بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و ادب و احترام محضر تمامیِ عزیزانی که برنامهی چهارده معصوم را که به یادِ فقیدِ سعید خلداشیان، مرحومِ مغفور آقای حاج ابراهیم یقطین و درگذشتگانِ از این بیت منعقد است مشاهده میفرمایید، در پنجمین روز و پنجمین جلسه از جلسات چهارده معصوم به پاسِ احترام به محضر پنجمین معصوم و سومین امام، حضرت سیدالشهداء اباعبدالله الحسین، امروز پایِ سفرهی خوانِ گستردهی حضرت اباعبدالله الحسین هستیم.
در سخنی، آقا سیدالشهداء، یک طبقهبندی مینماید عبادتِ انسانهای عابد را. آنهایی که خدا را میپرستند و درِ خانه ی خدا حضور پیدا میکنند و بندگیِ الهی را سرمشقِ خود قرار دادهاند، امام اینها را سه طبقه میکنند و سه دسته میکنند. انشاءالله ما در آن طبقهی پایانی و سوم قرار داشته باشیم.
حضرت میفرماید بخشی از انسانها و مردم، خدا را میپرستند: «إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ» اینها از روی رغبت، به دنبالِ گرفتن یک امتیاز، یک پاداش، یک ثواب و یک جایزهای هستند. دنبالِ رسیدن به یک منافعی از پروردگار مهربان هستند. حضرت میفرماید: « فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ» این عبادت، مثلِ کار تجارت است. همانطوری که در عرصهی اقتصادی، تجار محترم و سرمایهگذاران و کسانی که در مسیر کسب تجارت زحمت میکشند، اینها قطعاً در این دادوستدها و در این خرید و فروشها دنبال یک منفعتی هستند و این هم معمول است. بالأخره سرمایهای دارد و روی این سرمایه دارد کار میکند و میخواهد ارزش افزوده پیدا کند و قطعاً از این داد و ستدها و خرید و فروشها و ساخت و سازها، به دنبال رسیدنِ به یک منفعتی هستند. این سلک و خوی تجارت است. که در تجارت، انسانها منافعی را دنبال میکنند. کارِ خلاف امری هم نیست و قاعده هم همین است. اما حضرت تشبیه میفرمایند بعضی از عبادتهای مردم را به روش و منشِ تجارت. که اینها دنبال یک منفعتهایی برای خودشان هستند. حقیقتاً در این عبادت، خدا را هدف نرفتهاند و خدا را، توجهِ کامل ندارند. بگویند ما نماز میخوانیم که ان شاءالله پاداش آن را ببینیم و صدقه میدهیم که به اضعاف مضاعفه به ما بدهند، حج میرویم که دیگر رویِ فقر را نبینیم. زیارت میرویم که ائمه به ما محبت کنند و به دادِ ما برسند. در هر کاری. صلهی رحم میکنیم که طول عمر پیدا کنیم. اینها یک سری منافعی را تعقیب میکنند که این منافع، به خودشان برمیگردد. حضرت میفرماید این عبادت، عبادت تاجرانه است. داریم دنبال یک سری امتیازات و منافعی برای خودمان هستیم. قطعاً خدا هم ثواب میدهد و خدا هم به این نوع عبادتها پاداش میدهد اما این پاداش، قابل مقایسه با آن نوعِ سوم نیست.
این یک دسته از عبادت انسانهاست.
دستهی دوم سیدالشهداء میفرماید: « وَإِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً» بعضیها در عبادتشان از ترس و خوف و هراسِ از مجازات است که عبادت میکنند. «فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ» این عبادت، مثل عبادتِ بردهگان است. برده، نوکر، غلام، مستخدم، کسی که تحت تصرف و تملّک دیگری است، او اگر نافرمانی نمیکند، چون میترسد نافرمانی نمیکند. گاهی اوقات در یک مجموعهای، بعضیها در برابرِ مافوق خودشان مؤدب هستند. چون میداند اگر بیادبی بکند، از کار او را بازمیدارند و عذرش را میخواهند ولی عاشقانه ادب نمیکنند و عاشقانه، ترس به سراغِ او نیامده. بعضیها در مسیر عبادت آمدهاند، نماز میخوانند، روزه میروند، حجاب را رعایت میکنند، واجباتشان را رعایت می کنند و خمس و زکاتی اگر بدهکارند میپردازند ولی وقتی به کُنهِ وجودیِ خودش رجوع میکند، میگوید میترسم از اینکه اگر این کار را نکنم، مجازات بشوم، چه در دنیا و چه در آخرت. این هم یک قِسم دیگر از عبادات است که حضرت میفرماید «عِبَادَةُ الْعَبِيدِ» که البته این نوع عبادت و این نوع بندگی هم ارزش دارد اما نه در مقایسه با آن نوعِ سوم.
این، دو دسته که بخشی از عبادتها از روی رسیدن به منافعِ خودشان است و بخشی هم از ترس اینکه مجازات یا اینکه مشکلاتی برای اینها ایجاد بشود. میگویند جهنم، جایِ بدی است. ما از ترس جهنم، گناه نمیکنیم. لذا من بارها عرض کردهام بعضیها الآن شاید جبرئیل نازل میشد و میگفت بهشت تعطیل و جهنم هم تعطیل و دیگر بهشت و جهنمی وجود ندارد، میخواهید خوب باشید، باشید و اگر هم میخواهید بندگیِ خدا کنید بسیار خوب و اگر هم میخواهید نافرمانی کنید، مجازاتی نخواهید شد. آنوقت شاهد بودید که بخشی از اینهایی که به سوی عبادت روی آوردهاند، چهبسا دست از عبادت میکشیدند و میگفتند: ما تلاشمان برای این است که آخرت، به بهشت برویم و آخرت، سر از جهنم در نیاوریم. وقتی نه پاداشی برای بهشت و نه مجازاتی به نام دوزخ وجود ندارد، ما در دنیا هر کاری دلمان خواست انجام میدهیم و بیکار نیستیم که نماز بخوانیم و حج برویم و نماز شب بخوانیم و قرآن تلاوت کنیم.
این دو دسته، اینجا متوقف میشدند. اما گروه سوم، که عالیترین جلوه ی عبادت است، حضرت میفرماید: «َإِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الاَحْرَارِ وَ هِيَ أَفْضَلُ اَلْعِبَادَةِ» (تحفالعقول، ج 1، ص 246) بعضیها خدا را از روی شکرگزاری و سپاس عبادت میکنند. کاری به بهشت ندارد؛ کاری به جهنم ندارد. او میگوید خدا را باید پرستید. بهشت باشد یا نباشد فرقی ندارد! نافرمانیِ خدا نباید انجام داد. دوزخی میبوید یا دوزخی نباشد. ما نباید نافرمانیِ خدا را بکنیم. این شعر در توصیفِ این گروهِ سوم است:
راستی مردانِ جانبازِ خدا
می نخواهند از خدا جان را جدا
انبیاء را تن بود زندانِ جان
جان نخواهند جز بهشتِ جاودان
آن بهشتِ جاودان قربِ حق است
در بهشت است هر که با حق، ملحق است
آنها در دنیایشان هم، در بهشت هستند؛ چون با «خدا» هستند. خدا با آنهاست و آنها در مسیر خدا هستند. امام حسین میفرماید أفضل عبادت این است، که ما در بندگیِ خدا و در اطاعتِ امرِ خدا، «خدا» را هدف و منظور قرار بدهیم نه دادههای الهی را و نه تهدیدهای الهی را.
عرض خودم را با این جمله تمام کنم که پیغمبر فرمود: «إِنّ الْجَنَّةَ لَاَعْشَقُ لِسَلْمَانَ مِنْ سَلْمَانَ لِلْجَنَّةِ» (روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، فتال نيشابورى، محمد بن احمد، انتشارات رضى، قم، 1375 شمسی، چاپ: اول، ج 2، ص 282)آنقدری که بهشت، عاشقِ دیدارِ سلمان است، سلمان عاشقِ بهشت نیست. سلمان، عاشقِ خدای بهشت است. سلمان، عاشقِ اولیاء است و خدا، بهشت را هم عاشقِ او قرار میدهد.
توفیقات همهی عزیزان را از خداوند مهربان خواستارم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.