانی هستم من ايرادم به آن دخترهای مجرد است، گفتم خانم حجاب در اسلام برای زن مسلمان چه جوان چه ميان سال چه پير چه بيوه چه غير بيوه شوهر مرده شوهر زنده بايد حجاب رعايت کند مادر دختر دبيرستانی و دختر مجرد فرق نمیکند اين اول نگاه غلطی که بعضیها دارند فکر میکنند حالا که مادر شد همه چيز جايز است بعد گفتم که خب خانم حالا چه شده، مشکل شوهرت گفت شوهر من يک دختری افتاده پايش، صبح زود میرود شب دير میآيد شما که الحمدلله اين طور نيستيد که سر وقت میرويد سر وقت میآييد، خدا را شکر، گفت در دستشويي هم که میرود گوشی همراهش را میبرد در توالت هم دارد حرف میزند، يواش يواش گفتم شايد شوهر شما پر کار است در دستشويي هم دنبال کار است يک آقايي خدا رحمتش کند، میگفتم رفتم در دستشويي، تلفنمان زنگ زد گفت دفتر فلانی؟ گفتم بلی همينجاست گفت که من شوهرم صبح زود میرود شب دير میآيد گفتم خانم شايد اين کارش زياد است گفت حاجآقا من که مزاح نمیکنم حقيقت دارم میگويم گفتم من يک جمله بهت میگويم، اين را خوب بشنويد گفتم خواهرم تو نمیدانی با اين قيافهات چقدر زندگیهای مردم را خراب کردی، که يک دست بالا دستی امروز زندگیات را دارد میزند بهم، آقايون دنيا يک بزرگتری دارد به نام خدا اين خانمهای که رعايت نمیکنند اينها خبر ندارند اينها دارند تيشه به ريشه زندگی خودشان میزنند شوهری که اين زن در کنار اوست و اجازه اين نوع حضور در جامعه را به همسر میدهد خود آن مرد دنبال اين روشهاست خوش تيبتر زيباتر جوانتر از زن خودش ديد زن خودش را فاکتور میگيرد، میگويند حجاب برای اينکه زندگیات سالم بماند حجاب زندگی را حفظ میکند نه زندگی را مختل میکند بعضیها فکر میکنند اگر اسلام میفرمايد حجاب میخواهد اين زن شناخته نشود منزوی باشد گوشه نشين باشد حضرت زهرا حجاب داشت در مسجد پيغمبر خطبه خواند پشت جبهه احد حضور داشت مسجدالفاطمه پشت جبهه احد مصلای حضرت زهراء بود در جنگها پشت جبهه مداوی میکرد بيماران را اميرالمؤمنين را جراحتهای پيغمبر را زن يعنی حضرت زهراء زن يعنی حضرت زينب تا جبهه جنگ هم حضور داشت اسارت هم کشيد اما رعايت عفاف و پاکدامنی را هم کرد، گفتم خانم شما خودت ضربه زدی تو حالا ايراد به نظام میگيری تو به نظام داری اخلال وارد میکنی اينها نتيجه همان بیتوجهیها و غفلتهای است که متأسفانه بعضیها میکنند، رعايت پاکدامنی در نگاه رعايت عفت در نگاه اگر شد قيامت ديگر گريان وارد نمیشود: «عَيْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ»[35] مردها و زنهای با عفت در نگاه قيامت چشمهايشان گريان نخواهد بود اين يک.
دوم وجود مقدس امام صادق فرمود: «وَ عَيْنٌ سَهِرَتْ فِي طَاعَةِ اللَّهِ»[36]اين مورد و سوم بر میگرده به شبزندهداری چشمی که: «سَهِرَتْ فِي طَاعَةِ اللَّهِ»[37]بيداری را و سحرخيزی را در طاعت خدا قبول کرد يعنی بیخوابی به چشم داده برای خدا تحمل بيداری کرده برای پروردگار خواب را برای خودش حرام کرده که خدمت کند برای خدا به خلق خدا اين چشم قيامت گريان نخواهد بود.
و سوم «وَ عَيْنٌ بَكَتْ فِي جَوْفِ اللَّيْلِ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ.»[38] چشمی که در دل شب از خشيت خدا گريه کند، اين اشک نيمه شب شما جواز شادی چشم شما در قيامت است اين چند اثر از آثار ارزشمند و با برکت و نکته پايانی از امام باقر، امام باقر میفرمايد شما دو رکعت نماز در دل شب بخوانی وحشت قبر را ازت بر میدارند از شب اول قبر میترسی راهش دست شماست، شب دو رکعت نماز در دل شب، حضرت میفرمايد: «وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ فِي سَوَادِ اللَّيْلِ لِوَحْشَةِ الْقُبُورِ»[39] از وحشت قبر هرکه میترسد راهکار خلاصی و رهایي از اين وحشت همان نيمه شب است و نماز در دل شب حضرت میفرمايد ولو دو رکعت.
حالا آثار ديگر روايتی است از پيامبر اکرم که انشاءالله اين روايت بماند جلسه آينده که خدا در بهشت به نماز شبخوانها چه میدهد يک کاخهای میدهد که به همه نمیدهند، ديدنی است در عمرتان نديديد حالا هفته ديگر که آمديد میگويد خدا کاخهای ويژهای که رسولالله میفرمايد عطا میکند به کسانی که اهل نماز شباند با آن ويژگیهای که پيغمبر میفرمايد که اصلاً به مخيله انسان هم خطور نمیکند و قابل درک و قابل هضم هم الآن برای ما نيست چون ما به آن عالم محيط نيستيم محاطيم برزخيان بر ما محيط اند و احاطه دارند اينه همه برکات همان تهجد شب زندهداری و نافله در شب است که پيامبر اشاره میفرمايد من به همين اندازه اکتفا کنم و بسنده کنم، هفتهای که روزهای پايانی هفته را پشت سر میگذاريم از مناسبتهای که در اين هفته اتفاق افتاد هم ارتحال حضرت عبدالعظيم حسنی هم شهادت حضرت حمزه سيدالشهداء عموی رسولخدا و اتفاقهای سالگرد ارتحال حضرت آيتالله العظمی بهجت يک عرض سلامی امشب به محضر سيدالشهداء کنيم عرض ادبی به محضر حضرت حمزه سيدالشهداء عموی بزرگوار پيغمبر،
س: اشکی که برای امام حسين ...
ج: بلی اينهم اين حالا نسبت به آثار نماز شب ما داشتيم بحث میکرديم که از برکات نماز شب کارهای ديگری هم هست که اينها چشمها را گريان نمیآورد قيامت، پيغمبر نسبت به امام حسن فرمود که اگر کسی چشمی بر حسینم گريه کند قيامت که چشمها گريان آن چشم گريان وارد نخواهد شد حالا ما در بحث غالب آثار نماز شب مطالب را محضر عزيزان تقديم کرديم.
حضرت حمزه سلامالله عليه اين سيدالشهدای احد وقتی که به شهادت رسيد اين نانجيب مردمی که آمده بودند رحم به پيکر حضرت حمزه هم نکردند هند جگرخواهر مادر معاويه همسر ابوسفيان به وحشی که حضرت حمزه را هدف رفت گفت شکم حمزه را پاره کن مثله کرد حضرت حمزه را اين رودهها را کشيد بيرون مثل گردن بند دور گردن خودش افکند کبد حضرت حمزه را آمد بجود که اين کبد در دهان او مثل سنگ شد و نتوانست اين اهانت را به کبد سيدالشهدای احد بکند بينی حضرت حمزه دو گوش حضرت حمزه لبهای حضرت حمزه را بريد بر ريسمان کرد به گردن افکند اين داعشیهای ملعون که سر حججیها را بريدند سر نيزه کردند سردار اسکندری اينها در همه تاريخ بوده اين جانورهای عجيب و اين انسانهای پست که گاهی اوقت بشر اين قدر سقوط میکند که میشود بدترين مخلوق رو عالم: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذينَ لا يَعْقِلُون»[40] پيامبر وقتی از آن غار آمدند پايين اين مشرکين رفتند پيکر عمویشان حمزه را ديدند پيغمبر خيلی نگران و متأثر شد با اين پيکر قطعه قطعه شده مثله، شما جسد آقايي از دنيا رفته پيکرش را میبينی حالت بد میشود ما در دارالرحمه بوديم جسد يک متوفی را از داخل تابوت آوردند بيرون خواهر متوفی کفنی برادر را که ديد غش کرد چه گذشت بر زينب چه گذشت بر رسولالله پيغمبر وقتی اين صحنه را ديد خيلی رسولالله گريست گفتند يا رسولالله صفيه دارد میآيد خواهر حمزه پيغمبر فرمود جلوش را بگيريد بگوييد نيايد صفيه گفت من میخواهم برادرم را ببينم رسولالله آمدند فرمودند عمه جان وضعيت حمزه وضعيتی نيست که شما بخواهيد ببينيد، گفت اجازه بدهيد يک لحظه برادرم را ببينم خيلی اصرار کرد آقا فرمودند صبر کن عبای داشتند رو بدن حمزه پهن کردند حمزه قد رشيدی داشت، يک مقدار پاهایش بيرون ماند يک مقداری سبزهها و غلفهای صحری را هم رو پای حمزه ريختند گفتند فقط بيا يک نمايي از پيکر برادر تازه اجازه ندادند آن مثله شدن حمزه را اين خواهر ببيند عرض کنيم يا رسولالله جای شما کربلا خالی بود در احد جلو خواهری را گرفتيد فرموديد نمیتواند پيکر قطعه قطعه برادر و مثله شده را ببيند اما سختتر از پيکر حمزه سيدالشهدای احد سيدالشهدای کربلا بود، وقتی که زينب آمد کنار اين پيکر پيکری که عريان قطعه قطعه سر بر اين بدن قرار نگرفت صدا زد:
يوم علی صدر المصطفی، يوم علی وجه الثری
برادر يک روز رو سينه پيغمبر جای تو بود، امروز بر خاک تفتيده کربلا، سکينه آمد نزديک عمه: «هذا نعش من»[41]، اين پيکر پيکر چه کسی است؟ دختر امام حسين تشخيص نداد پيکر بابا را خدا جواب اين دختر را چه بدهد يک وقت صدا «هذا نعش ابيک الحسين»[42]
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد، آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
الا لعنة الله علی القوم الظالمين
و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظيم
اللهم تقبل منا و من اهل مجلسنا
اللهم عجل لويک الفرج و سهل له المخرج و اوسع له المنهج.
[1] نهج البلاغة (للصبحي صالح) 303.
[2] اسراء 79.
[3] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[4] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[5] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[6] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[7] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[8] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[9] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[10] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[11] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[12] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[13] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[14] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[15] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[16] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد ج2 ص595.
[17] المجتنى من الدعاء المجتبى النص ص40.
[18] مصباح الشريعة ص53.
[19] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[20] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[21] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[22] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[23] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[24] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال النص ص42.
[25] بحار الأنوار (ط - بيروت) ج59 ص267.
[26] الكافي (ط - الإسلامية) ج3 ص266.
[27] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد ج2 ص591.
[28] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد ج2 ص591.
[29] الكافي (ط - الإسلامية) ج2 ص482.
[30] الكافي (ط - الإسلامية) ج2 ص482.
[31] الكافي (ط - الإسلامية) ج2 ص482.
[32] من لا يحضره الفقيه ج4 ص18.
[33] تفسير نور الثقلين ج4 ص517.
[34] تفسير نور الثقلين ج4 ص517.
[35] الكافي (ط - الإسلامية) ج2 ص482.
[36] الكافي (ط - الإسلامية) ج2 ص482.
[37] الكافي (ط - الإسلامية) ج2 ص482.
[38] الكافي (ط - الإسلامية) ج2 ص482.
[39] مكارم الأخلاق ص253.
[40] انفال 22.
[41] معالی السبطین حائری ج2 ص50
[42] معالی السبطین حائری ج2 ص50