بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و ادب و احترام محضر شما عزیزان بیننده و شنوندهی برنامهی چهارده معصوم، و خدا رحمت کند بانیِ این اساس و این مجلس را، فقید سعید، شادروان مرحوم حاج ابراهیم یقطین و اهل بیت مکرمهی ایشان و آقازادهی مرحوم ایشان، آقای حاج آقا مسعود یقطین و صبیهی محترمه و تمامی درگذشتگانِ از این فامیل محترم.
در هفتمین جلسه هستیم. پایِ سفرهی خوانِ ارزشمندِ هفتمین معصوم و پنجمین امام قرار داریم. سخنی را از فرمایشات گهربار امام باقر علیهالسلام محضر عزیزان تقدیم میکنم.
امام میفرماید: « ثَلاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لِأحَدٍ فِيهِنَّ رُخْصَةً»
سه چیز است که خداوند در اینها رخصی قائل نشده. توضیحی را من مقدمتاً عرض کنم؛ احکامِ اسلام، نوعاً آمیخته با رخصت و ارفاق است. شخص اگر سلامتی و توانایی دارد میگویند روزه برود و اگر بیمار است میگویند بگذار زمانی که سلامتی را به دست آوری، قضا کن روزه را. اگر این سلامتی، دیگر نیامد و این بیماری، مستمر بود، مدّ طعام بپرداز. اگر تواناییِ پرداختِ مدّ طعام را ندارد، میگویند استغفار کن و همین را خدا قبول میکند.
در بقیهی امور دینی هم همین طور است. حج را کسی که استطاعت دارد باید برود و آن کسی که توانایی جسمی و توانایی مالی ندارد و راه برای او باز نیست، برای او حج واجب نیست.
نماز، اگر کسی میتواند، ایستاده بخواند و اگر ایستاده نمیتواند، نشسته. و اگر نمیتواند نشسته، خوابیده نماز بخواند.
آب اگر برای انسان ضرر ندارد انسان باید وضو بگیرد و غسل کند، ولی اگر آب برای بدنِ او ضرر دارد با تیمّم عبادت خود را انجام بدهم.
و بقیهی واجبات هم به همین نحو. زکات، اگر اموالمان به حدنصاب رسید. خمس، اگر مازاد بر معونهی سالِ ما چیزی بود، اینها باید محاسبه بشود و پرداخت بشود. اما در بین همهی مسائل اسلامی، در سه جا امام باقر میفرماید خدا رخصت قرار نداده، یعنی عذر نمیپذیرد. یعنی اینجا باید انجام بدهد.
یکی از آن سه موردی که امام میفرماید خدا رخصتی قائل نشده، «اَداءُ الاَمانَةِ اِلَى الْبَرِّ وَالْفاجِرِ» در امانتداری است. نسبت به بحثِ امانتداری، خدا عذرِ کسی را نمیپذیرد. اگر امانتی از کسی نزدِ شماست، باید امانت را به صاحبِ امانت برگرداند ولو صاحب امانت، کافر باشد؛ ولو صاحب امانت، بیدین باشد. ما نمیتوانیم امانتِ کسی را به او برنگردانیم به اسمِ اینکه او نماز نمیخواند یا به اسم اینکه دین ندارد و به اسم اینکه گناه میکند. ما وظیفه داریم امانت را به صاحب امانت برگردانیم.
در یک سخنی، آقا زینالعابدین میفرماید اگر قاتلِ پدرم یعنی شمر، « لو أنّ قاتل أبي الحسين بن علي (علیه السّلام) ائتمنني على السّيف الّذی قتلَه به لأدّیتُه إليه» (وسائل الشیعة 19: 72، کتاب الودیعة، ابواب احکام الودیعة، باب 2، حدیث 2) به من اعتماد کند و شمشیری را که با آن شمشیر، پدرم را به شهادت رساند، به رسمِ امانت به نزدِ من بسپارد و من از او قبول کنم این امانت را، در امانتِ او خیانت نمیکنم و به او برمیگردانم. این، امانتداری است که خدا عذر نمیپذیرد.
حالا عزیزان، امانتها دو دسته است: امانتهای مادی، امانتهای معنوی. امانتهای معنوی: وجودِ ما، چشمِ ما، دستِ ما، پایِ ما، گوشِ ما، عمرِ ما، دقیقه به دقیقهی زندگیِ ما، فرزندان ما، قرآن، اسلام، نظامِ اسلامی، همهی اینها امانت است. ما روایت داریم قرآن امانت است. امانتِ معنوی است.
امانتهای مادی: همین اموالی هستند که در اختیارِ ماست. گاهی اوقات بنده یک جایی مسئولیتی دارم و امکاناتی در اختیارِ من قرار میدهند و یک فرصتهای مالیای دستِ من است و بیتالمال در دست من است، اینها امانتهای مالی است. چه در امانتهای مالی و چه در امانتهای معنوی، خدا عذر کسی را نمی پذیرد که تخلفِ در بالأخره گریزِ از امانتداری بکند.
دوم، حضرت میفرماید: « وَالْوَفاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَالْفاجِرِ» جای دوّمی که خدا عذر نمیپذیرد، در وفای به عهد است. ما وقتی که قولی میدهیم و عهدی میبندیم و مسئولیتی میپذیریم؛ البته مسئولیت و قولی مشروع و خداپسندانه، خلافِ وعدهی خود و قولِ خود عمل نکنیم. خداوند وفاء به عهد را چه نسبت به انسان نیکوکار و چه نسبت به انسانِ گنهکار، نمیپذیرد. ما نمیتوانیم بگوییم چون این طرفی که به او قول دادیم، یک آدمِ فاجر و گنهکاری است، ما به تعهدمان عمل نمیکنیم. این، خلافِ اخلاقِ اسلامی است.
در زمانِ رسول خدا دارد که شخصی به نام ثعلبه، دامدار بود. در عصر جاهلیت. این آقا وقتی میشنید که خانوادهای، خدا به ایشان دختر داده و اینها به خاطر فقر میخواهند دخترِ خودشان را زنده به گور کنند، خودش را میرساند به پدرِ دختر و چون وضعیت مالیِ خوبی داشت و از دامداران و ثروتمندانِ عرب بود، وضعیتِ پدرِ دختر را که میدید، به تناسبِ وضعیتِ پدر، شتری به آن خانواده میداد و میگفت از عواید این شتر، کمک کنید به ادارهی زندگیِ این دختر و او را زنده زنده دفن نکنید. حالا به بعضیها سه شتر میداد اگر ضعیف بودند. بعضیها دو شتر اگر متوسط بودند. و حتی پدرهایی که از نظرِ مالی توانایی بالایی داشتند، یک شتر به آنها میداد.
پیامبر، اسلام را عرضه کردند و اسلام آشکار شد. این آقای ثعلبه مسلمان شد و به پیغمبر عرض کرد: من در عصر جاهلیت، سیصد و شصت شتر دادم تا جلوگیری کنم از زنده به گور شدن دخترها. سؤالم این است که: به بعضی از خانوادهها قولِ سه شتر دادم ولی دو شتر دادم و یکی مانده. و به بعضی از خانوادهها هم قول دو شتر دادهام و یکی دادهام و یکی مانده. آیا الآن که مسلمان شدهام باید به آن تعهدم عمل کنم یا دیگر نمیخواهد؟ حال اینکه ایشان یک تعهد اخلاقی کرده بود و در قبال آن هم چیزی نگرفته بود. شتر داده بود که پدرِ این دختر، با استفاده از این شتر و منافع آن، زندگیِ دخترش را اداره کند. پیغمبر فرمودند: آقای ثعلبه، خدا دوست ندارد کسی که قولی میدهد، خلافِ وعدهاش عمل کند. برو باقیماندهی شترها را هم بپرداز.
نکتهی سوم، امام باقر میفرماید: « وَبِرُّ الْوالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كانا اَوْ فاجِرَيْنِ» (الخصال/ ج 1/ ص 128) احسانِ به پدر و مادر، چه اینها نیکوکار و چه اینها گنهکار، خدا عذر نمی پذیرد. کسی نمیتواند بگوید پدرِ من یک انسانِ فاجری است و یک انسانِ گنهکاری است و من به او احسان نمیکنم و به او نیکویی نمیکنم. جوانی آمد خدمت امام صادق علیهالسلام و عرض کرد: پدر و مادرم کافرند، میتوانم قیدِ اینها را بزنم؟ امام فرمودند: پدر و مادرِ تو کافرند، تو که مسلمانی! ارتباطت را قطع نکن. تا جایی با اینها باش که تو را دعوت به بیگانگی با خدا نکنند. اطاعتِ حرف اینها را بنما تا جایی که به گناه تو را نکشانند. بله، اگر جایی پدر و مادرِ شما، از شما کاری را خواستند که خدا نمیپسندد، با احترام، خواستهی آنها را عمل نکن. اما اینکه پدر کافر است و مادر کافر است و من ترک ارتباط کنم و قطع رحم کنم، این را خدا نمیپسندد.
در پایان، آقا امام صادق علیهالسلام به ابی ولادِ خیاط فرمودند: آقای ابی ولاد، از حقوق پدران برا فرزندان این است که در راه رفتن، بر پشتِ سرِ اینها حرکت کنید. خیره خیره به چشمانِ اینها نگاه نکنید. صدایِ خود را بالاتر از صدای پدر و مادر نبرید. اگر پدر و مادرتان از شما چیزی تقاضا کردند که خودشان تواناییِ انجام آن را دارند، نگویید خودتان دارید و خودتان میتوانید، چرا خودتان نمیکنید و ... بلکه خواستهی آنها را عملی کنید؛ حتی امام صادق فرمودند اگر پدر و مادر تو را کتک میزنند، زیرِ ضرباتِ کتک پدر و مادر، آنها را دعا کن.
انشاءالله که بتوانیم به این حدیثِ نورانی که از امام پنجم اشاره شد که در این سه مورد حساس: 1- امانتداری، 2- وفای به عهد و 3- اکرام به پدر و مادر، ان شاءالله به شایستگی عمل کنیم و کوتاهی و نافرمانی از ما مشاهده نشود.
توفیقات همهی عزیزان را از خداوند مهربان خواستارم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.