استاد حدائق روز دوشنبه 12 اردیبهشت ماه 1401 مصادف با سی امین روز از ماه مبارک رمضان در مسجدالرسول(ص) شیراز به بیان مبحث «شاخصه های حکومت مهدوی» پرداختند.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله الحکیم فی کتابه الکریم «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»[1]
الحمدالله رب العالمین که یک روز دیگرپای این سفرهی ضیافت هستیم این سعادتی است وتوفیقی است که در فضایی قرار داریم که نفسها تسبیح هست خوابها عبادت است و دعاها مستجاب است و اعمال مقبول است و یک آیهی قرآن ثواب یک ختم قرآن است و از این فرصت باقیمانده تا مغرب استفاده کنیم که سفره جمع میشود. بحث مبارک رمضان در محضر عزیزان توفیقی داده شد و مروری کنیم بر روایاتی که شاخصههای اصل ظهور را از پیامبر اکرم و ائمهی معصومین بیان شده است، موارد فراوانی ذکر شد از شاخصههای عصر ظهور و ایجاد امنیت وسیع و گسترده در کرهی زمین، عدالت و رفاه، آرامش و آسایش و توجه جدی به قرآن بالا رفتن سبک ایمان و معرفت یعنی هر چه که لازم است یک جامعهی موفق تحصیل کند در عصر ظهور اینها اتفاق میافتد، هم مردم مستعد هستند و متقاضی و هم در رأس ولی عصر به اذن الهی جامهی عمل میپوشد همهی این وعدهها را.
آیهای که امروز تلاوت شد آیهی 9 از سورهی مبارکهی صف یکی از آیات مهدوی در قرآن این آیه است قرآن میفرماید: «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»[2] خدا میفرماید پروردگار شما کسی است«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ»[3] پیامبر برای هدایت بشریت و برای اجراء فرامین الهی و حقانیت فرستاد، هدف از رسالت پیامبر هدایت بود یک وقتی در یکی از دانشگاههای شیراز در جمع دانشجویان بودیم یک دانشجویی سؤال کرد و گفت: پیغمبر پزشکی بلد بود؟ گفتم: اول پزشک روزگار رسول الله است این را ما از روی تعصب نمیگوییم با منطق و برهان میگوییم اقتصای انتخاب خدا برای مدیریت جوان بشری عالیترین شخص در همهی جهات بوده است، گفتم: برجستهترین پزشک عالم و برجستهترین کارشناس فنی در ساختمانسازی اصل آنجاست انتخاب خداست، این دانشجو گفت: چرا پیغمبری پزشکی نمیکرد. گفتم: حالا من یک مثالی برایت میزنم بفهمی. یک فردی سالیان دراز و متمادی تحصیلات دانشگاهی و مدارج عالیهی علمی رسیده است و آقای دکتر و پرفسور میگویند این آقای پرفسور خط زیبایی داشته باشد و نقاشی هنرمندانهای داشته باشد و عقلاء و اهل خرد از این آقای پرفسور انتظار دارند کلاس خوشنویسی تأسیس کند یا بیاید امسال خودش را تربیت کند! از این دکتر انتظار دارند که کلاس نقاشی تأسیس کند یا درمان مریض کند! پیامبر را خدا میفرماید: «و هو الذی أرسل رسوله بالهدی» اصلا کار خدا تربیت انسان است، کار رسول الله هدایتگری در جامعه است منویّات خدا را در روی زمین گسترش بدهد بله شما در تاریخ دارید گاهی اوقات سؤال میشد از پیغمبر فلانی مریض است و پیامبر میگفت: فلان چیز را مصرف کند خوب میشود، ما طبالرسول، امیرالمؤمنین، طب الصادق، طب الرضا داریم اینها عجیب است با گذر زمان امروز محور کار است، امروز در همان بیماریهایی ائمه نظر دارند امروز هم راه درمان همان است ولی قطعا آمدن اینها برای هدایت است عمدهی کار هدایت است. من اینجا نکتهای خدمت عزیزان عرض کنم و وارد بحث بشوم، زمانی که امیرالمؤمنین از طرف پیغمبر مأمور شدند اسلام در منطقهی یمن ابلاغ کنند، رسول الله یک ابلاغیهای به امیرالمؤمنین دستورالعملی را فرمودند و قسمتی از آن دستورالعمل این بود «یاعلی و ایمُ الله»[4] به خدا سوگند ببینید ما یک کارهای مهمی را زمین گذاشتیم و کارهای اصلی را رها کردیم و کارهای فرعی را چسبیدیم برداشتم هر آنچه بگذاشتنی است و بگذاشتهام هر آنچه برداشتنی است. «لیهدی الله علی یدیک رجلا»[5] اگر یک نفر توسط شما هدایت شد «خیر لک مما طلعت علیه الشمس و غربت»[6] از آنچه خورشید بر او میتابد و غروب میکند ثوابش بیشتر است. حاجآقا دست کسی را بگیری و در دست دین بگذاری شیراز که سهل است ایران سهل است، کرهی زمین هم از نظر ارزش با آن کار برابری نمیکند، برای مثال ده دقیقه وقت بگذار با این جوان حرف بزن میگوید من وقتش را ندارم، پدر جوانت از دست میرود نصیحتش کن، میگوید خودش میداند! دنبال چی هست! پول! وقتمان را در تکاثر اموال و بعد هم میگوییم کار خیر میکنیم، کدام کار خیر با تربیت انسان برابری میکند، در نظام خلقت هیچ کاری مطابق تربیت انسان نیست که خدا میفرماید ما انبیاء را برای همین فرستادیم، پیغمبر آمده است «أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى»[7] برای تربیت آمده است لذا من گاهی اوقات دوستان سؤال میکند کار خیر میخواهیم بکنیم کدام کار خیر بهتر است، میگویم: در مجموع همهی کارهای خیر هر کار خیری که سطح آگاهی و معرفت و بینش و علم طرف را بالا ببرد عالیترین کار خیر است، اسیر آزاد کردن، زندانی آزاد کردن بسیار کار خوبی است حالا اسیر این دوره نداریم، مردم از زندانی آزاد کردن به مراتب بالاتر زندانی اندیشهآزاد کردن است این را غافل هستیم، همین جوانهایی که از دستمان میروند، پول داریم ولی کار نمیکنیم، زبان داریم ولی حرف نمیزنیم، امکانات داریم دعوت نمیکنیم، من یک جریانی را از زبان امام باقر عرض کنم یک شخصی خدمت امام پنجم، ببینید هدایت و تربیت چه نقشی دارد از حضرت سؤال کرد «إنقاذ الاسیر مسلم من أیدی اهل الروم أفضل»[8] یک اسیر دست رومیهاست آزاد کنیم بهتر است و ثوابش بیشتر یا یک جوان مسلمانی که ناصبی روی اندیشهاش کار میکند همین جوانهایی که کنار ما هستند، این جوانی که از دستمان میرود و دشمن روی فکرش کار میکند نجات این بهتر است یا رفتن وقت گذاشتن اسیری را از دست دشمن و استکبار نجات دادن، من امروزی سؤال را طرح کنم یک کسی بیاید بگوید من امکانش را دارم و میتوانم فلسطین بروم یک اسیر دست اسرائیل را از حزب الله آزاد کنم و این باز پر ثوابتر است یا در شیراز خودمان و در محلهی خودمان و در خانوادهی خودمان جوانی دینش را از دست میدهد و هزینه کنند این جوان را نجات بدهند این سؤالی که از امام باقر پرسیدند، تراز اینها هستند امام باقر فرمود: من یک سؤالی از شما بپرسم و جوابت در جوابی که میدهی دریافت میکنی، امام فرمودند اگر کنار آب ایستادی یکدفعه میبینی یکی از شیعیان خوب ما در آب افتاده است و خفه میشود همزمان گنجشکی در آب افتاده است و او هم غرق میشد «عمن رأی رجلا من خیار المومنین یغرق و عصفورة تغرق»[9] هر دو درحال از بین رفتن هستند و نمیتوانی هر دو را نجات بدهی کدام را مقدم میدانی، گفت: آقا مشخص است خیار مسلمین انسان را نجات میدهیم و او مقدم است. «فبعدما سألت»[10] فاصلهی سؤالی که تو از من پرسیدی خیلی بیشتر از آن چیزی است که من از تو پرسیدم بعد حضرت توضیح دادند فرمودند: به داد آن جوانی برس که مسیرش مسیر جهنم است. آن کسی دست رومیها در زندان اسیر است تو اگر آزادش کنی در اسارت بمیرد شهید مرده است و به بهشت میرود، ولی این جوانی که در کوی و سرزمین توست اگر به دادش نرسیدی با این افکار آلوده از دنیا رفت جهنمی میشود، به داد کسی برس که جهنمی میشود.
چقدر زیباست از آن جوانهای مستضعف فکری خوش طینت در جامعه کم نیستند در همین دفتر مسجد قیامت شهادت خواهد داد، پدر و مادر و با یک جوان به دفتر ما آمد، دیدم تا پدر وارد شد به جوانش نفرین کرد خدا ریشهاش را بکند و خدا از زمین بردارش و نفرینهای پی در پی و پدر ایستاده بود و گوش میکرد و مادر هم نفرین میکرد، به پدر اشاره میکردم نفرین نکن، دعایش کن. این بچهی تو بدتر از ابیسفیان نیست، پیغمبر ابیسفیان را دعا به هدایت کرد، «اللهم اهد قومی و إنهم لا یعلمون»[11] این پیغمبر الگو است. گفت: آقا این جوان ما ناسزا به دین میگوید، ناسزا به امام زمان میگوید، نماز میخواند و گفت و گفت. گفتم: شما زن و شوهر بیرون بروید من با این جوان کار دارم. این جوان نشست و گفتم: آقا چه کسی را دوست داری گفت هیچ کس! گفتم: خودت را هم دوست نداری؟ گفت: برای خودم هم ارزش قائل نیستم، گفتم: خیلی ظالمی در حق خودت، تو پس انتظار نباید داشته باشی که اینطور به تو توهین میکند، چوب حراج به شخصیتمان نزنیم، قیمت شما امیرالؤمنین فرمودند: بهشت است. زیر نرخ خودت را خرج نکن! گفتم: تو برای خودت شخصیت قائل نیستی و پدرت هم تو را بیشخصیت و بیهویتی سر داده است، چرا توهین به مقدسات الهی و امام زمان میکنی؟ گفت: حاج آقا خدا شاهد است امام زمان را دوست میدارم. به پیغمبر اعتقاد دارم اما اینقدر این پدر و مادر در خانه من را سرزنش میکنند، روی اعصاب من میروند، اینقدر تیکه به من میاندازند، و من برای اینکه حال اینها را بگیرم توهین به مقدسات الهی میکنم، من هم خدا را باور دارم.
وایی به حال چنین پدر و مادری، ما متأسفانه به تربیت این جوانها نمیپردازیم. امام باقر به آن فرد فرمودند: آن جوانی که دست اهل روم زندان است اگر در زندان مرد شهید است و به بهشت میرود، برس به داد جوانی که در این سرزمین دشمن روی اندیشهاش کار میکند. ما گاهی اوقات یک کتاب به دست جوان دادیم؟ محبت کردیم و به راه نیامدند؟ وقت گذاشتیم و نتیجه نگرفتیم؟ لذا امام رضا فرمود: هیچ کس به ظاهرش قضاوت نکنید یک وقت میبینید ظاهر آلودهاس ولی باطنش پاک است، ظاهر آراسته است و باطن آشفتهاس، پیامبر برای هدایت آمده است یکی از اتفاقهای مبارک که در عصر ظهور اتفاق میافتد این هدایت گسترش پیدا میکند و همه سرخط میآیند و بامعرفت میشوند و مجری حق میشوند، خب در این آیهی شریفه خود هدایت به معنای روشن کردن و راه و روش را برای دیگران یا صلاح جامعه را دیدن در امور مادی و معنوی به وسیلهی گفتار یا عمل، این اسباب رشد است و آقای سعید بن جبیر در روایتی که از رسول خدا نقل میکند که این آیه مربوط به حضرت مهدی است که قرآن میفرماید «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ»[12] امام زمان وقتی میآید بر تمام ادیان میآید و دین را یکپارچه میکند و این بشارتی است که خدا در قرآن داده است، در حدیثی دیگری آقا امام صادق در تفسیر برهان میفرماید: به خدا تفسیر این آیهی شریفه هنوز تحقق نیافته است و نخواهد یافت تا اینکه قائم ما خروج کند، بعد حضرت فرمود: وقتی که صاحب الزمان قیام کرد و خروج کرد هدایت بشریت فرا میگیرد.
روایت دیگری از پیغمبر برایتان بگویم که چه اتفاقاتی مبارکی میافتد و واقعا از ته دل بگوییم خدایا توفیق درک ظهور حضرت را به ما بدهد، یک تصویرهایی از عصر ظهور پیامبر در این حدیث شریفی ابن عباس نقل میکند من تقدیم کنم. نسبت به همین آیهی شریفه «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»[13] رسول خدا فرمود «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»[14]، «قال لا یکون ذلک»[15]، ببینید این اتفاقات در عصر ظهور میافتد. «لا یبقی یهودی و لا نصرانی و لا صاحب مله إلا الاسلام»[16] تمام ادیان یکی میشوند، یهودیها، مسیحیها، زرتشتیها، سیکها و ... تمام صاحبان ادیان و فرق و مذاهب یکپارچه میشوند این از اتفاقات مبارکی است که یکپارچه میشود دنیا و شریعت واحد و ملت واحد به وجود میآید از نظر اعتقادی همه یک پارچه میشود، از نظر امنیتی ببینید مثالهایی که رسول الله میزند در هیچ کجای دنیا نیست اینها کار و حضور و وقوعش در عصر ظهور است. «حتی تأمن شاط و ذبح»[17] گوسفند و گرگ کنار هم زندگی میکنند چه تحولی اتفاق میافتد؟ «والبقره و الأسد»[18] گاو و شیر کنار یکدیگر هستند، دو حیوان متضاد درنده و اهلی راحت کنار هم زندگی میکنند و زیان نمیزنند، «والانسان و حیّة» انسان و مار، مار در کنار انسان است و نیش نمیزند. «حتی لا تقرض فأره جراباً»[19] حتی موش مشکی را نمیجود و آسیبی نمیزند یعنی بر طبیعت این هدایت شکل میگیرد نه انسانها! حتی بهائم و حتی حیوانات این سیل حضور ولی عصر و این تحول جهانی روی حیوانات هم اثر میگذارد. در ابعاد اقتصادی رسول الله میفرماید«حتی توضع الجزیة»[20] گرفتن جزیه و مالیات تمام میشود و در عصر ظهور نیست، از اهل کتاب جزیه نمیگیرند، «یکسر صلیب»[21] صلیبها شکسته میشود و دین یک میشود، یهودی و نصرانی کنار میرود و ملت اسلامی میشود «یقتل خنزیر»[22] دیگر کسی گوشت حرام نمیخورد، خوکخوری بساطش جمع میشود، حرامخوری برچیده میشود. «و هو قوله تعالی لیظهره علی الدین کله و لو کره مشرکون و ذلک یکون عند قیام القائم»[23] این اتفاق زمان ظهور امام زمان اتفاق میافتد، در همهی بخشها این امنیت را کجا دارید؟ در مخلوقات، دیروز من روایتش را خواندم باران طوری میبارد که زمینی بدون محصول شما نمیبینید، امنیتی میبینید یک پیرزنی جواهراتش را روی سرش بگیرد از عراق به شام برود کسی به او و مالش نمیکند، در همهی ابعاد میبینید جامعهی بشری میشود یک جامعهی ایدهال، من چند تا نکته در این آیهی شریفه عرض کنم و یک دو مطلب تکمیل عرائضم بیان کنم از این آیه استفاده میشود که پیامبر فرستادهی خداست، «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى»[24] اگر یک کسی پرسید از کجا میگویید که پیامبر فرستادهی خداست یکی از دهها آیاتی که میگوید که رسول الله نمایندهی خداست این آیه است، آیهی 9 سورهی مبارکهی صف است.
قرآن کتاب هدایت است خدا میفرماید: ما رسول الله را فرستادیم برای هدایت و اینکه«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ »[25] این مطالبی بر پیغمبر نازل میشود سبب هدایت بشریت است امروز مشکل جامعهی اسلامی این است که از قرآن فاصله گرفتند و به قرآن اگر عمل میشد وضع مسلمانها اینگونه نبود، نکتهی سوم هدایت و راهنمایی بشریت مسئولیتی است که خدا به پیغمبر محوّل کرده است. فرمودند رسول الله شما این مسئولیت را دارید که هدایت و راهنمایی کنید و اساس محور دین هم حق است، اصلا دین آمده است حقانیت را و حق را پابرجا کند، تمام نماز خواندن حق است، چون اداء تکلیف و شکرگذاری نسبت به خداست، انجام واجبات حق است و انجام ندهی باطل هستی، اگر کسی به وظیفهاش عمل کرد دارد به حق عمل میکند، در برابر پروردگار وعدهی خداست که در آینده حاکمیت اسلام خواهید بود «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»[26] که عرض کردم این آیه بشارت تشکیل حکومت جهانی امام عصر است و این نوید را خداوند به بشریت میدهد.
یک مطلب دیگری را من اینجا اضافه کنم چند چیز به عنوان عوامل پیروزی اسلام است اینها سبب شده است که اسلام رو به رشد است و داعش ملعون یک تصویری خشن که این هم دستپروردههای استکبار است که نشان میدهد که اصلا اسلام اینها را تأیید نمیکند و سیرهی رسول الله و اولیاء این نبود. شما امروز و روز به روز بر عدد مسلمانها در دنیا افزوده میشود و رفتار و کردار مسلمانهای وظیفهشناس سبب جذب دیگران به سمت اسلام میشود، اینکه امام صادق فرمود: سعی کنید با رفتارتان از ما دفاع کنید «کونوا ل الناس بالغیر السنتکم» کار خوب را از شما ببینند و یاد بگیرند، رفتار سبب تشویق میشود و امروز هر مسلمانی که خوب عمل میکند و خوب رفتار میکند این سبب تشویق دیگران به اسلام میشود یکی از آقایانی که در لندن بود و ایشان سالها با خانوادش آنجا زندگی میکردند و در یکی از آژانسهای لندن کار میکرد، یک نوار و سی دی به دستش رسید و به ما تماس گرفت و دوسه تا سؤال داشت، یک سخنرانی مسیر زندگی این جوان را عوض کرد بعد تلفن زنگ زد، مسائل خمس و دینیام را بگویید من یک کاستیهایی در زندگیام داشتم و کوتاهیهایی داشتم و مثال هم زد من در یکی از آژانسهای معروف لندن کار میکنم این آژانس بیشتر زنگ خورش از ساعت 12 شب به بعد است، اینهایی هم که آن ساعت آنها را ببریم و عمدتاً مست هستند و حواسشان نیست، کرایهای که معمول است ده پوند است حالا هر مسیری که باشد و اینها مست هستند یک ده پوند اول میدهند و موقع پیاده شدن ده پوند دیگر میدهند ما از این پولهای اضافه زیاد گرفتیم حالا به خودم آمدم چه کنم؟ گفتم: اگر اینها را میشناسی برگردان، اسلام تعارف ندارد، ذرةالمثقالها حساب است، مال مردم مثل مال غارتی بخوری و بعد هم خدا بگوید شتر دیدی ندیدی، این ظلم است، گفت: من نمیدانم اینها مال یک کابارهی معروف لندن است که 12 شب به بعد زنگخور هستند و مشتریهایشان متفاوت است، گفتم: برآورد غیبت کن و محاسبه کن و به آن نسبتی که میدانی بدهکاری باید به عنوان ردّ مظالم از طرف صاحبانش صدقه بدهی.
مدتی بعد زنگ زد آقا من میخواهم حساب خمسیام را بکنم و ماه رمضان هفت سال قبل این اقا شیراز آمد و حساب خمسیاش را کرد و رفت یک رانندهی آژانس بعد جریانی گفت: حاج آقا من در لندن در یک واحد آپارتمانی 80 یا 90 در حد خودم از زمانی که برگشتم آمدم سرخط شبهای جمعه یه ده نفر از این مسلمانها و ایرانیها در خانهی خودم دعوت میکنم و دور هم یک دعای کمیل میخوانیم، یک پذیرایی مختصر هم میکنیم حالا شام و اینها هم نیست یک پذیرایی مختصر و یک یا دو روایت از امامی و پیغمبری برای اینها میگویم این کار را چند تای ما برای یک خانوادهی خودمان انجام میدهیم، بابا مهمان پیشکش! آیا حدیث برای بچههای خودمان میگوییم، درخانهی خودمان پیغمبر فرمود: «تحدثون کلامنا»[27] این کار شروع کرد و گفت: آثارش را دیدم، خدا به بعضی امکانات ماشاءالله داده ولی متأسفانه توفیق نیست، امام عصر اول چیزی که از خدا در آن دعا میخواهد خدا به ما توفیق طاعت بده، مقام و سواد، ثروت نمیآورد بلکه توفیق را باید از خدا استدعا کرد اگر اینها را داریم بتوانیم خدمت کنیم و حلقهی وصل بشویم بین کسی و خدا.
عوامل پیروزی اسلام
1ـ اراده و امداد الهی: عزیزان ارادهی خدا پشت اسلام است و خدا اراده کرده است از این دین دفاع کند، در سورهی صف داریم «یریدون لیدفع نور الله و عفواههم» دشمن با تبلیغات میخواهد نور خدا را خاموش کند. «و یعب الله یتمّ ..» ولی خدا اراده کرده است دین را حفظ کند، از وجوه برتری اسلام این هم توجه داشته باشید این 5 مطلبی که میگویم 5 تا نکتهی کلیدی است که چرا اسلام رو به رشد است به خاطر این 5 دلیل.
2ـ رهبری معصوم و لایقی چون خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله، 3ـ نیاز جدی جامعه به هدایت اصلا این ضرورت جامعه است تمام این چیزهایی که پیغمبر فرموده است و آیات شریفه که نازل شده است اینها دردجامعه است و نیاز مردم است و حالا مردم فاصله گرفتند، امام رضا فرمود: آفرین بر جمعیتی که معارف کلام ما اهلالبیت به مردم میگویند. بعد حضرت فرمود: مردم اگر زیبایی سخن ما را بفهمند از ما تبعیت میکنند، نماز امروز ضرورت جامعه است بعضیها از این ضرورت فاصله گرفتند و دور شدند، حجاب ضرورت جامعه است اینها توجه ندارند، واجبات دیگر و ترک محرمات همهی اینها نسخههایی است که خدا برای بشر چیده است اگر عمل کنیم دنیای موفقی خواهیم داشت و چندین بار عرض کردم ما هر چه آسیب میبینیم از بیدینی است و هر چه زیان میبینیم خداگریزی است در هر زمینهای در سیاست، اقتصاد، خانواده، اجتماعمان هر جا که کمبود داشتیم و هر جا بیانصافی است مساوی با بیدینی است، این هم نکتهی دیگر که بالاخره نیاز طبیعی جامعه را اسلام عرضه میکند اینها درد جامعه است یک آقایی از دکترهای همین شهر یک سمیناری در کانادا بود جمع پزشکان بود به من چنددقیقه وقت دادند رفتم یک حدیث از امام صادق خواندم گفت: 5 دقیقه تمام جمعیت ایستاده بودند کف میزدند و تشویق میکردند، گاهی اوقات ما غافل هستیم
آب در کوزه ما تشنهلبان میگردیم، یار در خانه و گرد جهان میگردیم.
این مسجد نصیرالملک را میبینید تا حالا متأسفانه گاهی اوقات خبرهای تلخی هم میآید در خانهی خدا گاهی اوقات زنها با یک پوشش نامناسب، بابا خانم این را باید در خانهی خودت رعایت کنی با این وضع نه در خانه خدا! متأسفانه هم بخشی از ماها بیتفاوت شدیم میبینیم و میگذریم، محرم 4 سال قبل دو روز به اول محرم مانده بود صدا و سیما در همین مسجد نصیر الملک برنامهی ضبط داشتند، برنامههای 7 یا 9 دقیقهای برای محرم ضبط میکردند، ما رفته بودیم برای ضبط برنامهها، بین ضبط برنامهها یک دفعه آن آقایی که مسئول تهیه و تولید برنامه بود گفت: اقای حدائق 30 تا از این توریستهای اسپانیایی در حیاط مسجد هستند اینها اصرار دارند یک فرصتی بهشان بدهیم از این شبستان دیدن کنند و عکسی بگیرند و بروند به اینها گفتیم فردا بیایند ولی اینها فردا از شیراز میروند و فرصت ندارند اگر میشود برنامهتان یک خورده متوقف کنید و اینها یک بازدید در شبستان داشته باشند و برگردند. گفتم: اشکالی ندارد. آمدند داخل از پیرمرد 85 ساله تا مثلا جوان 25 ساله زن و مرد و از همه جا عکس میگرفتند و مترجم از کاشیکاری تعریف میکرد بابا میراث را تعریف کنید «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»[28] هدایت را تعریف کنید نه آجر و سنگ، آن نگاهی که پشت این بوده است آدم ساز است و دیدم این مترجم کاشی و ستون را فقط نشان میداد سراغ مترجم رفتم و گفت: آقا یک 5 دقیقهای میخواهم برای اینها حرف بزنم حضرت عباسی حرفهای من را درست ترجمه میکنی؟ گفت: بله، عزیزان از فرصتها استفاده کنید و از اسپانیا مفت با خرج خودش آمده است از یک طلبه استفاده کن و تو متدین حرف بزن، اسپانیا رفتن پیشکش! پامنبری از اسپانیا به شیراز کشاندند، من هر گاه توریست دیدم در شاهچراغ، مسجد نصیر الملک، در حرم احمد بن موسی جمعشان کردم و برایشان یک منبری رفتم به فراخور فکرشان و درکشان، اینها جمع شدند و به آن مترجم گفتم: از طرف ما به اینها سلام کن پیغمبر فرمودند: با کسی میخواهید حرف بزنید اول سلام کنید ما مسلمان هستیم، اگر کسی شروع به سخن کرد سلام نکرد جوابش را ندهید باید ادب در سخن داشته باشیم، گفت: این آقا سلام میکند و آنها دستها به سینه گذاشتند و سلام کردند و گفتم: از طرف من به اینها خیر مقدم بگو که به شیراز خوش آمدند.
روایت داریم خوشاخلاقترین انسان روی زمین امروز امام زمان است، شیعه خوش اخلاق باش! علی فرمودند: مؤمن شادی در چهرهاش است و اندوه در دلش است ما برعکس هستیم اندوهمان را مردم تقسیم میکنیم و شادیها برای خودمان نگه میداریم. مثلا نپرس داریم میمیریم، کلیهام سنگ آورده بابا بیانصاف کبد و قلبت که مثل ساعت کار میکندناشکر مگر همهی بدنت مریض است؟! چرا پری لیوان را نمیبینی؟
تا سلام کردم دیدم اینها چهرهها باز شد و اظهار محبت کردند، گفتم: این دوربینهای صدا و سیماست ما برای مردم استانمان برنامه ضبط میکردیم و صحبت میکردیم من یکی از صحبتهایی که برای مردم استانم انجام دادم به شما بگویم. من یک جمله بگویم که درد بگیریم باید جلو امام رضا سر پایین بیندازیم چیزی که من از اینها دیدم و در خیلی از مجالس ندیدم، به اینها گفتم: یکی از برنامهها میخواهم برایتان بگویم یکی از شخصیتهای دینی و مذهبی و الگوهای ما علی بن موسی الرضا است من برای مردم این جمله را گفتم و مترجم هم هی ترجمه میکرد که از امام رضا سؤال شد که خوبهای جامعه چه کسانی هستند؟ آدم خوب اصلا کیست؟ خیار عباد کیست؟ حضرت 5 ویژگی را نام برد: «الذین إذا أحسنوا إستبشروا»[29] آدم خوب کسی است که وقتی کار خوبی میکند خوشحال است مگر میشود آدم ناراحت باشد؟ بله فراوان است مثلا بعضیها میگویند بشکند این دست که نمک ندارد این آدم خوبی نیست. مردم زمانی که از انجام کار خوبت پشیمان شدی بدان مشکل داری؟ کار خوب نباید پشیمانت کند؟! مردم قدر میدانند یا نمیدانند در هر دو صورت خدا قدرشناس است برای خدا کارکردی ضرر نکردی.
ما شروع کردیم اوصاف خوبان را گفتن به این ماه عزیز قسم دیدم یک عده دست به قلم شدن و یک تعدادی دفتر و خودکار نداشتن گوشیهای همراهشان را روشن کردن و فیلم گرفتند، ما این 5 ویژگی خوبان از نگاه امام رضا برای اینها گفتیم خوبان کسانی هستند وقتی خطا میکنند عذرخواهی میکنند قُد و یکدنده نیستند، طرف مدیر کل است اگر سر آبدارچیاش فریاد کشید عذرخواهی میکند پدر است اگر تند رفت باید معذرتخواهی کند، وقتی به آنها محبتی میکنند سپاسگذاری میکنند طلبکاران نیستند، «و إذا ابتلو صبروا»[30] در سختیها و دشواریها صبور هستند «إذا غضبوا عفوا»[31] . این 5 ویژگی را گفتیم و اینها یادداشتبرداری کردند و صحبتمان که تمام شد دیدم پیرمردی که از همه پیرتر بود جلو آمد و گفت: من 85 سالمه و جنگ جهانی را یادم هست در اسپانیا، جنگ جهانی دوم خاطرم هست بعد این جمله را گفت: ما اگر از آمدنمان به ایران و سفرمان به شیراز هیچ چیزی برایمان نباشد جز این سخنی که از یک شخصیت برجستهی اسلامی شما امروز به ما ارمغان دادید بهترین توشهی سفر ما بود من میدانم از چه چیزی سوختم این حدیث را بارها برای شیعیان امام رضا گفتم و شنیدند و برنخاستند ولی 30 توریست اسپانیایی نوشتند و بردند، بعد میگوییم جلو پیشرفت میکنند خب معلوم است مینویسند و عمل میکنند ولی ما میشنویم و یادمان میرود مثلا از طرف بپرسند آقای حدائق چی گفت؟ حرفهای خوبی میزد ولی یادمان نیست. یک نصیحت از مرحوم والد برایتان بگویم ایشان میگفت: امیرالمؤمنین فرمودند: «ما کتبت غروا ما حفظت فرد» مردم هر چه نوشتید میماند و هر چه حفظ کردید فراموش میشود حافظهی شما سمت پیری میرود و ذهن هم مثل کامپیوتر است و جایی میرسد اسم خودش را هم فراموش میکند، این نوشتنها چه برکاتی دارد؟ سالها بعد که از دنیا میرود این را دیگران میخوانند شعر و دو تا روایت نوشتی و یکی بخواند رویش اثر بگذارد دنیا و آخرت برایت ارزش دارد. من نگرانیام از این بود که امام رضا حرف شما را خیلی جاهها زدیم و این اهتمام وتوجه که این اسپانیاییها مرد و زن دارند ماها نداریم، بعد اینها گفتن ما میخواهیم یک عکس یادگاری با شما بگیریم.
ببینید عزیزان بیان اسلام و مطالب اسلام نیاز جامعه است و وقتی بیان شود هر جا حتی با این خارجیها خدا شاهد است دو تا روایت به جا میگویی چنان اینها تحت تأثیر قرار میگیرند ببینید خارجی تحت تأثیر قرار میگیرد جوان شیعهاش تحت تأثیر قرار نمی گیرد؟. ما وقت گذاشتیم؟ کار کردیم؟ هزینه کردیم نتیجه نگرفتیم لذا نیاز طبیعی جامعه به هدایت است اصلا در سرشت انسانها هدایت است و نکتهی دیگر اسلام حقانیت با او همراه است داشتن حقانیت. قرآن میفرماید: «دین الحق» دین حق است.
نکته پایانی جامع و کامل بودن مکتب اسلام است شما امروز این قرآن، کتابی جامع است، پیغمبر در حجة الوداع در غدیر قبل از اینکه امیرالمؤمنین را معرفی کنند مسلمانها من ریز و درشت و خرد و کلان و کلی نیازهای جامعهی اسلامی را گفتم حتی آداب دستشویی رفتن را برای شما گفتم، به ما آموختند با پای چپ وارد دستشویی بشویم و با پای راست خارج بشویم. با پای راست وارد مسجد شو و با پای چپ از مسجد خارج شو، علم امروز ثابت کرده است که بشر در حرکت اگر سکته کرد به او سمتی میافتد که پای راست اوست اگر پای راستش جلو است سکته کرد به صورت میافتد زمین و اگر پای راست عقب است سکته کرد از عقب میافتد. اسلام میگوید مسجد میآیی پای راست به مسجد بیا که اگر همان لحظه اجلت برسد در مسجد بروی، دستشویی با پای چپ برو که اگر همان لحظه اجل رسید خارج از دستشویی بیفتی.
کو تا این ظرائف را علم پی ببرد، کتاب اولین دانشگاه و آخرین پیامبر مطالعه بفرمایید خیلی از احکامهای اسلامی و آداب دینی را علم امروز بهش پی برده و متوجه شده است.
خدا رحمت کند همهی رفتگان و شادی روح همهی آنها صلواتی ختم بفرمایید من پایان عرائضم دو روایت باز ذیل هم این آیهی شریفهی 9 سورهی مبارکهی صف اینها تحولات جهانی در عصر ظهور است، وجود مقدس رسول الله فرمود «لایبقی علی ظهر الارض بیت مدر و لا وبر»[32] روی زمین خانهای باقی نمیماند چه خانههای سنگی و گلی، چه خانههای پشمی و مویی یعنی خیمههایی که با کرک و پشم و مو هست یعنی هیچ مسکنی روی کرهی زمین نخواهد بود «الا أدخل الله کلمة الاسلام»[33] کلمهی اسلام در تمام منازل روی کرهی زمین گسترش پیدا کند یعنی هدایت فراگیر میشود. قطعا وقتی هدایت فراگیر شد دیگر شما ظلمی نمیبینید، گرانفروشی نیست، احتکار نیست. یک روایت هم از وجود مقدس آقا امام باقر که فرمود «عند خروج المهدی»[34] هنگامی که مهدی خروج میکند «ولایبقی أحد إلا أقرّ بمحمد»[35] روی کرهی زمین دیگر کسی نمیماند مگر اینکه اقرار به رسالت پیغمبر دارد. امیدواریم که انشاءالله خداوند توفیق درک آن دولت کریمهای واقعا زندگی در آن دولت زندگی است. ببینید متدینین ثروتمند خوب ما اینها متأثر هستند و ناراحت هستند و مشکلات اقتصادی را که میبینند رنج میبینند. امام علی فرمودند: انسانهای باتقوا قلب اندوهگین دارند یعنی خودش مشکل ندارد مشکلات اقتصادی دیگران رنجش میدهد، من از بینوایی دینم رنگ زرد، غم بینوایان رو هم زرد کرد. اینها قلبی اندوهگین دارند ولی در عصر ظهور اینطور نیست، دیگر این مشکلات اقتصادی و اخلاقی، امنیتی و همهی اینها ریشهکن میشود.
روز پایان ماه مبارک رمضان رسیده است و روز سیام است، گفتم: جوانی به من تماس گرفته است و تصادف کرده است و باز از این فرصت رمضان استفاده کنید چون صدقه و کمک با ماههای دیگر فرق میکند یعنی فردا کمک کنی مثل امروز نیست، پیغمبر فرمود: در رمضان دستگیری کنید.
بندهی خدای مطمئنی زنگ زد که فلانی از جوانهای متدین تصادف کرده است و 25 میلیون میخواهند از او دیه بگیرد و اول زندگیاش است و باید به زندان برود. بعضی عزیزان ما در مجلس هستند کمکی کردند و این کمکها در حد 10 میلیون جمع شد و مصیبتنامهی ایشان 25 میلیون است و ما وظیفهای داریم که بگوییم و اشارهای کنم که بالاخره شکرانهی این که گرفتار و مشکل ندارید دستگیری از گرفتاران جامعه داشته باشید.
روز پایانی ماه مبارک رمضان خدا رحمت کند آقای حاج محمد آقا سیفی را یک چند بیت شعر از اشعار ایشان را بخوانیم و یاد کنیم از این شاعر دلسوختهی اهل بیت
رمضان ای ماه خدا رفتی
سایه بودی از سر ما رفتی
به کجا رفتی به کجا رفتی
رمضان مه تو به خداحافظ
رمضان مه تو به خداحافظ
من بیمایه به تو دل بستم
که بگیری ای رمضان دستم
آقا زین العابدین میفرماید: وقتی ماه رمضان تمام میشود قلبهای بندگان خوب خدا اندوهگین میشود. این سفرهی ضیافت کم کم جمع میشود.
چه مبارک بود سحرت ای ماه
سحر زیبا اثرت ای ماه
[1]. سوره توبه، آیه33
[2].سوره صف، آیه9
[3].سوره صف، آیه9
[4] الکافی ج5 ص28
[5] الکافی ج5 ص28
[6] الکافی ج5 ص28
[7] توبه آیه33
[8] بحارالانوار ج2 ص10
[9] بحارالانوار ج2 ص10
[10] بحارالانوار ج2 ص10
[11] عيون الاثر في فنون المغازي والشمائل والسير، ج 2، ص 434
[12] توبه آیه33
[13]. سوره توبه، آیه33
[14]. سوره توبه، آیه33
[15] بحارالانوار ج51 ص61
[16] بحارالانوار ج51 ص61
[17] بحارالانوار ج51 ص61
[18] بحارالانوار ج51 ص61
[19] بحارالانوار ج51 ص61
[20] بحارالانوار ج51 ص61
[21] بحارالانوار ج51 ص61
[22] بحارالانوار ج51 ص61
[23] بحارالانوار ج51 ص61
[24]. سوره توبه، آیه33
[25]. سوره صف، آیه9
[26]. سوره صف، آیه9
[27] قرب الاسناد ج1 ص36
[28]. سوره صف، آیه9
[29] الکافی ج2 ص240
[30] الکافی ج2 ص240
[31] الکافی ج2 ص240
[32] مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج5 ص137
[33] مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج5 ص137
[34] مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج5 ص137
[35] مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج5 ص137